حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

داستان حیات 14

کوچ جمعی حیوانات از قطب جدید به استوای قدیم که مامن بومی آن ها بود، عوارضی را پدید آورد که سرنوشت حیات زمینی را تعیین کرد.

تمام حیوانات برگ خوار وعظیم الجثه که در مسیر تایگاه درختی برای تغذیه نمی یافتند، سرانجام محکوم به مرگ گروهی شدند که اینک اجساد دسته جمعی آن ها را به خصوص در چین و نوار و مدار قرینه آن، حول کره زمین می یابیم.

در این میان گروهی از بوزینه ها که درگذر از هیمالیا ناتوان بودند و در میان علف های زمین به میزان کم خواری خود ولیمه می یافتند، در پشت یخچال های بلند هیمالیا ناگزیر به توقف شدند.

شرایط جدید جغرافیایی آنان دیگر درختانی نبود که از آن بالا روند و به عنوان منبع تغذیه یا پناهگاه یا حوزه دفاع و تولید مثل از آن استفاده کنند.

دیگر پناهگاه قبلی آنان برای تولید مثل در اختیارشان نبود.  برای دفاع و یافتن خوراک باید دوردست را می پاییدند و ساخت مسکنی را تجربه می کردند که در ذهن آنان سابقه ای ثبت شده نداشت.

به تدریج استخوان بندی این حیوان از حالت قوزدار به حالت استند(ایستاده) درآمد. و هنگامی که این پروسه تکمیل شد، به معنای پیدایش موجودی بود که برای نخستین بار در طبیعت جانوری، صاحب دو ابزار آزاد شد که درغریزه او برنامه ریزی قبلی برای استفاده از آن وجود نداشت.

به این معنی که در اثر دوری دست و پا از هم صاحب دو دست شد که به اختیار خود درباره آن تصمیم می گرفت.

این دست ها درغریزه قبلی وسیله استقراردرمیان درختان بود و ممدکار دویدن او که در اثرایستادن و درنتیجه دوری دست و پا از هم آزاد شده بود.

اینک این جانور جدید بیرون از غریزه و به اختیارخود درباره این ابزار تصمیم می گرفت و به این ترتیب اولین گام انسان شدن آغاز شد.


به کاربردن این ابزار جدید به صورت اختیاری آن انسانی را ساخت که با دست های آزاد شده خود هر اراده ای را محقق می کرد. ارده ای که از حمل پاره ای سنگ و پرتاب آن حاصل شده بود.

چنین می توان تصور کرد که موجود جدید ما برای به کاربردن دست های آزاد شده مدت ها تفکر را تجربه کرده است و توان این دو ابزار تازه به دست آمده را سنجیده است. انسان امروز حاصل تفکری است که اندک اندک روبه توسعه رفته است.

چقدراین انسان با ظهورانسان قرآن شباهت دارد. واین همان «انسانی» است که خداوند متعال درطول زمان مشغول تربیت و آموزش او بوده است.

نظرات 742 + ارسال نظر
یونس سه‌شنبه 8 اردیبهشت 1394 ساعت 06:02 ب.ظ

سلام استاد امیدوارم کسالت جزیی که داشتید رفع و به سلامت کامل دست یابید

از دوستان خواهش دارم در این روزها کمی از تعداد سوالات خود کم کنند تا کمی استاد استراحت نمایند

استاد بزرگوار هستند و جوابهای شما را می دهند ولی شما هم رعایت کنید

البته کسالت جزیی است ولی سلامت ایشان مهم است
و به زودی به بهبودی کامل خواهند رسید

عیسو سه‌شنبه 8 اردیبهشت 1394 ساعت 10:05 ب.ظ

تمام این سوالاتی که علم به آن میپردازد جواب دار میشوند اما مهمتر آن است که در پس هر جوابی سوالات بنیادی تر و بیشتری پدیدار میشود این روندی ست به گفته دانشمندان بینهایت ادامه دارد مگر آنکه قائل به آن باشیم کائنات دستگاهی بسته و محدود است که در این صورت میتوانیم معتقد به آن شویم روزی بشر یا مخلوقی وابسته به کائنات میتواند احاطه و آگاهی کامل بر تمام جهان را داشته باشد.
چنیین دانشی را انچنان قدرتی می افریند که از کامیونی در یک آن موشک بین قاره ای بسازی و یا مهمتر از آن از مجسمه ای گلی، پرنده ای زنده تولید کنی.
سوال مهم آنجاست آیا بینهایت فقط در ریاضیات وجود دارد یا در طبیعت و واقعیت هم بینهایتی داریم؟
آیا خدا بینهایت قدرتمند است؟
اگر جواب مثبت باشد پس سرگذشت علم با همان الگوی که در این اواخر به درک مارسیده تا بینهایت امتداد دارد.

عیسو سه‌شنبه 8 اردیبهشت 1394 ساعت 10:17 ب.ظ

و این وضع عجیبی را میسازد چرا که تمام حالت های تعریفی درست و نادرست بودنشان تا ابد نسبی خواهد بود در این فرض ممکن است روزگاری رسد که بگویند زمین بر پشت گوسفندی سوار است و همین خود برای پیشرفته تر از ما درست باشد!
شاید درکش سخت باشد به همان اندازه ی درک رسیدن دو خط موازی در امتدادی بینهایت.

رامین تنباکوچی چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 04:32 ب.ظ

در تکمیل حرفهای جناب آقای "جاسم کعبی" باید عرض کنم.

توقع اینکه ما بتوانیم تمام زوایای جسم و ذهن و دنیای اطراف خود را بفهمیم توقع کاملا بیجائی است.

موجودی که خود زیر مجموعه ی چیزی است هرگز نمیتواند کل مجموعه را درک کند.

ما توسط ذهن خود نمیتوانیم تمام ابعاد ذهن خویش را درک کنیم.

همینطور که نمیتوانیم عظمت جهان را درک کنیم و به اسرار آن به طور کامل پی ببریم.

درک ما از جهان روز به روز عمیقتر میشود ولی نه میتوانیم تضمین کنیم در جهت درست حرکت میکنیم و نه میتوانیم تمام ابعاد جهان و حتی خودمان را درک کنیم.

باید بدانیم و باور کنیم که محدود و ناتوانیم و با این واقعیت کنار بیائیم که حقیقت غائی هرگز بر ما آشکار نخواهد گردید.

حامد چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 06:37 ب.ظ

سلام ,ببخشید استاد نظرییه داروین از طرف خیل عظیمی از محققان اروپای رد شده و تو سایتها هم موجوده .در ضمن نظریه از اسمش پیداست نظره فقط و تا حالا اثبات نشده.
ممنون در ضمن افرادی مثل مرحوم یدالله صحابی و علامه کاکه احمد مفتی زاده بحثهای دارن در این باره .

