حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه ۳۱

تاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه ۳۱

اگر صنعت ظریف جعل، در خدمت مدخلی درآمد، پس کسانی در پس آن مشغول اند تا بر دروغ لباس حقیقت بپوشانند و اگر لکه ای از جعل بر دامن قبایی بود، پس شائبه دروغ را بر هر تار و پود آن ممکن بدانید. توسل به جعل یادآوری و اعلام می کند که مدخل از مستندات معتبر محروم است و مایه و محل رجوع ندارد.
پیش از این اشاره داشتم که حجم داده های دروع در باب تاریخ معاصر بسی بیش از آن است که جاعلین یهود در باب تاریخ و فرهنگ ایران و شرق میانه و حتی جهان در گذر از ۲۵ قرن قبل به هم بافته اند و اینک زمان است که اندک اندک با اراده الهی به آن مراتبی بپردازم که نقش لشکری از چماق دروغ به دستان را در دوران اخیر آشکار می کند و بر سبیل منطق منطبق بر ملاحظات نقادی بخش عمده ای از نقاط کور تاریخ معاصر ایران و نقش ویرانگر یهود در ترسیم جاعلانه آن را برملا کنم.

«چندی پس از آن که ناصرالدین شاه امتیاز دخانیات را به دولت انگلیس واگذار کرد دولت روس نیزخواستار امتیازی شد. شاه دانست که قافیه را باخته و این کار تسلسل خواهد یافت. مدتی جواب دولت روس را به امروز و فردا گذراند تا آن که چاره ای اندیشید و آن را به کار بست. علاءالدوله را در خلوت فراخواند و او را گفت: «فردا در حضور درباریان بیا و برای رفتن به عتبات و تعمیر مقبره ی پدرت از من اجازت بخواه. من از اجازه ابا خواهم ورزید ولی تو از عجز و اسرار دست برندار تا آن که از روی بی میلی مرخصت کنم. آن گاه بی درنگ چنان که کس آگاه نشود خدمت میرزای شیرازی بشتاب و سلامم را به وی رسانده بگو من در دادن امتیاز دخانیات مرتکب اشتباهی بزرگ شده ام و برای بازستاندن آن چاره ای جز تحریم دخانیات به حکم شما باقی نیست. باید در این باره با من به مکاتبه پرداخته میرزا حسن آشتیانی را نیز از ماجرا آگاه سازید».

علاءالدوله نقشه شاه را به موقع اجرا گذارده و میرزای شیرازی که حق را به جانب شاه دید به دستور وی عمل کرد. سرمکاتبه میان شاه و میرزای شیرازی و میرزای آشتیانی باز شد. دیری نگذشت که به عنوان دیگر علمای عصر نیز تلگراف های پی در پی رسید و از هر گوشه و کنار نغمه ها برخاست. در مردم هیجانی پدید آمد و جملگی از روی میل و رغبت استعمال دخانیات را ترک گفتند و کار به جایی رسید که خدمتکاران از آوردن قلیان برای خانم ها ابا می ورزیدند و چون بدان ها سخت گرفتند ترک خدمت گفته از خانه بیرون شدند. رفته رفته دامنه مکاتبه و مذاکره میان شاه و علما گسترده تر شد و روز به روز بر هیجان خلق افزون گشت تا آن جا که مردم به ارک حمله ور شده دولت را مورد تهدید قرار دادند. شاه نیز سخت پایداری نموده به ظاهر می گفت: «کاری است که شده و برگرداندن آن از عهده من بیرون است». از این رو هر ساعت بر شدت انقلاب افزوده می شد و کاسبان بازارها را بسته سوی ارک هجوم آوردند. شاه ناگزیر گفت تا درهای ارک را ببندند و سپاهیان آماده دفاع شوند. هر دقیقه جسارت شورشیان زیاده می گشت تا آن جا که فریاد کردند: «با این وضع ما شاه را نمی خواهیم». شاه به وسیله نایب السلطنه پیامی به مردم فرستاد ولی مفید نیفتاد و مردم به ارک حمله ور شدند. به شاه خبر دادند که به زودی وارد دیوان خانه خواهند شد. برای آرام ساختن غوغاگران دیگر تدبیری باقی نبود. شاه ناچار چند تن تفنگدار به راست و چپ اش بازداشته خود نیز تفنگی به دست گرفت و گفت: «اکنون که بناحق کشته می شویم ما نیز خواهیم کشت». همین که فشار مردم در ارک از اندازه به در شد به حکم آقا بالا خان سردار افخم گارد مخصوص دست به شلیک زد. با آن که تیرها به هوا انداخته می شد گلوله ای راست بر سینه یک تن اجل رسیده آمد که بالای نقاره خانه به تماشا رفته بود و فردا نقاره چیان جسدش را غرق در خون یافتند». (دوستعلی خان معیرالممالک، یادداشت هایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، ص 100)

اگر شاه قجر به اروپا نرفته باشد، پس اعتنا به چنین سخنانی همچنان در گروی سفرهای شاه به اروپا می ماند، و شاید بتوان گفت که باز تیزچنگ سلطنت قاجارها بر شانه سفر ناصرالدین شاه به اروپا نشسته بود. دوست علی خان معیرالممالک چنان که پیش از این خواندید زاییده در حرم شاهی، مورد دعوت و لطف شاه بود و در این صورت باید از درست و نادرست حوادث دربار باخبر بوده باشد. تناسب ریاضی ماجرای سفرهای ناصرالدین شاه به فرنگ صورت مسئله ساده ای دارد: اگر شاه به اروپا نرفته، پس قرارداد رژی و به دنبال ان نهضت تنباکو و میرزای شیرازی از گردونه تاریخ معاصر ایران خارج می شوند و در جای آن مانند صدها مورد دیگر پرسش تاریخی مهم تری ظهور می کند که چه گونه، به کوشش چه کسان و برای کدام بهره تاریخی چنین ماجراهای نادرست و  مردودی در زمره حوادث موثر و تعیین کننده تاریخ معاصر ایران ثبت شده و مردم را به سجده در برابر گماشته هایی واداشته اند که حتی قدرت اثبات حضور خود را ندارند؟!

«در این موقع دست های مرموز که همیشه در کار است شروع کردند مخفیانه به تبلیغ در میان طبقات، دل سوزی نسبت به مفاد این امتیازنامه، که صرف نظر از این که رعیت و مالک را ناتوان و از بین خواهد برد، اصول مالکیت نیز از بین می رود، و اگر جلوگیری نشود، در دنباله ی آن امتیازات دیگری به وجود خواهد آمد که به کلی مملکت از بین خواهد رفت و دیگر دین و اسلامی هم باقی نخواهد ماند، و ایران جزء مستملکه قرار خواهد گرفت مانند هندوستان و غیره... رفته رفته این مذاکرات در مخالفت با قرارداد - امتیازنامه - در بین مردم شیوع پیدا کرد و از بازاری ها نغمه های مخالف آغاز گردید و مردم را سوق دادند به خانه ی علما. چون آن روز مرجعیت حوزه ی علمیه ی تهران و طرف توجه عمومی با حجت الاسلام آقای حاج میرزا حسن آشتیانی بود، مردم به خانه ی ایشان رفتند و خواستار لغو امتیازنامه شدند. البته عقلای قوم که همیشه در زیر کار و تحریک می کنند، مضار آن را واضح و روشن کرده بودند. آقای حاج میرزا حسن مجتهد آشتیانی چند روز مهلت خواستند که با دولت و شاه مذاکره و نتیجه را اعلام دارند و مذاکرات آقای آشتیانی با دولت به جایی نرسید که مردم را قانع و ساکت نماید. و ساعت به ساعت هم بیش تر می شد. در همان موقع حکم تحریم استعمال دخانیات به مضمون ذیل از طرف آیت الله آقای حاج میرزا حسن شیرازی منتشر گردید:
«بسم الله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان است عجل الله فرجه».
البته قبل از انتشار، مشروحا موضوع به حجه الاسلام حاج میرزا حسن شیرازی در سامره - که شخص اول علمای شیعه و مرجع تقلید عامه در تمام ممالک اسلامی، خاصه در ایران بودند و در واقع مهم تر از مقام پاپ واتیکان از جنبه ی نفوذ و شهرت بودند گفته می شود. عین حکم حرمت را برای ایشان فرستاده بودند و ایشان هم امضا کرده، توسط پدرم فرستادند. این همان نامه ای است که آیت الله شیرازی توسط ملاعلی - پدرم - برای آشتیانی فرستاده بودند که مستقیما باید به دست حاج میرزا حسن آشتیانی برسد، و پدرم هم طبق دستور آیت الله شیرازی پس از ورود به تهران مستقیما نامه را به دست آقای آشتیانی رساند. علت موقعیت پدرم و محبوبیت او همین عمل بوده است.