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 10:22 ق.ظ

Iran's forgotten African migrants – in pictures

http://www.theguardian.com/world/gallery/2015/apr/30/irans-forgotten-african-migrants-in-pictures

یکی پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 11:04 ق.ظ

با سلام و دعا برای سلامتی شما از خداوند متعال.

از این نظریه شما میتوان استنتاج کرد منزوی شدن گونه های بوزینه ها که امروزه میدانیم نزدیکترین خویشاوند آنها به ما شامپانزه میباشد در هر جای زمین که امکانات زیست خوراک سرپناه و تولید مثل در مناطق از هم گسیخته قاره ها را برایشان مشکل تر ساخته بود تکامل سریعتر آنها را برای بکارگیری دستها و فعالسازی حافظه و مغز آنها سبب گردیده است و انسانهایی که در جزایری با شرایط فوق تکامل یافتند امروزه پرچمدار تکنولوژی و علوم تجربی هستند (همچون بریتانیا و ژاپن) و بر عکس شامپانزه هایی که کمترین مشکل برای آنها در این تحول بوجود آمد و برای انطباق کمترین ضرورت بکارگیرب مغز و دستها برایشان لازم بود امروزه هم از عقب افتاده ترین مردمان به لحاظ تکنولوژی و علوم و توسعه اجتماعی میباشند(مانند آمریکای مرکزی و آفریقا و هند و شرق دور آسیا)

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 11:24 ق.ظ

آقای حامد مگر استاد اینجا در مورد نظریه داروین صحبت می کنند؟بحث استاد از قرآن و متکی به آیات قرآن است نه نظریه های دیگران.ظاهرا عده ای از دوستان هنوز متوجه تفاوت روش تحقیق استاد نشده اند. مباحث مطروحه در وبلاگ استاد منحصربفرد و متمایز از موارد مشابه است.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 06:48 ب.ظ

http://www.asriran.com/fa/news/304277/%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%D8%A8%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D9%86%D9%88%D8%B9%DB%8C-%D9%85%DA%AF%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%B9%DA%A9%D8%B3


این تکامله ... !

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 10 اردیبهشت 1394 ساعت 06:56 ب.ظ

http://earth-chronicles.ru/Publications_4/67/tumblr_mw2vq4blLd1r3bxjxo1_1280.jpg

abbas جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 08:11 ق.ظ

http://ugy.ir/pages.php?pid=536348&cat=%D8%B9%DA%A9%D8%B3&title=(%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1)_%D9%86%D8%A8%D8%B1%D8%AF_%D8%AE%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%86_%D9%85%D8%AA%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%86_%D8%A8%D8%A7_%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C

خواننده همیشگی جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 12:02 ب.ظ

سلام استاد
همچنان منتظر مقدمه شما برای انتشار کتاب الکترونیکی یادداشت های حیات هستم.
ایمیل من:
Jamshidjeddi@yahoo.com

داستان حیات نیازمند مقدمه نیست

حنیف شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت 01:08 ق.ظ

استاد بزرگوار
در مورد جنگ جهانی اول دروغها فراوان است. قحطی در ایران, نسل کشی ارامنه, وجود امپراتوری عثمانی و جنگ های مربوطه و ...
صد سال پیش کشورهای استرالیا و نیوزیلند ناوگان و سربازان خود را به هزاران کیلومتر دورتر از سرزمین خود ارسال کرده اند! جنگ جهانی اول تا چه مناطقی از جهان را درگیر خود کرده بود؟

abbas شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت 06:23 ق.ظ

https://www.youtube.com/watch?v=XMyiDBSTkos

abbas شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت 07:36 ق.ظ

http://www.globalresearch.ca/911-analysis-two-days-before-9-11-shah-masood-is-assassinated-was-it-a-coincidence/20987

خواننده همیشگی شنبه 12 اردیبهشت 1394 ساعت 05:13 ب.ظ

سلام بر استاد عزیز و دوستان بنیان اندیش
کتاب الکترونیکی یادداشت های حیات از آدرس زیر قابل دریافت است:
http://s4.picofile.com/file/8186219918/Naria_Hayat.epub.html
کتاب به فرمت epub می باشد که بر روی گوشیها و تبلت ها و حتی بعضی از کتابخوانها به راحتی قابل مطالعه می باشد.
منتظر فیدبک دوستان هم هستم.

مفلح اسمایلی یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 12:06 ب.ظ

استاد باسلام وارزوی سلامتی برای شما ایا ممکن است مختصر مطلبی راجع به روزجهانی کارگربنویسید

نیسی یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 04:50 ب.ظ

السلام علیکم

عکس های جالب از اوایل حکومت محمد رضا پهلوی که حاوی مطالب ریادی برای گفتن است


http://www.parsine.com/fa/news/235176

عیسو یکشنبه 13 اردیبهشت 1394 ساعت 10:30 ب.ظ http://daviddukeonline-eu.com

This is “one of those times that try men’s souls.” I knew that this big Zio push to silence my powerful and convincing videos was inevitable. Now we must fight!

They want to wipe out my YouTube channel with its millions of views and tens of thousands of subscribers.

They have already removed my Youtube preview video of my upcoming book The Illustrated Protocols of Zion —- just a few short weeks before its release… along with 7 other videos, and they sent notice to me that all the rest of my videos and my channel will be taken down within 10 days or sooner!

I immediately started a formal appeal to fight the loss of the most powerful weapon we have to defend our heritage and freedom — and to expose the Zio-criminals who dominate the Zio-Globalist governments, media, and finance of the Western World. They seek nothing less than to destroy the European Peoples and the human rights of all peoples.

If you treasure these videos and realize their great power to awaken the world, please help save them and my Channel — and help my work to wake up America and the World!

We won our previous battle with Youtube, but without your support NOW, we will LOSE this vital resource. In addition to legal and other means to defend my videos, we are upgrading my video server and the alternate ways to allow my videos to continue reach the world! Please download all my videos and publish them on YouTube and all other channels.

Gifts over $100 will receive The Illustrated protocols of Zion, and will be tallied with any previous gifts for the lowest certified number. As special thanks those who give over $500, you will be invited to a personal phone conversation with me and a gift of $1000 will provide you with an invition to a personal visit with me! Thank YOU for your support!

علی رضا دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 11:12 ق.ظ

سلام استاد عزیز، امیدوارم که حالتان خوب باشد.

استاد نظریه جدید جنابعالی در مورد حادثه از بین رفتن دایناسورها و حوادث بعدی فوق العاده است از جمله در توجیه اینکه بیابانهای امروزی زمانی در زیر کوههای یخی قرار داشته و در این قسمتها خاک که یکی از شرایط لازم برای رشد نمو گیاهان میباشد بوجود نیامده است. و همینطور وجود معادن بزرگ زغال سنگ در مناطق نزدیک قطبی که حاکی از وجود جنگلهای انبوه استوائی در این ناحیه میباشد و همینطور پیدا شدن جسد حیوانات گرمسیری در مناق قطبی و ... حال سوالی که برای بنده وجود دارد این است که منشاء منابع نفتی عظیم در مناطق بیابانی امروز چیست چون این مناطق زمانی منطقه قطبی بوده و زیر کوههای یخی قرار داشته و بعد از حادثه مورد بحث هم بیابان بوده است. البته در این خصوص توضیح مختصری دادید اگر ممکن است بیشتر تشریح بفرمائید. ممنون

مطلب را از نو بخوانید.

@@@ دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 02:36 ب.ظ http://iranclubs.net/forums/index.php

سلام استاد

تاپیکی جذاب با نام


«جرعه ای از چشمه زلال حقیقت » ( گزیده ای از سخنان گهربار استاد «پورپیرار» )


که هدف آن خوراندن و جذب تدریجی مطالب شما با گزینش اتفاقی از تمام مطالب شما ( اسلام و شمشیر-ایران شناسی-پاسخ به نظرات-مصاحبه ها و ... ) در باشگاه جوانان ایرانی باز کرده ام . به نظرم فعالیت در «تالار های گفتگو» که روزانه بیش از 100 نفر بازدیدکننده دارند بسیارموثر تر ازفعالیت در «وبلاگ» است.


استاد عزیزاز دوستان خواهش می کنم به من بپیوندند و در تالارهای دیگر (نباید دو نفردر یک تالار مشترک فعالیت داشت) درحالیکه همه تریبون ها را به روی ما بسته اند به تبلیغ و انتشار نظرات شما بپردازند تا خداوند راهی موثر تر بگشاید و در موعد مقررتکلیفمان را با حامیان دروغ که متاسفانه نظام جمهوری اسلامی ایران هم با سکوت خائنانه خود با آنها همراهی می کند را مشخص کنیم . :


«جرعه ای از چشمه زلال حقیقت » ( گزیده ای از سخنان گهربار استاد «پورپیرار» ):


http://iranclubs.net/forums/forumdisplay.php?f=4


http://iranclubs.net/forums/showthread.php?p=2306537#post2306537



بحث در مورد «گاندی» خائن :


http://iranclubs.net/forums/showthread.php?t=153650



مبحث «اسلام و شمشیر» :



http://iranclubs.net/forums/showthread.php?t=149932



مبحث «صدام و جنگ 8 ساله»:


http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?t=136431



«نــــــــــــــــاریا» کیست ؟


http://iranclubs.net/forums/showthread.php?p=2297322&posted=1#post2297322




بگو مگوهای «موشه داوید» با «ناصر پورپیرار»


http://iranclubs.net/forums/showthread.php?t=152909




مجموعه داستان های کوتاه از «ناصر پورپیرار»


http://iranclubs.net/forums/showthread.php?t=141419



<<<<<<<<<<<<<<<>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>>.


آدرس برخی«تالار های گفتگو» ی معروف :


forum.hammihan.com


forum.berooztarinha


iran-eng.com




بخصوص اگر دوستان «عرب زبان» همت کنند و در تالارهای گفتگوی عربی و نیز افراد مسلط به «انگلیسی» و دیگر زبان ها در تالارهای گفتگوی «انگلیسی زبان» و .... فعالیت کنند بسیار موثر خواهد بود .

سلام سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 09:39 ق.ظ

دوست گرامی آقای خواننده همیشگی
ظاهرا فایل مشکل دارد لطفا بررسی نمایید.
با تشکر

[ بدون نام ] سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 12:13 ب.ظ

سلام
استاد گرانقدر
اگر مقدور باشد.باختصار معنی یهود را توضیح بفرمایید.
من در اسلام و شمشیر پیدا نکردم.
با آرزوی صحت

خواننده همیشگی چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 12:51 ق.ظ

سلام آقای سلام شما اولین نفری هستید که می گویید فایل مشکل دارد. فایل به قالب epub است و با برنامه هایی مثل adobe digital editions یا Sumatra pdf قابل مطالعه است. فایل البته چون تصویر زیاد دارد یه خرده سنگین است و دیرتر باز می شود. فایل PDF را از آدرس زیر دریافت کنید:
http://s4.picofile.com/file/8186740492/Naria_Hayat.pdf.html

غریبه چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 11:29 ق.ظ

http://farsnews.com/newstext.php?nn=13940214001215

پرونده «مرگ یک ایدئولوژی»/ گفت‌وگو با پیرترین بازمانده حزب «توده»
«حزب توده» زندگی‌مان را فاسد کرد/ از مارکسیست بودن پشیمانم
تنها بازمانده گروه ۵۳ نفره‌ای که حلقه اصلی سران حزب توده را تشکیل داد، معتقد است اعتقاد به مارکسیسم و حزب توده زندگی‌اش را فاسد کرد.
خبرگزاری فارس: «حزب توده» زندگی‌مان را فاسد کرد/ از مارکسیست بودن پشیمانم

گروه سیاسی خبرگزاری فارس- پرونده ویژه «مرگ یک ایدئولوژی»: دیدار با یکی از فراماسونرهای لژ فرانسه و آلمان و تنها بازمانده گروه 53 نفره -گروهی از زندانیان سیاسی که اکثرا از نسل دوم فراماسون‌های تکرار انقلاب فرانسه در ایران بودند، گرایشهایی ضد دینی و ضد سلطنتی داشتند و در رسیدن به قدرت سیاسی از روش‌های جعل، توطئه، و فتنه استفاده می‌کردند- و یکی از معدود افراد زنده حزب توده ایران‌ و شنیدن حرفهای پیرمرد فرتوتی که در زندگی 99 ساله خود شاهد زنده تمامی اتفاقات اخیر بود، وسوسه انگیز است.


در ادامه پرونده ویژه «مرگ یک ایدئولوژی» طی گفتگویی با «انور خامه‌ای» تنها عضو بازمانده از سران حزب توده به بازخوانی قسمت کوتاهی از حیات سیاسی حزبی پرداختیم که یکی از بازیگران اصلی سپهر سیاسی ایران در 100 سال اخیر بود.

«انور خامه‌ای» در 29 اسفند 1295 به دنیا آمد، در سال 1313 در دانشکده صنعتی در رشته مهندسی شیمی ادامه تحصیل داد. در زمان دانشجویی با گروه 53 نفر آشنا شد و فعالیت جدی سیاسی خود را آغاز کرد.