  

تنها تصویری که به میرزا نسبت می دهند و در سامرا مشغول امامت نماز جماعت است

پس از انتشار حکم تحریم، بازار بسته و تعطیل گردید، قهوه خانه ها بسته و مردم قلیان های خود را در معابر عمومی شکستند، در تمام ولایات قیام عمومی شروع گردید، و از حوزه های علمیه و تجار و اصناف تلگرافات بر ضد سلطنت ناصرالدین شاه و لغو امتیازنامه به مرکز مخابره شد حتی در تمام دهات و قصبات کشور نمایندگان کمپانی را هم بیرون کردند، یعنی خود آن ها از ترس جان خود فرار کردند.
چنین گزاره هایی که دیگر تعلقی به دو هزاره قبل ندارند و در اصطلاحی مناسب، به راستی از کنار گوش  پذیرش های عمومی گذرانده اند، شاید شما را هم با مورخ همراه کند تا راه برون رفتی از این همه حاشیه بر ماجراهایی که اصل آن قابل اثبات نیست جست و جو کنیم. اگر کس و یا مرکز و سازمان و دستگاهی با جست و جو در اوراق رسانه های داخلی و خارجی در آن زمان، کم ترین ردی از چنین رخ داد بین المللی حتی با شروحی نامنطبق به دست آورد، کم ترین حاصل آن استحکام باورهای موجود در باب موضع گیری هایی است که تماما با مسئولیت مدیرانی فراهم  شده که از درون تقسیم بندی های همان هزار فامیل بیرون خزیده اند.
«با مشاهده ی این جریان، قوام الدوله وزیر امور خارجه شکایت به ناصرالدین شاه نمود و شاه عبدالله خان والی را خدمت میرزای آشتیانی فرستاد که یا باید در ملاء عام قلیان بکشید و یا از ایران خارج شوید. میرزای آشتیانی شق دوم را قبول کرد و حاضر برای حرکت گردید. پدرم می گفت: چنان هیجانی بر مردم روی داده بود که تمام از زن و مرد و پیر و جوان فریاد می زدند: «وادینا و وااسلاما» مانند روز عاشورا گریه کنان، و حتی بعضی ها گل به سر خودشان زده و دور خانه ی میرزای آشتیانی طواف می کردند و مانع حرکت بودند و اظهارشان این بود: «اگر باید حرکت نمایید ما اهالی تهران شهر را خالی کرده حرکت می نماییم». دسته جاتی هم می گفتند: «مردم بریزید ارک و آن چه در او هست ویران کنید». - مقصود عمارت های سلطنتی و محل قصر ناصر الدین شاه بود - در نتیجه ی این تبلیغات در میان مردم عصبانی، یک مرتبه مردم به طرف ارک هجوم بردند. اول کسی که از علما در آن روز به منزل میرزای آشتیانی وارد شد و همصدا با ایشان گردید، آقای حاج شیخ فضل الله مجتهد نوری بود، و دوم آقای سید محمدرضای مجتهد طباطبایی با فامیل خود، و بعد آقای سید علی اکبر تفرشی. در دنباله آنان سایر علما در منزل میرزای آشتیانی جمع شدند که از تهران مهاجرت نمایند». (حسن اعظام قدسی، خاطرات من یا تاریخ صدساله، ص 55)

روایت اعظام قدسی از مسیری جداگانه می گذرد و گرچه از همان مبدایی آغاز می شود که معیرالممالک شروع کرده بود ولی این یکی مهار را از دست شاه قجر بیرون کشیده و در کف علما می گذارد و کار را به قهر سیاسی بزرگی چون مهاجرت علما به قم می کشاند. هنگامی که در اطراف ماجرایی  فاقد اسناد، این همه رفت و آمد و گفت و شنود آماده کرده اند پس مورخ که دیگر به سان تمام صفحات تاریخ قاجاری سر درگم شده، آنان را که معتقدند کشف حقایق تاریخ معاصر، که در گام نخست به انجام یا رد سفر ناصرالدین شاه به دیار فرنگ اغاز و یا ختم می شود، راه آینده و عبور تاریخی ملت را تسطیح و هموار می کند.

«ناصرالدین شاه نخستین پادشاه ایران بعد از اسلام بود که به اروپا مسافرت کرد. وی نخستین بار در ۱۲۵۲ هجری شمسی و بعداً دوباره در ۱۲۵۷ و برای آخرین بار در ۱۲۶۸ (که در آن بازدیدی کامل از ناوگان جنگی بریتانیا کرد) به اروپا سفر کرد. وی در اولین سفر خود به بریتانیا به لقب شوالیه انجمن گارتر (بالاترین مقام سلحشوری بریتانیا) نائل آمد. وی اولین شاه ایران بود که این مقام را بدست آورد. آوردن دوربین عکاسی به ایران از جمله کارهای او است. وی خود نیز به کار عکاسی علاقمند بوده است. او سیستم پستی نوین، حمل و نقل قطار، و انتشار روزنامه را با خود به ایران اورد. بانک شاهنشاهی ایران در پی سفرهای اروپایی وی تأسیس شد». (ویکی پدیا، ذیل واژه مربوطه)

به راستی این چه معجزه است که جمع قاجار نویسان، بی کم ترین بازبینی، شاه ذوالقرنین را روانه لندن کرده اند و کسی سئوال نداده است که تصاویر ورود شاه زنباره و شکار دوست قجر کجا بایگانی است و چرا پرسش در این باره با اطوارهای مسئولان نظامی و غیر نظامی انگلیس برخورد می کند. به هر حال با انگیزه روحانیت در تایید سفر ناصرالدین شاه به فرنگ آشنا شدیم که از میان آن صاحب فتوایی به نام میرزا حسن شیرازی خروج می کند تا به مراکز اجتماعی تازه پا و رو به رشد تلقین کند که در ایران سازمان دهی هیچ اقدامی بدون موافقت و رضایت و تصویب روحانیت مسئول و تعیین نقش و جایگاه و مرتبه و میزان سهم بری آنان ممکن نیست.    