در سال 1316، گروه 53 نفر به اتهام توطئه و مرام اشتراکی بازداشت شدند. نتیجه محاکمه آنها برای مرد جوان، 6 سال زندان بود که در مهر‌ماه 1320 با یک سال تخفیف از زندان آزاد شد.

انور خامه‌ای در بهمن‌ماه 1321 به استخدام دبیرستان صنعتی درآمد و دبیری را آغاز کرد و در سال 1332 به عضویت حزب توده درآمد که غالب اعضای اصلی آن از گروه 53 نفر بودند.

او در کادر حزب توده، سردبیر و اداره کننده روزنامه «‌رهبر ارگان» حزب هم بود. انور خامه‌ای به علت اعتراض به سیاست‌های کمیته مرکزی حزب توده در دی‌ماه 1326 به همراه خلیل ملکی، جلال آل احمد، فریدون توللی و تنی چند از حزب توده انشعاب کرد. برخی محققین این انشعاب را نخستین عصیان علیه استالینیسم ارزیابی می‌کنند.

انور خامه‌ای مهمترین و اساسی ترین انتقاد به دستگاه رهبری حزب توده را «وابستگی بی قید و شرط آنان به شوروی» می‌دانست.


دیگر هوش و حواس درستی ندارد، در پاسخ به نخستین سوال ما می‌گوید: «توی سرم خیلی شلوغ است! خیلی! چیزی به ذهنم نمی‌آید. شما موضوعات را بگویید تا درباره اش صحبت کنم.»

از رابطه‌اش با کیانوری پرسیدیم. پیرمردی که گمان کردیم خیلی هوشیار نیست، گویا منتظر یک جرقه بود:

«کیانوری خیلی آدم عجیب و کثیفی بود! به این بدی که شّر مطلق بود. چه برای دوستان و چه برای اربابانش که شوروی بودند. به اربابان خود هم خیانت کرد.»

ساواک در یکی از اسنادش تلویحا گفته‌های پیرمرد را تایید می‌کند: «شخصیتی خشن، جاه‌طلب که هیچ گونه احساسات انسانی ندارد و برای به دست گرفتن قدرت به هر کاری دست می‌زند.»

انور خامه‌ای شاگرد تقی ارانی در کلاس درس فیزیک دبیرستان و سپس شاگرد مکتب او در گروه 53 نفر، هنوز بعد از گذشت اینهمه سال از او به خوبی یاد می‌کند: «دکتر ارانی خصوصیات برجسته و قابل ذکری داشت، زمانی که ما را بازداشت کردند در بازجویی‌ها او از خود شجاعت و مقاومت نشان داد و همین‌طور مقاوت می‌کرد. ولی بعد از آن‌که عبدالصمد کامبخش با پلیس ساخت، ارانی در زیر شکنجه مجبور شد اعترافات دیگران را تأیید کند. برعکس برخی تصورات، ارانی عجیب میهن‌پرست بود. قبل از این‌که ما را بگیرند یک‌بار از او سوال کردم که اگر در ضمن جنگ، دولت شوروی مجبور شود به ایران حمله کند ما باید چه کار کنیم؟ واقعاً این سوال بود که ما باید طرف روس‌ها را بگیریم یا نه؟ من شخصاً این سوال را از ارانی کردم. به خوبی و به روشنی به یاد می‌آورم که خیلی صریح و بدون مکثی گفت‌: ما علیه هر تجاوزی حتی اگر شوروری‌ها باشند می‌جنگیم و باید از مملکت خودمان دفاع کنیم.»


انور خامه‌ای دیگر به مارکسیسم اعتقاد ندارد و قاطعانه می‌گوید: «گرایش به مارکسیسم اشتباهی بود که همه اعضا به آن مبتلا شدند. ما گول خوردیم، کمونیسمی که ما بر اساس کتاب تبلیغاتی بوخارین و تروتسکی درک کرده بودیم، دقیق نبود. ما در ایران از روسیه یک بهشت ایده‌آلی می‌ساختیم و آرزویمان رسیدن به آنجا بود.»

او پیش از این هم گفته است که «به نظر من حتی بوخارین هم اشتباه کرد، چون وقتی از این افکار اجتماعی، یک حکومت مثل شوروی تاسیس شد، به این افکار فلسفی چندان توجهی نشد. لنین این افکار را وسیله‌ای برای جمع آدم‌ها می‌دانست و اصل قضیه را حکومت کردن با زور می‌دانست. کسانی هم که بعد لنین آمدند، چه استالینیست و چه تروتسکیست همین راه را رفتند، این با راهی که مارکس می‌گفت، فرق داشت. مارکس فیلسوف و معتقد بود که جامعه باید بر اساس اندیشه‌های فلسفی اداره شود. اما سرنوشت این فکر به این شکل شد، غیر از این هم ممکن نبود، زیرا وقتی این افکار در روسیه‌ای که از ابتدای پیدایش‌اش همیشه با زور و کشتار اداره شده بود، پیاده شد، نتیجه‌ای بهتر از این حاصل نمی‌شد و مارکسیسمش به لنینیسم تبدیل می‌شود. البته مارکسیست‌ها معتقد به برابری انسان‌ها بودند و می‌گفتند که کارگر با سرمایه‌دار برابر است. این افکاری است که از زمان افلاطون و ارسطو هم مطرح بوده است، اما این اندیشه‌ها در جامعه روسیه عملی شد، نتیجه‌اش استالین شد که دیکتاتوری خشن بود. بنابراین من معتقدم که نه کمونیست شدن ما و نه مارکسیست شدن ما شکل درستی نداشت. حتی دوست داشتیم برای ادامه تحصیل به روسیه برویم و آنجا «علم واقعی» را یاد بگیریم. اما بعد‌ها فهمیدیم که آنجا چه خبر بود.» (ویژه‌نامه نوروزی سالنامه اعتماد 90)


انور خامه‌ای که گویا یادآوری خاطرات هم‌نشینی با طبری و کیانوری آزارش می‌دهد، می‌گوید: «کیانوری و طبری همه‌شان نوکر بودند. هم نوکر آلمان هم نوکر روسیه. فاسد و کثیف و پست بودند! جز ضرر چیزی برای مملکت نداشتند».

در خصوص چرایی جدا شدنش از حزب نیز گفت: «من همان اول فهمیدم که راه حزب، اشتباه است اما می‌خواستم به ملت کمک کنم تا در موقع لازم آنها را مفتضح کنم. خودم را به کیانوری و طبری چسباندم تا در موقع لازم حجاب را پاره کنم و تک بیت صائب را می‌خواند: دشمن دوست نما را، نتوان کرد علاج/ شاخه را مرغ چه داند که قفس خواهد شد»

انور خامه‌ای قاطعانه می‌گوید: «حزب توده در تمام سال‌های حیاتش در ایران، با پول و حمایت‌های شوروی و جمع کردن یک عده آدم‌های بی‌مغز از جای جای کشور -آذربایجان، گیلان، مشهد، تهران و کرمان- به وجود آمد که هیچ چیزی جز ضرر برای مردم نداشتند. تمام فعالیت این حزب، اطاعت کورکورانه از سیاست‌های دولت شوروی و سرچشمه تمام خطاها و انحرافات این سرسپردگی بود.»


پیرمرد 99 ساله که به زبان‌های فرانسه، روسی، آلمانی و انگلیسی مسلط است در 60 سالگی ازدواج کرد، 29 سال با همسر جوانش زیست و در تصادفی او را از دست داد.

انور خامه‌ای مصرانه چندین بار تاکید می‌کند که: «با کیانوری کار کردن، فعالیت طبیعی زندگی را از ما گرفت، نتوانستیم در جوانی زندگی عادی و معمولی داشته باشیم، ازدواج کنیم، دست محبت روی سر بچه‌هایمان بکشیم. حزب توده زندگی‌مان را فاسد کرد.»

رامین تنباکوچی چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 03:18 ب.ظ

حرف دل ایرانی های خارج کشور:


"می دانید ؟!
مشکل ما اسلام است ! آقا ! اسلام !
اگر بشود که باید بشود ما این ملت معتقد را باید سربراه و اگر نشدن سر به نیست کنیم و راحت ایران را به دوران اهورا مزدائی و داریوش کبیر برگردانیم
ما به اقلیت و یا اکثریت بودنمان کاری نداریم
اگر تقلبی هم در کار نباشد وقتی رای مطلوب ما نباشد یعنی تقلب
ما ایران را مفت بدست نیاوردیم که یک مشت پا پتی دنبال رو آخوند بخواهند آنرا از چنگ ما در آورند
شده خودمان همین هفت هشت ملیون دوباره ایران بسازیم اینکار را خواهیم کرد
حتی اگر یک سوم ایران هم باقی بماند ولی ایرانی تسویه شده ی هخامنشی باشیم بهتر از این نسل تازی های قاطی شده با ما است
فقط اگر خوزستان را از ما نگیرند و در محدوده ی ایران بماند بهتر است اگر نشد هم نشد
الان که کوفت هم به ما نمیرسد"

نیسی چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 05:44 ب.ظ

السلام علیکم

شاهنامه دوم چگونه خلق شد/ کاملترین شرح منظوم زندگی امام علی(ع)


http://bit.ly/1PoErAa

؟ چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 06:13 ب.ظ

استاد بزرگوارم بنظر من هیچ رنجی بالاتر از بیماری نیست انسان با بیماری نمیتواند بخواند و تقلایی برای فهمیدن داشته باشد و از همه دردناک تر آدمی را محتاج به انسانهای ظالم همچو درمانگران میکند انی که در سن کهولت بیمار میشود زیاد موضوع دردناکی نیست بلکه بدبختی آنجاست که همچو من از نوجوانی درگیر بددترین دردهای مزمن و غیر قابل علاج شود من نمیدانم چرا خداوند اینچنیین مرا درگیر این عذاب کرده ده سال است که روزی را بدون درد نداشته ام نمیتوانم سجده یا رکوعش را کنم نمیتوانم قرآنش را بخوانم و نمیتوانم بینیاز به خلق ش زندگی کنم حاضر به انتحار خویشم به شرطی که وارد آلامی بدتر از این نشوم اما مرددم که خداوند بهم اجازه خودکشی دهد . پس تکلیف من چیست؟ من هیچ لذتی از این دنیا نخواسته ام جز نداشتن درد و قادر بودن به نشستن برای خواندن و تعقیب حقیقت حاضرم تا ابد محکوم به زنده ماندن در زندان باشم اما بی درد و این بیماریها و محدودیتها اما بی انکه حقیقتی را انکار کرده باشم یا ظلمی به کسی کرده باشم خداوند این وضع را برایم ساخته انهم در ابتدای جوانی حتی به من اجازه خودکشی هم نمیدهد پس من چه کنم؟ استاد عزیزم اگر من دست به انتحار خویش زنم آیا عملی خلاف قرآن انجام داده ام این سوال را میپرسم چون من به جهنم قرآن ایمان دارم و این برایم مهم است من واقعا نمیدانم خداوند خودکشی را در شرایطی همچو من مجاز میداند یانه قرآن را میخوانم اشاره ای به آن نمیبینم توروخدا اگر براتون مقدور است جوابم را بدهید من مطما نیستم آیه لاتهلک منظورش تحریم خودکشی باشد اگر هست بگویید هست و اگر نیست بگویید نیست و اگر جز مچهولات است بگویید که بروم دفتر استفتائات مراجع شما در دوران میانسالی این بیماری مزمن را تجربه میکنید اما من یه بیماری استخوانی شبیه همان را از نوجوانی تا به سن 26 سالگی و امیدیم به درمانش ندارم و حتی مرگم را هم به هم راه خود ندارد و مرا نیازمند به انسانها کرده سالها ست که میخواهم با روشی بی درد خودمو خلاص کنم اما میترسم که وارد جهنم شوم. لذا جواب به این سوال برایم مهم است برای این وضع فلاکت بارمو توضیح دادم که جوابی از شما بگیرم گفتم شاید میل به مرگ مرا دچار درک نادستی از قران کرده باشد. دعا هم زیاد میکنم اما همینطور وضعم بدتر میشود از هیچ چیز جز دانستن هم لذت نمیبینم اما خداوند امکان ان را برایم نگذاشته به لطف شما تا همین حد میدانم که قرآن کتاب خداست بی آنکه مصادیق سفارشاتش را بدانم پس کمکم کن که این وسوسه و تردید از سرم بره و تکلیفمو معلوم کنم.
مرد بزرگ و یگانه قهرمان اندیشه ورزی خیلی عاشقتم خداوند از میزان الام این بیماریتان بکاهد.

علی چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 08:19 ب.ظ http://isna.ir/fa/news/94021608913/4

برای مردم ایران تاریخ و ادبیات و فرهنگ ارزش خوندن نداره که بخواهند بدونند مطالبش درست است یا جعلی


به این خبر توجه کنید


دبیرکل بنیاد فردوسی:
تنها ۴ درصد دانشجویان «شاهنامه» را می‌شناسند!

جالب این‌که این ‌چهار درصد نیز تنها به واسطه شعرهای‌ «شاهنامه» که در کتاب‌های‌ درسی آمده بود با «شاهنامه» آشنایی داشتند.