تصویر، میرزا رضا کرمانی ضارب ناصرالدین شاه و حاج سیاح را بسته به یک کند و زنجیر در زندان قزوین نشان می دهد. صنعت جعل در این عکس حرف نهایی را زده است، زیرا پنجه و انگشتان پای در کند میرزا رضا رو به اسمان و پنجه و انگشتان پای بسته در کند حاج سیاح رو به زمین دارد، وضعیتی که هیچ بازیگری و با توسل به هیچ معجزه ای در موقعیت بالا قادر به انجام آن نیست!!! مورخ در این مرحله و از آن که چنین دست بردگی در عکس را حاصل عمل یک جاعل کلاس دیده می داند و با توجه به متون مربوطه و از آن که حاج سیاح را در سفرنامه اش از جمله مشغول ستایش مسجد شیخ لطف الله به عنوان گوهر تابناک معماری عصر صفوی می بیند و نیز با مراجعه به سنوات تولد و  سال های حضور میرزا در ارتباطات اجتماعی، مطمئن است که کرمانی در زمان کند و بند زندان قزوین باید که در محدوده 50 سالگی باشد ولی عکس، جوان پر شوری را نمایش می دهد که به سی سالگی هم نرسیده است و با ملاک گرفتن نشانه های فراوان دیگر، تمام افسانه میرزا رضا، ۵۰ سال سلطنت ناصرالدین شاه و ماجرای ترور او را جدی نمی گیرد و تا زمان تعیین تکلیف با تولید چنین گمانه های مسلما معیوب، علاقه مندان و صاحب نظران و مدعیان دود چراغ خورده و کمر خرد کرده را به تنظیم جدول زمان زندگانی میرزا رضا و حاج سیاح فرا می خواند تا معلوم شود جعل ماجرای سفر فرنگ شاه قجر، آماده سازی و دکور بندی عرصه تاریخ معاصر به وجهی است که برای نمایش قرارداد رژی و نصب نخستین مدال شجاعت تاریخی و یادآوری پیش تازی روحانیت در ادای تکالیف عبادی - سیاسی در ماجرای تنباکو و توتون انجام شده است. هنوز هم پیش از ورود به تحولات تاریخی و متون و تحرکات نادرست منطقه لازم می بینم که با عمده دل مشغولی های گروهی از همان خاندان و خوانین هزار فامیل آشنا شوید که سرزمین تازه به جنبش درآمده ایران را اندک اندک با تبعیت از جزمیات فرمایشی خود شکل می دهند.