محمدرضا چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 09:00 ب.ظ

با سلام استاد عزیز
امروز مبلغ ناقابل 692 به حساب بانکی اعلام شده واریز شد.
با آرزوی سلامتی و عمر باعزت

متشکرم

خواننده همیشگی چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 09:48 ب.ظ

آقای علی من در بهترین دانشگاه کشور دانشجو بودم و می بینم که بسیاری از خوانندگان اشعار فارسی اکثراً غیر فارس زبان و مخصوصاً ترک بوده اند.
وقتی که شاملو درگذشت به هم اتاقی ام که اکثر فامیلهایش هم آمریکا و کانادا بود گفتم، پرسید «شاملو کی هست؟»

m چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 11:20 ب.ظ

جهت انبساط خاطر خوانندگان!!!!!
کشاورزی
در زمان اشکانیان کشاورزی رواج فراوان داشت .
یکی از طرق آبیاری حفر قنات یا کاریز بود . اراضی کشور بیشتر سرزمینهایی بود که به عنوان تیول به ویسبذان داده بودند . کشاورزی بیشتر به دست بردگان اداره می شد که آنان را بندک ( بنده ) می خواندند . بردگان بردو نوع بودند :
دسته ای که همیشه در بندگی می ماندند و
دستة دیگر که آنشهریک خوانده می شدند .
از این بردگان غالباً در امور کشاورزی استفاده می شد و آنان می توانستند بر اثر فعالیت از دسترنج خویش ، خود را آزاد کنند و از محصول کشاورزی استفاده نمایند . در هنگام انتقال اراضی کشاورزی به مالکان جدید ، کشاورزان و بردگان نیز با زمین یکجا فروخته می شدند .

ن.م پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1394 ساعت 09:30 ق.ظ

سلام بر استاد بزرگوار
قناتهای ایران،از چه زمانی موجود و توسط چه کسانی ایجاد شدند؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1394 ساعت 03:07 ب.ظ

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ وَلاَ تَقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کَانَ بِکُمْ رَحِیمًا ﴿29﴾
وَمَن یَفْعَلْ ذَلِکَ عُدْوَانًا وَظُلْمًا فَسَوْفَ نُصْلِیهِ نَارًا وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللّهِ یَسِیرًا ﴿30﴾
سوره نساء

اى کسانى که ایمان آورده‏اید اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدى با تراضى یکدیگر از شما [انجام گرفته] باشد و خودتان را مکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است (29)
و هر کس از روى تجاوز و ستم چنین کند به زودى وى را در آتشى درآوریم و این کار بر خدا آسان است (30)

[ بدون نام ] جمعه 18 اردیبهشت 1394 ساعت 02:44 ب.ظ

http://vista.ir/news/21477273/%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D8%A8%D9%87-%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D9%85%DA%A9-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%86%D8%AF

abbas شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 08:28 ق.ظ

استاد سلام۰استاد آیا زمین یک توپ پلاستیکی معمولی است۰یا توپ سربی و یا فولادی است؟ممنون

منظورتان جنس لایه های تشکیل دهنده کره زمین است؟

[ بدون نام ] شنبه 19 اردیبهشت 1394 ساعت 09:19 ب.ظ

سلام
استاد واژه خلق را مى توان به معنى تغییر و دگرگونى گرفت تا بتوانیم تعبیرى اینچنینى که خداوند انسان را در بهترین صورت از میمون به شکل انسان امروزى داده است داشته باشیم?ممنون

حنیف دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 02:59 ق.ظ

دستاورد تازه در مورد بودا.
http://ir.voanews.com/content/article/2748989.html

طبق مدارک بدست آمده در تخت جمشید! بودا درغرب ایران و در زمان داریوش زندگی می کرده است. سیراکا گوتوما یا بودا همان گئومات یا بردیا است که پس از مرگ کمبوجیه قدرت را در ایران بدست گرفت اما اندکی بعد توسط داریوش و دوستانش سرنگون شد. پیروان این روحانی به هند رفته و در آنجا آموزه های گئومات را رواج دادند. بنا به این پژوهش همگی متون واقعی نام اصلی بودا را گئومات ثبت کرده اند. مقایسه ی تصاویر نشسته ی بودا بر اریکه ی معنوی و تصاویر شاهان هخامنشی نشسته بر تخت پادشاهی نیز دلایل دیگر این همگونی برای بودای بزرگ است. بنابه این تحقیقات متون سانسکریتی که زادگاه بودا را در هند دانسته همگی صده ها پس از سرنگونی گئومات یا بردیا در هند بازنویسی شده اند. منابع بودایی هنوز در این مورد واکنشی نشان نداده اند.

بی نام دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 08:44 ق.ظ

: 09:30:34



نوشیدن خون آلت تناسلی کودک توسط یک خاخام



"میشل بلومبرگ" شهردار نیویورک از خاخامی که هنگام ختنه نوزادان، خون آنها را با دهان خود می مکد، خواستار خودداری از چنین فعلی آن هم فقط بدلیل خطرات جانی ثانویه برای نوزاد، شد.

نوشیدن خون" یکی از اقدامات دینی خاخام های افراطی رژیم صهیونیستی به شمار می رود اما در مورد اینکه خون کدام بخش از بدن باید نوشیده شود، چیزی بیان نشده است.

اخیرا یکی از خاخام های صهیونیستی در اقدامی بی سابقه و زشت، در حضور دیگر یهودیان، خون کودک نوزادی که تازه ختنه شده بود را نوشید.

پس از این اقدام، برخی رسانه های بین المللی تحقیق و بررسی در مورد چنین رفتاری را آغاز کردند. آنان به این نتیجه رسیدند که این اقدام سنتی قدیمی در دین یهود است.

به سنت مکیدن خون نوزاد بعد از عمل ختنه در زبان عبری "metzitzah b peh" یا «میتزیتزا به په» گفته می شود.

در همین راستا "میشل بلومبرگ" شهردار نیویورک از خاخامی که هنگام ختنه نوزادان، خون آنها را با دهان خود می مکد، خواستار خودداری از چنین فعلی آن هم فقط بدلیل خطرات جانی ثانویه برای نوزاد، شد.

شهردار نیویورک در گفتگو با یکی از رسانه های آمریکا ضمن انتقاد شدید از این کار، اعلام کرده که از خاخام خون خوار شکایت خواهد کرد.

در مقابل، خاخام صهیونیست نیز شهردار را تهدید کرده که به اتهام ممانعت از اجرای مراسم مذهبی از او شکایت خواهد کرد.

رامین تنباکوچی دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 04:40 ب.ظ

بعضی دوستان با استناد به حرف چند انسان نادان شبه دانشمند میگویند نظریه داروین رد شده است!!!

من واقعا متاسف میشوم که میبینم بعضی دوستان هنوز در الفبای زندگی دچار اشتباه هستند و از گذشته ی خود و راز خلقت خود چنین بی اطلاع هستند.

شاید دانستن اینکه ما از تکامل تک سلولی ها به وجود آمده ایم یا اینکه درسته از اسمان فرو افتاده ایم در ابتدا موضوعی تاثیر گذاری در زندگی ما به نظر نرسد اما آخر انسان که نباید وقتی حقایق اثبات شده و اظهر من شمس وجود دارد به افسانه ها خود را بیاویزد.

دوست من اگر برای عقل و دانش اندکی اعتبار قائلی و حاضری مفتکی در مورد خلقت خودت چیزی بدانی حالا که کتاب "ساعت ساز نابینا" از روی جهالت از بازار جمع شده برو آنرا از اینترنت دانلود کن و حوصله کن نثر روان و عامه فهم آنرا بخوان و خیال خودت را از بابت تشکیک در نظریه داروین راحت کن.
در این کتاب جواب آن منتقدان هم به خوبی داده شده است.
والسلام

یار قدیمی دوشنبه 21 اردیبهشت 1394 ساعت 05:51 ب.ظ

سلام استاد
ببخشید استاد منظور از "خلق انسان" در قرآن خلق از عدم است یا خلق تدریجی؟؟؟
میشه خواهش کنم جواب بدین،لطفا؟

روز قیامت پاسختان را از خداوند دریافت کنید.

عیسو سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 02:52 ق.ظ

رهبر معظم انقلاب چند سال پیش فرمودند ایران باید به درجه ای از توان علمی دست یابد که زبان فارسی زبان نخست علمی دنیا شود تا بدنجا که مثلا دانشمند غربی نتواند بدون زبان فارسی بکارش ادامه دهد.
کشور ما همکنون سه برابر میانگین دنیا کمتر دانشمند دارد و به همان اندازه تولید صنعتی کمتر معمولا نقش کشور و ملتی با این وضع را در جغرافیای تولید علف هرز می شناسند حال این کشور که سی و چند سال است ارتزاقش متکی به فروش منابع اولیه است و ترقی زیربناهای تولیدش انقدر کند و اهسته است که ظرفیت به کارگیری همان مقدار ناچیز از دانشمندان را هم ندارد و همین خود باعث شده نسبت به جمعیت نخبگان علمی و فنی رتبه نخست فرار مغزها را داشته باشد قرار است با چه ساز و کاری ظرف سی و چند سال آینده زبانش زبان نخست علمی دنیا شود؟

عیسو سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 03:08 ق.ظ

آنهم در سی و پنج ساله آینده چون ایشان فرمودند این اتفاق چهل ساله آینده رخ خواهد داد!

abbas سه‌شنبه 22 اردیبهشت 1394 ساعت 03:42 ق.ظ

داستان حیات

یک توپ پلاستیکی معمولی را کنار گذر و خیابانی تصور کنید. اگر دوچرخه ای با سرعت پنجاه کیلومتر و با فاصله یک متر از کنار آن بگذرد، توپ فقط تکان مختصری خواهد خورد و اگر اتومبیلی با همان سرعت و فاصله از کنار آن عبور کند، توپ در حال چرخش به دور خود تا مسافت معینی به دنبال اتومبیل خواهد دوید و بالاخره اگر کامیونی باز هم با همان سرعت و فاصله از مقابل آن بگذرد، توپ با چرخش و جهش های پیاپی به زیر اتاق و چرخ های کامیون کشیده خواهد شد. اما اگر توپ شما سربی و یا فولادی باشد با عبور قطاری از چند سانتی متری آن نیز دچار تغییر و حرکتی نخواهد شد. بدین ترتیب فرمول جاذبه کیهانی با سرعت، فاصله و وزن مرتبط می شود. از اطلاعات و خاطرات سماوی موجود با خبریم که مثلا در هر دوره چند ده ساله، دنباله داری به نام هالی با چنان سرعت و فاصله و حجمی از کنار زمین، درست مانند گذر دوچرخه از کنار توپ، بدون تاثیرات عمده و مشخص، می گذرد. اما کسی نمی داند که مثلا هر صد میلیون سال یک بار چه حادثه ادواری ناخوش آیندی در انتظار زمین است. با مراجعه به شمای کنونی زمین و اگر عمر بسیار طولانی و قصه های مربوط به علل نابودی دایناسورها در 50 میلیون سال پیش را قبول کنیم، پس پذیرفته ایم که زمین در فاصله ای بس دراز بدون آسیب مانده است.

[ بدون نام ] چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 01:41 ق.ظ

استاد عزیز
با عرض سلام

فرمودید که آدم آفریده ی آمده از بهشت و بنی آدم، ذریه ایشان و مأمور هدایت انسان است...
سؤال: آیا از ذریه آدم و نسل انسان، امتزاجی صورت گرفته است و آیا با وجود ختم نبوت، از ذریه آدم اثری مانده است؟

یادداشت ها را از نو و با دقت بیشتری بخوانید

ABBAS چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 08:50 ق.ظ

https://www.youtube.com/watch?v=f3mI5DE7FA0

Bernard Lewis discusses Armenian allegations of genocide.

abbas چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 09:05 ق.ظ

In the late 19th century, Armenian revolutionary movements sprang up in the Ottoman Empire. They sought to create an independent Armenia in eastern Anatolia, in lands that were three quarters Moslem in population. The Russians gave their support whenever they felt they could use the revolutionaries.

After unsuccessful bloody uprisings in 1895 and 1909, the revolutionaries' chance came in 1914, when Russia went to war with the Ottoman Empire. Armenian rebellions broke out all over the empire, and Russian arms and even Russian uniforms appeared from hidden caches. Tens of thousands of Armenians formed themselves into guerrilla bands. The largest city of southeastern Anatolia, Van, was captured by the Armenian rebels in April 1915, and many Moslems in the city and surrounding villages were killed. The city was held until it could be turned over to the invading Russian army. Throughout eastern Anatolia, Armenian bands attacked villagers wherever they found them. In turn, Turks and especially Kurdish tribesmen attacked Armenian villages. It was the beginning of a bloody war.

For five years, Armenian peasants and the Russian army battled Turkish peasants and the Ottoman army. Most of the peasants undoubtedly wanted no part of the fighting but were forced by circumstances to take sides. Starvation and epidemic disease killed many times more people than bullets or knives did.