«اعتمادالسلطنه در مراجعت از فرنگستان مدیر باغات و عمارات دیوانی دارالخلافه گردیده احتساب شهر و معابر عمده دارالخلافه به او سپرده شد و در دیوانخانه عدلیه به سمت معاونی و وکالت الی اواسط سنه هزارو دویست و نود و چهار برقرار بود نشان و حمایل سرخ از درجه ی سرتیپی دویم به او مرحمت شد. کتبی که تالیف و ترجمه نموده انکشاف ینگی دنیا که به طبع رسیده. گرامر فرانسه که به جهت تحصیل متعلمین مدرسه ی دارالفنون ترجمه نموده به طبع رسیده. مکالمه از فرانسه به فارسی که به حکم دولت جهت مسافرین و سیاحان که به فرنگستان می روند. مختصر ژغرافیای عمومی دنیا که به طبع نرسیده. ترجمه ی مسافرت کاپیتن اطراس به قطب شمال که در روزنامه به طبع رسیده. ترجمه ی شرح حال روبن سون در روزنامه به طبع رسیده. تاریخ ایران از ابتدای وضع سلطنت تاکنون تالیف نموده از قرار تحریر مورخین فرنگ و ایران در سالنامه سنه 1292 به طبع رسیده. کتاب مرآه البلدان ناصری که جلد اول در سال گذشته منتشر شده و جلد دویم این است که طبع می شود». اعتمادالسلطنه در زمان حیات اش به مناسبت هایی که سخن از تالیف و ترجمه هایش به میان آمده از این آثار به عنوان «صورت محقر تالیف این ذره بی مقدار» یاد کرده و از شریک و همکاری برای خود نام نبرده است. مثلا در نشریه شرف نوشته است که: «صورت محقر تالیفات این ذره بی مقدار هم از این قرار است: (خلاصه تاریخ ایران و غیره...)، (مرآت البلدان ناصری دو جلد) (مآثرالسلطان دو جلد) (منتظم ناصری سه جلد) (مطلع الشمس سه جلد) (خیرات حسان سه جلد) (دیالک فرانسه فارسی ....جلد) (لغت فرانسه به فارسی ... جلد)، (لغات متشابه  فرانسه با ترجمه فارسی ... جلد) (منطق الوحش ... جلد)، (کاشف الکرب فی تاریخ الغرب یک جلد آن تمام شده)، (کتاب المآثر والآثار ... جلد) ، (گرامر فرانسه به فارسی ... جلد)، (طیب اجباری ...جلد) ، (تاریخ انکشاف ینگی دنیا ... جلد)، (حجه السعاده فی حجه الشهاده ... جلد) ،(لغت عربی به فارسی ... جلد)، (لغت فارسی به فارسی ... جلد) (تاریخ اشکانیان موسوم به دررالتیجان فی تاریخ بنی الاشکان که امسال انشاءالله به طبع می رسد ... جلد) (مسافرت نامه کابیتان اطراس به قطب شمال ...جلد)، (داستان روبنسون سویسی... جلد)، (سرگذشت مسترس هورتستت خانم انگلیسی در بلوای هندوستان ... جلد)
رسائل مختلفه: (در قانون انحصار دخانیات) (در کاداستر) (در راه سازی) (در ترتیبات ادارات دولتی) (در قشون) و غیره و غیره که بعضی به طبع شده و برخی نشده». (فرید قاسمی، مشاهیر مطبوعات ایران، ص 254)
«چند روز پیش به دنبال یافتن اطلاعی برآمدم که بایست در فهرست مجموعه ها قید کرده باشم و چون آن فهرست، فهرست اعلام ندارد به دشواری و صرف وقت بسیار توانستم به مقصود خود برسم. پس درصدد شدم که از نام کتابچه ها و نویسندگان آن ها و شهرهایی که درباره ی آن ها مطلبی در آن مجموعه هست فهرستی بسازم تا آیندگان از آن کار پیشین من بهره وری بهتری داشته باشند. فهرست نام های رساله ها و کتابچه ها: تاریخ اصفهان، تاریخ شهر بسطام، تاریخ کردستان (رساله)، تاریخ همدان (ظاهرا از عزالدوله)، تحفه الفقراء (نوشته ی 1300)، تذکره ی شرح حال علما و عرفا، تذکره ی شوشتر، تشخیص اسامی بلوکات قاینات و سیستان، تفصیل احوال تراکمه (ترجمه از انگلیسی)، تفصیل اسامی دربندها و کوچه های مشهد (در 1283)، تفصیل شهر شوشتر (ترجمه)، جغرافیای اصفهان، جغرافیای بغداد، جغرافیای خمسه (دو رساله)، جغرافیای سمنان، جغرافیای طالقان، جغرافیای کردستان، جغرافیای نهاوند (1298)، جغرافیای نیشابور، حدیقه ی ناصریه (جغرافیای کردستان)، رساله ی ترکمنستان (به فرانسه)، رساله ی ساوجبلاغ مکری، رساله ی گیلان (از خود زکو به فرانسه)، رساله ی محلات و سایر البلوک، رساله های خط (هفت ساله)، رساله ی همدان، روزنامه ی ایام مسافرت کلات، روزنامه ی سفر جیرفت. ژغرافی = جغرافیا، سفرنامه ی استوارت (در 1881 در تکه ترکمان - تجن و مرغاب)، سفرنامه ی بلوچستان (به فرانسه، در 1881)، سفرنامه ی تحفه الفقرا= تحفه الفقراء، سفرنامه ی ترکمنستان (از استورات)، سفرنامه ی خراسان محمد مهندس، سفرنامه ی عربستان، سفرنامه ی کلات، سفرنامه ی مارکوپولو (ترجمه ی1305)، سفرنامه ی ناصرالدین شاه (شمران و لار و سوادکوه)، سیاحت نامه= سفرنامه، شرح حال علمای استرآباد، فرامین در تاریخ قفقاز (113 فرمان و حکم در نامه و گزارش دوره ی صفوی و نادری و قاجاری)، فرامین نطنز (چهارتا)، فهرست اسامی اتراک (به ترکی)، فهرست بلوک و توابع فارس، کتابچه ی آسیای مرکزی، کتابچه ابنیه و مساجد و نفوز شاهرود و بسطام، کتابچه ی ابهر، کتابچه ی احوالات کاشان، کتابچه ی اخلمد چناران، کتابچه ی اسامی دهات خرقان (1297)، کتابچه ی اسامی دهات خلخال، کتابچه ی اسامی دهات رشت، کتابچه ی اسامی دهات سیستان، کتابچه ی اسامی دهات قاینات، کتابچه ی اسامی دهات قزوین، کتابچه ی اسامی عشایر کردستان، کتابچه ی اسفراین (محرم 1296)، کتابچه ی امزاده های ساروق، کتابچه ی ایلات کردستان، کتابچه ی ایلات کرمانشاهان (در 1302)، کتابچه ی باخرز، کتابچه ی بام و صفی آباد، کتابچه ی بعد مسافت منازل بخارا، کتابچه ی بلوکات اصفهان، کتابچه ی تاریخ اصفهان، کتابچه ی تبادکان کتابچه ی تربت حیدریه، کتابچه ی جزو جمع خلخال، کتابچه ی جزو جمع فارس، کتابچه ی جندق و بیابانک، کتابچه ی جوین، کتابچه ی حلوان، کتابچه ی خرم آباد، کتابچه ی خلخال، کتابچه ی خوار، کتابچه ی خواف، کتابچه ی دره ی لار، کتابچه ی دهات در جزیر، کتابچه ی دهات رشت، کتابچه ی دهات سرولایت، کتابچه ی دهات سیلاخور و جاپلق و بختیاری، کتابچه ی دهات عراق، کتابچه ی دهات گروس، کتابچه ی دهات ملایر، کتابچه ی دهات نیشابور (سرولایت)، کتابچه ی رادکان، کتابچه ی زراعت درجز، کتابچه ی سبزوار، کتابچه ی سرجان و بیورزن، کتابچه ی سیستان، کتابچه ی شوشتر، کتابچه ی شهرستانک، کتابچه ی طبس، کتابچه ی طوایف فارس، کتابچه ی قم، کتابچه ی کرمان، کتابچه ی کلارستاق و کلاردشت، کتابچه ی کجور و نور، کتابچه ی لورا، کتابچه ی میانکاله، کتابچه ی میان ولایت و چناران و قوچان، کتابچه ی میبد، کتابچه ی نور و کجور، کتابچه ی نفوس استرآباد (دو رساله)، کتابچه ی نفوس اسفراین، کتابچه ی نفوس اسفندقه، کتابچه ی نفوس اصفهان (در 1287)، کتابچه ی نفوس اقطاع راین (در 1286)، کتابچه ی نفوس انار و کوبنان (در 1286)، کتابچه ی نفوس انزلی و غازیان و میان پشته، کتابچه ی نفوس بجنورد، کتابچه ی نفوس تربت، کتابچه ی نفوس ترشیز، کتابچه ی نفوس خوانسار و گلپایگان، کتابچه ی نفوس خوی و سلماس، کتابچه ی نفوس درجز، کتابچه ی نفوس درجزین و سردرود، کتابچه ی نفوس دزفول (1286)، کتابچه ی نفوس زرند کرمان (1286)، کتابچه ی نفوس زنجان، کتابچه ی نفوس ساوجبلاغ مکری، کتابچه ی نفوس سنندج، کتابچه ی نفوس سیرجان، کتابچه ی نفوس سیستان، کتابچه ی نفوس شمس آباد و جوین و قدرآباد، کتابچه ی نفوس فلاحیه (1276)، کتابچه ی نفوس قاینات و سیستان، کتابچه ی نفوس قزوین (1299)، کتابچه ی نفوس کارده، کتابچه ی نفوس کرمان (1286 دوبار)، کتابچه ی نفوس گلپایگان، کتابچه ی نفوس نیشابور، کتابچه ی نفوس همدان (1299 - دوجا)، کتابچه ی نفوس شایگان (خوزستان)، مجمع الاخیار و تذکره اسرار (از داعی دزفولی درباره ی خوزستان - 1299) یادداشت در سیرت حضرت رسول (به فرانسه)». (فرید قاسمی، مشاهیر مطبوعات ایران، ص 295)
اعتماد السلطنه در ردیف اعجوبه هایی است که بی ارائه ماموریت های کنیسه ای، با دست نوشته هایی ظاهزا محققانه و در واقع چند رسانه اطلاعاتی، که با انتشار بخشی از آن تولیدات جایگاه بس حساس خود در دربار شاه را محافظت و مستحکم می کند.
«1. احوال بلوک مال امیر (مالمیر)، 2. اسرار انحطاط ایران، یا خوابنامه مرحوم اعتمادالسلطنه، 3. الفاظ متشابهه متداوله در زبان فرانسه، 4. تاریخ انکشاف ینگی دنیا (کشف آمریکا - ینگی دنیا)، 5. تاریخ ایران، 6. تاریخ بابل و نینوا، 7. تاریخ طبرستان (التدوین فی احوال جبال شروین)، 8. تاریخ فرانسه، 9. تاریخ منتظم ناصری، 10. تاریخ هرودت (مختصر)، 11. التدوین فی احوال جبال شروین: (تاریخ سوادکوه)، 12. التدوین فی احوال جبال شروین (تاریخ سوادکوه مازندران)، 13. تطبیق لغات جغرافیایی قدیم و جدید. 14. تطبیق لغات جغرافیایی قدیم و جدید ایران، 15. جغرافیای طالقان، 16. چهل سال تاریخ ایران در دوره پادشاهی ناصرالدین شاه، 17. ج 1: المآثر و الآثار / ج2، 18. حجه السعاده فی حجه الشهاده (در شهادت امام حسین ع)، 19. حجه السعاده فی حجه الشهاده (در شهادت امام حسین ع)، 20. الحمار یحمل اسفارا، 21. خانم انگلیسی، 22. حکایت طبیب اجباری، 23. خرنامه، 24. خلسه مشهور به خوابنامه، 25. خیرات حسان، 26. دررالتیجان فی تاریخ بنی الاشکان، 27. راه نجات، 28. روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه مربوط به سال های 1292 تا 1313 هجری قمری، 29. سرگذشت خانم انگلیسی در بلوای هندوستان، 30. سفرنامه جنوب ایران، 31. سفرنامه جنوب ایران، 32. سفرنامه صنیع الدوله از تفلیس به تهران، 33. سفرنامه ی ناصرالدین شاه به خراسان، 34. سفرنامه ی ناصرالدین شاه به مازندران، 35. سیاحت نامه ی کاپیتان آتراس به قطب شمال، 36. شرح احوال سلطان عبدالحمید و اوضاع مملکت عثمانی، 37. صدرالتواریخ: شرح حال صدراعظم های پادشاهان قاجار، 38. طبیب اجباری، 39. عروس اجباری، 40. فلاحت و باغبانی، 41. کاداستره (ممیزی املاک و اراضی و تعداد نفوس)، 42. کشف المطالب - نظیر کشف الآیات، 43. گرامر، 44. المآثر والآثار، 45. المآثر والآثار، 46. مرآت البلدان، 47. مطلع الشمس، 48. منتظم ناصری، 49. منتخب مثنوی رومی، 50. نمایشنامه خان دماوند، 51. نفع اللسان: در لغت - فارسی و فرانسه، 52. وقایع پانزده ساله سلطنت ناصرالدین شاه، 53. وقایع روزانه دربار ناصرالدین شاه، 54. وقایع عظیمیه از بدو خلقت تا زمان ختمی مرتبت، 55. وقایع یومیه، یا، یادداشت های اعتمادالسلطنه، 56. پولتیک حالیه ی روس و انگلیس در آسیا، 57. تاریخ اسکندر سوم (ترجمه)، 58. تاریخ چهل و دو ساله ی سلطنت ناصرالدین شاه روزنامه ی سفر مازندران، 59. تاریخ خانواده ی رومانف، 60. تاریخ سلماس، 61. تاریخ سوادکوه، 62. تاریخ صدور قاجاریه، 63. تاریخ مرو، 64. تاریخ مغرب الاقصی (ترجمه)، 65. تاریخ نیکلای دوم، 66. تاریخ سال، 67. توردمند (ترجمه)، 68. حاجی بابا (ترجمه)، 69. احوال بلوک مال امیر در 1302، 70. اصطلاحات فرانسه، 71. تاریخ آستانه ی عراق، 72. تاریخ سلاطین عثمانی، 73. تاریخ قیاصره از سوئتن ایتالیایی، 74. ترجمه ی سفرنامه ی دهوسه در جنوب ایران، 75. جغرافیای طالقان، 76. شرح حال و مدفن صدالدین حموی، 77. قیراط الماس فی ترجمه ی سلماس، 78. کاشف الکروب فی تاریخ الغرب، 79. کشف الغرائب (کشف آمریکا)، 80. مسافرت طور سینا، 81. ملاجعفری خروس باز، 82. بزمتی، 83. آرامگاه صدرالدین حمویی در تل لویزان، 84. احوال بلوک مال امیر، 85. تاریخ آستانه ی عراق، 86. تاریخ و جغرافیای لار، 87. جغرافیای طالقان، 88. جفرافیا و تاریخ لار، حجه السعاده فی حجه الشهاده، 90. سفرنامه ی تفلیس - تهران، 91. سفرنامه ی جنوب ایران، 92. سفرنامه ی سیاه کوه، 93. سفرنامه ی فرنگستان، 94. سفرنامه ی قطب شمال، 95. سفرنامه ی مادام ژان دی لافوآ، 96. سفرنامه ی مازندران، 97. طبیب اجباری، 98. کشف الغرایب، 99. مرآت البلدان ناصری، 100. منتظم ناصری، 101. منتظم ناصری، 102. وقایع عظیمه از بدو خلقت تا زمان ختمی مرتبت، 103. تاریخ ایران، 104. تاریخ بلده ی نور، 105. روزنامه ی خاطرات، 106. سرگذشت خانم انگلیسی در بلوای هندوستان، 107. صدرالتواریخ، 108. مآثر السلطان، 109. المآثر والآثار، 110. آرامگاه صدرالدین حموی، 111. حجه السعاده فی حجه الشهاده، 112. سرگذشت مادموزال مونت پانسیو، 113. غصن مثمر، 114. هدیه البریه فی معرفه الولتریه». (فرید قاسمی، مشاهیر مطبوعات ایران، ص 369)
اگر لازم افتد که دست مایه های دیگر اعتماد السلطنه را که به صورت مقاله و رساله و دیگر مکتوبات در بدنه روزنامه ها را به او نسبت می دهند، یکجا گردآوری و شمارش کنیم به آسانی از مرز چهارصد عنوان در می گذرد. این مبحثی است که پاسخ درستی بر منکران و مسئله سازان در قبول قدرت عوامل یهود در تولید ده ها و صد ها و هزاران کتاب مجعول با حواشی گوناگون را نمی پذیرند و ممکن نمی دانند. زیرا اعتماد السلطنه در مواجهه با کارهای مجلسی ها هنوز عقب مانده شناخته می شود.

«بعد از عزل ملکم و نصب میرزا محمدعلی خان، من خود را در دست ریاست تامه، مستبد و مستقل دیده بر خود بالیدم و گفتم ماییم که دشمن قوی و قابل مثل ملکم را از میان برداشتیم. هنوز بهره ی کاملی از این شعف و خوشحالی نبرده بودم که مسیو تالبت از لندن به تهران آمد. مشارالیه از منسوبان سالیسبوری - صدراعظم دولت انگلیس - است. در سفر سیم فرنگ همایونی، از جمله کسانی که از جانب دولت مشارالیها مامور مهمانداری و حراست ملتزمین رکاب اعلی شد تالبوت بود. وقتی که در لندن خواستیم ملتزمین را دو دسته کنیم - یک دسته را در رکاب اقدس به مهمانی صدر اعظم و لردها و نجبای انگلیس که بندگان همایون را دعوت کرده بودند، بگردانیم و دسته ی دیگر را به چند ملاحظه به اعتماد السلطنه بسپاریم - دسته ی دوم را از خود دور ساختیم. مسیو تالبوت را دولت انگلیس مامور نمود که با اعتماد السلطنه باشد. این شخص با یکی از خانواده های متمول اتائونی ینگی دنیا وصلت کرده بود و زوجه اش به رسم جهاز، مال و مکنت زیاد برای او آورده. وی تمام را در اسپه کولاسیون یعنی در معاملات بی بنیان که به قمار آن را کمال شباهت است، گاهی فقیری را به غنا و ثروت عمده می رساند، وقتی غنی را روی خاکستر می نشاند، تلف کرده بی چیز شده بود. در مدت بیست و اند روز که روز و شب تالبوت با اعتماد السلطنه حشر و معاشرت داشت از ثروت و مکنت ایران تحقیقات می کرد و معلومات به دست می آورد. اعتمادالسلطنه از منظور و مقصود تالبت بی خبر و اتفاقا دو سه سال قبل شرحی در باب دخانیات ایران نوشته و منتشر ساخته. در اثنای صحبت فواید و منافع بسیار این کار را باز نمود. تالبوت آن جمله را شنید و هیچ نگفت چون ما از فرنگ برگشتیم مجلسی از سرمایه داران فرنگ تشکیل داد و به اهل مجلس گفت پی به گنجی نهفته برده ام و مجهولی معلوم کرده و آن تنباکو و توتون ایران است که فایده ی حمل آن به خارج بی پایان است». (اعتمادالسلطنه، خلسه مشهور به خوابنامه ، ص 198). (ادامه دارد) 

نظرات 378 + ارسال نظر
از خوانندگان قدیم دوشنبه 23 مرداد 1391 ساعت 11:10 ب.ظ

باسلام خدمت استاد
استاد دست شنا درد نکند.
باز عالی بود ومممنون.

صالح سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 12:30 ق.ظ

با سلام

هرگز به زندانیها اجازه حمل عصا را نمیدهند در تصویر میرزا رضا کرمانی را عصا بدست میبینیم و آنهم با پای در کند و زنجیر !!!

م . ع سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 01:31 ق.ظ

و حالا از اساتید بزرگ تاریخ معاصر ایران و مسئولین درخواست میشود که مجموعه کتابهای اعتماد السلطنه را همین فردا رو نمائی کنند .
لطفا نگین که اسکندر و چنگیز و عرب کتاباشو بردن سوزوندن . چون من میخوام خودم شخصا به مطالعه این کتب نفیس از نابغه عصر قاجار بپردازم و بهش افتخار کنم .
آقای وزیر ارشاد منتظریم.

س. فلاح سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 01:41 ق.ظ

از بچگی شنیده بودیم که دو نیرو و وزنه سنگین در ملکت ما هست که همیشه جلوی ظلم و ستم شاهان ایستاده .
دو نیروئی که قهرمان دل مردم بوده اند.
اولیش جامعه رو حانیت و دومیش سرزمین قهرمان پرور آذربایجان .از بابک و سارای و خان چوبان گرفته تا ستار خان و صمد بهرنگی همه ی تاریخ مشغول جدال با ظلم.
ولی حوادث سه سال پیش انتخابات ریاست جمهوری ایران وشمار بالای کشته شدگان و بعد .....
روحانیت را دیدیم که ترجیح داد ساکت بمونه
و ترکها... سرشون با دده قورقود گرم بود.

فرشته سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 09:57 ق.ظ

سلام
مسوول ژیوفیزیک دانشگاه تهران گفته که گسل مسبب زلزله اهر و ورزقان رو تشخیص ندادن
جالب اینه که از قدیم این منطقه جزو مناطق زلزله با خسارت بسیارکم بوده و هیچ گسل فعالی تو منطقه وجود نداشته !!!!!!!!!!اما یه دفعه یه همچین زلزله ای با این قدرت میاد پس لرزه ها هم که تمومی ندارن ما از شنبه تو بیرون از خونه زندگی میکنیم
خدا میدونه مثل زلزله بم دوباره دست دولت تو کاره

یک مسلمان سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 10:15 ق.ظ

با عرض سلام وخسته نباشید
استاد چند روزی است که کتاب بزرگ اسلام وششیر را میخوانم ومیخواستم سوال کنم که منظور سوره روم کدام قدرت است که توانسته رومیان قدرتمند راشکست دهد که از نظر جغرافیایی نزدیک به نجد بوده(بغیر از سلسله جعلی ساسانیان) وتاثیر این کتاب را تا الان چگونه میبینید

آقای یک مسلمان. در پی شکست روم باستانی از کلیسا و مهاجرت بخشی از اشراف و نظامیان رم هلنیست به اطراف سرزمین اصلی روم ، پیوسته و تا زمان آشتی اخیر با یکدیگر در حال نزاع بوده اند. فعلا که کار واجب تر تعیین تکلیف با سفرهای ناصرالدین شاه است.

khalil2260 سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 12:50 ب.ظ

سلام استاد
آیا این اوراق نوشته اعتماد السلطنه را می توان در موزه یا در جایی دید یا که چنین سندی وجود ندارد؟؟
ممنون

به نام کتاب در پایان نقل ها توجه کنید که در بازار هنوز موجود است.

جواد سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 01:04 ب.ظ

فرشته خانم مقصودتان از اینکه دست دولت در زلزله بم تو کار بوده چیه؟ میشه روشن تر صحبت کنید

علیرضاـ۱ سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 01:04 ب.ظ

احتمالا این سکه ها تا بعد از مشروطه در روسیه ضرب می شده. نکته عجیب این که تاریخ ضرب این سکه درست با زمان مرگ ناصرالدین شاه برابر است و این مطلب احتمالا نشان می دهد که موضوع ترور او چندان جدی نیست.

.................................................................
با سلام
استاد در باره مبادله کالا و خرید و فروش در زمان ناصرالدین شاه مسایل برایمان تاریک است .
ایا اسنادی حکومتی در این باب وجود دارد که بتوان در مورد ان بحث کرد .

یه نفر سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 06:45 ب.ظ

با سلام خدمت استاد و دوستان

در حوادث ها و انقلابهای این یکصد و پنجاه سال اخیر ترک های ایران متحمل فشار های زیادی بوده اند و قسمت عمده فعالیت ها ی اجتماعی سیاسی مربوط به ترک های آذربایجان بوده است .

در حالی که در هنگام تقسیم قدرت و زمان های بعد از انقلاب ها سایر نیروهای وابسته به خارج و غیر فعال و فرصت طلب بوده اند که میوه چینی کرده اند .

با چندین نفر از فعالین آذری که صحبت می کردم نظرشان عمدتا بر این بوده که سکوت و مشاهده حوادث و دور ماندن از قضا یا بهترین روش برای زمان حال است .
( تا انرژی مان را برای خودمان ذخیره کرده و نردبان ترقی برای بعضی نیرو ها نشویم . )



ان شاء الله که مبارک است.

مهناز سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 10:44 ب.ظ

سلام استاد
استاد (با فرض صحت ما جرای تنباکو و واکنش علما و...)
حالا چرا اون آقاهه اینجوری فتواشو صادر کرده؟ یک کلمه عربی یک کلمه فارسی...خلاصه قاطی پاتی نوشته! خب همشو یاعربی مینوشت یا فارسی.
امیدوارم که همیشه سلامت باشی

از یادآوری شما ممنونم. ان شاء الله در انقلاب مشروطه بعد.

ُسیروس سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 10:53 ب.ظ

جناب استاد بزرگوار میشه بفرمایید عکسهای شوش پیش از آجرچسبانی های میخی را کجا میتوان دید؟

باید در کامپیوتر جست و جو کنید. مال خودم در شکم رایانه ام گم شد.

شمشیر داموکلس سه‌شنبه 24 مرداد 1391 ساعت 11:43 ب.ظ

شمشیر داموکلس
نام دکترین آن که غربی‌ها نیز آن را خوب می‌شناسند «شمشیر داموکلس» است، در اسطوره‌های غرب در یونان شمشیر داموکلس شمشیری است که در کنار گردن دشمنی گذاشته می‌شود که هر گاه دست از پا خطا کند عزیز او را از بین می‌برد. در دکترین شمشیر داموکلس، وضعیت سوریه، مقاومت اسلامی‌در فلسطین و لبنان به شکلی است که از سه زاویه شمشیر داموکلس اطراف گردن رژیم صهیونیستی قرار داده شده است و حال با چنین گروگانی، پیمان آتلانتیک شمالی که طرح حمله به سوریه را دارد یک برگ دیگر را رو کند تا ما نیز برگ استراتژیک خود را رو کنیم این نکته را از این نظر می‌گویم که نخواهند از لحاظ روانی روحیه مردم سوریه را خراب کنند.

دوستان برای حمایت از مسلمانان سوریه،این متن را در وبلاگ خود کپی کنبد.

تکلیف ناصرالدین شاه سفر فرنگ نرفته را چه کسی معلوم می کند. برخی می پرسند ماجرای عرب ها به ما چه ارتباط دارد؟ این گروه به انواع کمک دولت های غربی، از استرالیا تا شیلی، به اسراییل که رقم مجموع آن از ۳۵ میلیارد دلار به صورت نقد و یا نیازهای لجستیکی درمی گذرد و تماما به لوازم نظامی تبدیل می شود که کودکان فلسطین را پاره پاره می کند، هیچ اعتراضی ندارند ولی اگر جمهوری اسلامی دست دراز شده ملت فلسطین را به علل وابستگی های گوناگون دو ملت خالی برنگرداند عزای دو زاری های شان را می گیرند. همان کسانی را می گویم که لفظی در محکومیت میانمار از دهان شان خارج نمی شود چنان که گویی باور کرده اند که مسلمانان موظف اند در همه جا مظلومانه کشته شوند.

میدیا چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 01:34 ق.ظ

با سلام و خسته نباشیدخدمت استاد گرامی

اعتماد السلطنه هم احتمالا نامی جعلی است و وجود خارجی ندارد و خواسته اند تا تاریخ سازی هایشان را با نام او و چند تن دیگر به این ملت عرضه کنند.احتمالا شروع رسمی تاریخ معاصر ایران با آغاز رضا شاه شروع می شود چون تمام زیربناهای یک مملکت از زمان او شروع می شود و قبل از آن اصلا وجود نداشته .استاد اگر امکان دارد در مورد هزار فامیل بیشتر بحث کنید ممنون می شوم.

آقای میدیا. اگر نمی توانیم وجود و حضور شخصیت های ملی و سیاسی و فرهنگی و نظامی و مذهبی دخیل در مشروطه را، آن هم فقط 100 سال پس از ماجرا، بازسازی کنیم و در تمام عکاس خانه های اروپا و ایران صورتی از ناصرالدین شاه در کنار این برج و آن ساختمان پارلمان و قایقی در رود تایمز و شب نشینی های اشراف لندن و یا پاریس نیافته ایم و با این همه قلم به دستی را در تاریخ قجرها نمی شناسم که در اهمیت سه بار دیدار قلابی قبله عالم از اروپا وراجی نکرده باشد، پس لازم است در ضمیرهای تاریخ کند و کاو کنیم تا سبب ساخت این دروغ کبیر را دریابیم. اگر روحانیت با تیز هوشی از میان آن اغتشاش، عالمی چون میرزای شیرازی را به صفحات تاریخ خود فرستاد این را هم بشنوید که شاه بی بدیل قاجار را از آن سبب سه بار به اروپا فرستاده اند که مستمسک و سببی برای فقر مطلق دربارهای قاجاری تراشیده باشند.

محمد اوجال چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 02:05 ق.ظ

"دروغی" به وسعت خلیج پارس!

یک حساب سرانگشتی بر مبنای ارقام داده شده در اخبار منشتر شده در سایت های رسمی و دولتی "رجانیوز" و "ایرنا"، به راحتی نشان می دهد که تعداد کشته شدگان و مجروحان زلزله آذربایجان، بسیار بسیار بیشتر از رقم مورد ادعا در رسانه های دولتی و غیر دولتی (حدود 300، 400 تن) است. در خبری از خبرگزاری "ایرنا" می خوانیم:

« 12 روستای ورزقان به طور کامل تخریب شده است
ورزقان، تبریز: فرماندار شهرستان ورزقان از تخریب کامل 12 روستای این شهرستان بر اثر زلزله روز گذشته خبر داد.
محرم فروغی روز یکشنبه در گفت و گو با ایرنا اظهار کرد: هر یک از این روستاها حدود 900 تا یکهزار نفر جمعیت داشتند که کمتر از 40 درصد آنها جان باخته اند...»

http://www.irna.com/News/80271815/12-روستای-ورزقان-به-طور-کامل-تخریب-شده-است/اجتماعی/

از سوی دیگر، در تازه ترین خبر (24 مرداد، ساعت 1:58 نیمه شب) در سایت دولتی منتسب به احمدی نژاد، "رجانیوز"، تعداد روستاهایی که به طور کامل تخریب شده، 25 روستا اعلام شده است:

http://www.rajanews.com/Detail.asp?id=134773

بدین ترتیب، اگر جمعیت هر روستا را اقلا 900 نفر، و درصد کشته شدگان را "40 درصد" فرض کنیم، تعداد کشته شدگان اقلا 9000 نفر خواهد بود:

25×900=22500
22500×40%=9000


abbas چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 06:49 ق.ظ

http://www.flickr.com/photos/nahidyoussefi/5517586617/
شوش-آرامگاه دانیال نبی

abbas چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 06:55 ق.ظ


حرم دانیال نبی
http://www.susacity.ir/old_pic_susa.htm

سعید.س چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 08:17 ق.ظ

سلام
دیشب در برنامه‌ هزار و یک شب از شبکه‌ی چهار، آقای دکتری که در تدوین دانش‌نامه‌ی جهان اسلام دست‌اندرکار بود با مقایسه‌ی رسم‌الخط‌های ادورار گوناگون قرآن‌نویسی، به صورت علن و آشکار از نبود برخی حروف در این رسم‌الخط‌ها و عدم همسانی شکل نوشتاری آن‌ها در بین قرآن‌نویسان سخن گفت و به طور تلویحی بر نبود رسم‌الخط مشترک در بین قرآن‌نویسان تا قرون متأخر مهر تأیید زد؛ اما به راحتی از کنار اصل مطلب که بی‌بنیان بودن هزاران هزار کتب مجعول که زمان نگارش آن‌ها را به قرون پیش از شکل‌گیری کامل رسم‌الخط عربی، ارجاع می‌دهند، گذشت.
همچنین چندی پیش در برنامه‌ی مزبور آقای دکتری که درباره‌ی هنر زمان مشروطه مشغول سخن‌وری بود از نبود مفاهیمی مانند جامعه، اجتماع و مفاهیمی که متضمن معنای آن‌ها باشد، در اشعار پیش از مشروطه اظهار شگفتی ‌نمود و باد در غبغب انداخته و پیدایش حرکت‌های جمعی و اجتماعی پس از انقلاب مشروطه را مدیون این انقلاب دانست و به این امر مهم که چرا تا آن زمان حرکت‌های جمعی در ایران جایگاهی نداشته است، نپرداخت.
آیا می‌توان امیدوار بود که شیوه‌ی تفکر بنیان‌اندیشانه بتواند موریانه‌وار بر اندام گوریل‌وار و مغزفندقی صدا و سیما نفوذ کند؟!
به امید آن روز...

آقای سعید. این حضرات مشغول سرقت از مباحث این وبلاگ اند و چون نمی توانند در باب مبدا یعنی پوریم و نقش آن چیزی بگویند و بنویسند حرف های شان جان لازم را ندارد.

abbas چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 08:19 ق.ظ

http://bharatkalyan97.blogspot.ca/2011/11/mohenjo-daro-stupa-great-bath-modeled.html

نصراصفهانی چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 12:10 ب.ظ http://nasr1212.blogfa.com/

آمریکا، مانع کمک رسانی بین المللی به زلزله زدگان ایران

http://www.tabnak.ir/

آشنا چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 01:33 ب.ظ

استاد عزیز با سلام
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَىٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ ﴿النحل: ٥
دوستی مدعی بود که این آیه در حق یهود نازل شده و ربطی به عرب بنی تمیم ندارد.آیا درست است؟

علیرضاـ۱ چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 01:55 ب.ظ

طراحی محمدحسن‏خان صنیع‏ الدوله، از پشت سر، اثر ناصرالدین شاه، ۱۹ رمضان ۱۲۹۰

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:Nasser-al-Din-Pen-and-ink.jpg

این هم تنها سند ارزنده هنر در زمان ناصر الدین شاه

(هنر نزد ایرانیان است و بس )

[ بدون نام ] چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 02:10 ب.ظ

استاد از آنجایی که ترور ناصر الدین شاه یک دروغ است و همیشه او را در تصاویر قلیان بدست با قیافه ای تریاکی و خمار میبینیم آیا احتمال دارد که این قبله عالم در اثر مصرف بی رویه مواد مخدر فوت کرده باشد .

بد نیست سری هم به پزشکی قانونی بزنید.

علیرضاـ۱ چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 02:15 ب.ظ


تناقض در حد تیم ملی
منبع ویکی پدیا



گوبینو همچنان بازگو می‌سازد که با همهٔ گرفتاری‌ها کشور ایران رو به پیشرفت می‌رود و کارخانه‌هایی هم گرداگرد پایتخت و با یاری سرمایه خود مردم و بی هیچ گونه پشتیبانی از سوی دولت ساخته شده‌است.

حاج سیاح از وضعیت بد اقتصادی گزارش می‌دهد. وی بیان کرده‌است که از هر صد خانه در زمان ناصرالیدن شاه یکی توانایی روشن‌کردن چراغ را در شب نداشته‌است. همچنین از کمبود نان و زدودن گرسنگی مردمان با چیزهایی چون شلغم یا چغندر خبر می‌دهد

گوبینو از ناتوانی دفاعی ایران سخن می‌گوید و می‌گوید که قاجارها حتی در برابر تازش احتمالی ترکمانان نیز بی‌دفاع و ناتوان بوده و دارای سپاه و ارتشی نیستند

علیرضاـ۱ چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 02:16 ب.ظ

کتیبه و نقش شکل شاه - هراز- مازندران

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:%D8%B4%DA%A9%D9%84_%D8%B4%D8%A7%D9%87_%D9%85%D8%A7%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86.jpg

[ بدون نام ] چهارشنبه 25 مرداد 1391 ساعت 09:40 ب.ظ

سلام
ایت الله شیرازی که مرجع تقلید شیعیان جهان زمان خود بود در سامرا سنی نشین چکار میکرده ؟مگه نه اینکه اکثر مراجع شیعه در نجف زندگی می کنند؟
(البته قبل از انتشار، مشروحا موضوع به حجه الاسلام حاج میرزا حسن شیرازی در سامره - که شخص اول علمای شیعه و مرجع تقلید عامه در تمام ممالک اسلامی، خاصه در ایران بودند و در واقع مهم تر از مقام پاپ واتیکان از جنبه ی نفوذ و شهرت بودند گفته می شود. عین حکم حرمت را برای ایشان فرستاده بودند و ایشان هم امضا کرده، توسط پدرم فرستادند.)

سیما پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 01:14 ق.ظ

استاد پورپیرار من از کار شما سردرنمی آورم یه روز از سردمداری روحانیت علیه استبداد واستعمار سخن میگید و دفاع میکنید بعد روز دیگری از اینکه این سردمداری دروغنی بوده و روحانیت با هشیاری بر دروغهای موجود افزوده حرف می زنید! بالاخره این روحانیت با این تاریخ تا حدی دروغی چه کارنامه ای داره؟؟ یا حداقل از نظر شما چه کارنامه ای داره؟

سیما خانم. حسن این یادداشت ها در این است که نمی توان به آسانی پیام و یا پیام های آن را دریافت کرد.به یاد داشته باشید که این نوشته ها قصد دشمنی و یا دوستی با هیچ شخص و قشری را ندارد و نیز بفرمایید در کدام یادداشت از سردمداری روحانیت سخن گفته ام و در ثانی به بالانس پیام توجه نکرده اید یعنی زمانی که ده ها روشن فکر تازه رنگ شده از سه سفر قبله عالم نوشته اند، روحانیت نیز در ده ورژن گوناگون از میرزای شیرازی می گوید با تک تصویری که در صف جماعت از اقتدا کنندگان عقب تر می ایستاد! ضمن این که اگر صبر کنید درک قضایا برای تان سهل تر خواهد شد.

مستند ایران و اسرائیل ، از کوروش تا پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 03:32 ق.ظ

این مستند دارای نکات مهم و جالبی است.

مستند ایران و اسرائیل ، از کوروش تا احمدی نژاد.

http://www.youtube.com/watch?v=EdPxbsA4Uq0&feature=related

باز نشد.

شهاب پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 10:13 ق.ظ

با سلام
استاد سوالی برایم پیش آمده؛ در توضیح عکس مربوط به حاج سیاح و کرمانی، آورده اید که انتظار دیدن فردی قریب به 50 سال را داریم، منتها در ویکی پدیا آورده کرمانی پیش از مرید سید جمال شدن در زندان همراه با حاج سیاح بوده و پس از آزادی پیرو سید جمال شده، و لذا این عکس را متعلق به زمان پیش از اعدام نمی داند.

آقای شهاب. درست می گویید شاید هم این عکس مربوط به کرمانی بعد از اعدام باشد. ویکی پدیا یک دائره المعارف عوامانه است ضمن این که اصولا در جهان دائره المعارف خواص نداریم. برای رسیدن به سرفصل درست کافی است سال های زندانی بودن حاج سیاح در قزوین را به دست آورید
و از آن جا سال های زندگانی میرزا رضا را به هر دو جهت دنبال کنید. این را هم فراموش نکنید که با دست بردگی فجیع، دیگر نمی توان آن عکس را به عنوان سند ارائه داد. در شرایط کنونی اصولا همزنجیر و همزندان بودن کرمانی و سیاح و حتی فردیت آن ها زیر سئوال است.

خواننده همیشگی پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 10:22 ق.ظ

جایی از شما خواندم که قتل استالین را کار یهودیان دانسته بودید خواستم بپرسم چه نکته مثبتی در پرونده استالین با آن همه کشتار وجود دارد که در انتها تصویر مثبتی از او ساخته می شود و قتل او را کار یهودیان می دانید.

آقای خواننده همیشکی. زمانی که به مراتب لازم رسیدیم ان شاء الله شرح آن را خواهم آورد.

علی پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 10:33 ق.ظ

لینکهای مربوط به کتابهای صفویه کار نمیکنند. چطور میتونم کتابها رو دانلود کنم؟
با تشکر و احترام

آقای علی. لطفا به ای میل استاد عابدی رجوع کنید.

موومان پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 11:39 ق.ظ

سلام دوستان

امروز میخواهم شما را با مدخل نسبتاً جدیدی در علم آشنا کنم. استفن ولفرام دانشمندیست (طبق معمول یهودی!) صاحب کمپانی Wolfram Research و خالق نرم افزار ریاضی قدرتمند Mathematica. در سال ۲۰۰۲ و بر اساس تجربه ی ۲۵ ساله ی خودش از کار با مدلهای کامپیوتری، کتابی نوشته است تحت عنوان “A New Kind of Science” (یعنی «نوع جدیدی از علم»). این کتاب به صورت صفحه به صفحه در آدرس زیر قابل خواندن است:

http://www.wolframscience.com/nksonline/toc.html

همچنین فایل PDF آن نیز در اینترنت یافت میشود. در آدرس فوق، پس از ورق زدن چند صفحه از کتاب، از شما ایمیلی خواهد خواست تا لینک مشاهده ی آزادانه ی صفحات کتاب را به آدرس ایمیلتان ارسال نماید.

این نوع جدید از علم از آنجا نشأت گرفته که ذهن انسان در مدلسازی های سنتی ریاضی همواره با قرار دادن فرضهای ساده کننده، از مواجهه با شرایط پیچیده فرار میکرده است. نتیجه آنکه، علیرغم موفقیت بالای ریاضیات سنتی در پیوند با علم فیزیک، متأسفانه مدلهای ریاضی سنتی کارایی زیادی در تحلیل سیستمهای پیچیده ای مانند سیستمهای بیولوژیک ندارند. اما کامپیوترهای پرسرعت و توانمند امروز میتوانند سیستمهای پیچیده ی طبیعی یا مصنوعی را بکاوند و در نتیجه، می توان آن سیستمها را، که هیچ مدل ریاضی سنتی رضایتبخشی برای توصیفشان موجود نیست، با برنامه های ساده ی کامپیوتری بازتولید کرد. این امر به نتایج نظری، عملی، فنی و حتی فلسفی عمیقی منجر میگردد که در این کتاب به آنها پرداخته شده است.