Because of the rebellion, the Ottoman government decided that it could not trust the Armenians. Orders went out to deport all Armenians from dangerous areas. The Ottomans, who were fighting a Russian invasion and vainly trying to defend Moslem villages from Armenian guerrillas, spared few soldiers to defend the columns of Armenian refugees moving to Syria. Many of the columns were attacked and many Armenians were robbed and killed by Kurdish tribes or corrupt officials. However, to put the suffering of Armenian refugees into perspective, twice as many Moslems as Armenians were forced from their homes because of attacks by Russian soldiers and Armenian guerrillas.

When the Russian Revolution destroyed the czar's power in Anatolia, a new Armenian Republic attempted to hold the territory that the Russians had conquered. They were defeated by the Turks, and as the Armenians retreated, they killed the Turks who fell into their hands. Cities such as Erzincan were left in ruins, with Turkish bodies filling the streets. Armenians who failed to escape with their retreating army were killed as well.

In Erivan and other parts of the Caucasus under the control of the Armenian Republic, Turkish villages were destroyed. and the inhabitants were forced to flee or die. Two thirds of the Moslems who had lived in the province of Erivan in 1914 were gone at war's end. A similar fate met Armenians in Turkish Azerbaijan.

In the end, almost 600,000 of the Anatolian Armenians had died. Almost 3 million Anatolian Moslems had died, more than one third of them in eastern Anatolia. Mortality in the Caucasus was similarly proportioned.

Why one-sided?
Why have we in the West formed such a one sided view of the Armenian question? It is a matter of sources and prejudice.

The events of World War I in Turkey were seen in the West only through the eyes of American missionaries and Armenian propagandists. American Protestant missionaries had worked extensively with Armenians and had been instrumental in creating Armenian nationalism. The missionaries reported the murders of Armenians by Turks. They did not report the murders of Turks by Armenians that were occurring at the same time. Their reports were collected by the US ambassador to the Ottoman Empire, Henry Morgenthau, who disseminated them. Morgenthau believed that the Turks were an inferior race and openly printed his view that Turks had "inferior blood." It is no wonder that his observations were colored by his prejudices. Yet it is his reports and the reports of others like him that have formed our histories.

If it seems odd that Americans of that time were so deeply prejudiced, we should reflect on the general attitude of our ancestors toward non Europeans and non-Christians. Asiatics and Africans were routinely described as inherently inferior to Europeans and Americans. Respect for and knowledge of non-Christian religions and peoples was virtually nonexistent.

Only in recent years have scholars begun to examine other evidence. There are Ottoman military records that tell of massacres of Turks and Kurds by Armenians, eyewitness accounts by Russian military men of Armenian atrocities against Turks, evidence of Americans who saw the destruction of the Ottoman East by Armenians. Most important, there is demographic evidence that tells us, for example, that 60 percent of the Moslems of the province of Van, where the Armenians began their rebellion, died in war. Such evidence belies claims of a one sided massacre. It does very accurately describe an awful war, one in which both sides were heroes and both sides were villains.

Those who bring forth such evidence are often vilified as unobjective and pro Turkish. But is it less than objective to state that both Turks and Armenians were killers and that both were victims? Can such be called a pro Turkish view?

Unfortunately, we have not yet reached a time when the Armenian-Turkish conflict is studied as we would study any other historical event.

A search is on
Today, a search is on for proof that the Ottoman government ordered genocide for the Armenians. What has appeared so far would be unacceptable in any other historical inquiry such as a few telegrams in poorly forged handwriting produced by an Armenian and entered in no telegraph records; reports from trials in which no objective evidence was produced and the accused were not allowed to defend themselves. Evidence that indicates the Ottomans intended no genocide is, like the deaths of the Turks, ignored. Yet the accusations will continue as long as nationalist sentiment guides the studies.

It would be better, I believe, to approach the Armenian-Turkish conflict as a study of the sufferings of the Armenians and the Turks. The nationalist feelings of today, whether Armenian or Turkish, have no place in the study. We should examine the fate of the millions who died in Russia's expansions efforts and consider the effects of revolutionary movements that pursued an ideal over the bodies of their own people and of others. We should study what occurs when a government is too weak to defend its people. The important questions are human questions, not national questions.

On April 24 of ever year, Armenians gather to remember their dead. They grieve for lost family and the lost homes of their grandfathers, as is proper. It should be remembered that Turks, too, grieve for their dead.

علی رضا چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 11:59 ق.ظ

سلام استاد عزیز امیدوارم که به لطف خدا سالم و پاینده باشید.

استاد عزیز شما تاکنون به مطالب بسیار مهم و پیچیده وارد شده اید و با لایل محکم صحبت کرده اید و افکار ما را در بعضی موارد تا 180 درجه تغییر داده اید مانند مسایل تاریخی ایران، اسلام و حتی جهان و بعضی نگرشهای دینی که در بحث اسلام و شمشیر به آنها پرداخته اید و ... در آخرین بحث هم<< داستان حیات>> به دو موضوع مهم و البته پیچیده پرداخته اید از جمله بخشی از سرگذشت زمین که به تکامل انسان و وضعیت کنونی زمین مربوط میشود و نیز جایگاه این انسان و آدم را در قرآن کریم مورد اشاره قرار داه اید و در این موارد هم نظرات بسیار بدیع و تامل برانگیزی ارائه کرده اید. با توجه به اشرافیت و درک قوی شما از مطلب که موضوع را کاملا روشن فرض میکنید به بیشتر سوالات با اختصار و یا با اشاره پاسخ میدهید. عرض بنده این است که مطالب اخیر پیچیده هستند بگونه ای که تا بحال کسی به آنها نپرداخته است و نیز کند ذهنهائی مانند بنده هم کم نیستند لذا خواهش بنده این است به سوالات در حدامکان توضیح صریح بفرمایید تا ضمن روشن شدن بیشتر نظرات با ارزش جنابعالی، امکان کج فهمی مطلب از بین رفته و نیز زحمت شما را در پاسخ به سوالات تکراری کمتر کند.
با آرزوی سلامتی و توفیق روز افزون.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 10:49 ب.ظ

این همه هزینه تبلیغ تیوری داروین توسط بنگاه های یهود
این همه بایکوت مخالفان نظریه و ..
این ها چه معنی ای میتونه داشته باشه؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 اردیبهشت 1394 ساعت 11:27 ب.ظ

http://vista.ir/news/21620731/%D8%B1%DB%8C%D8%B4-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%8C-%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%8C-%D9%85%D9%85%D9%86%D9%88%D8%B9!-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D8%AF%D9%86-%C2%AB%D8%B1%DB%8C%D8%B4%C2%BB-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3%D8%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B2%D9%88%D8%B1-%D9%88-%DA%A9%D8%AA%DA%A9!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد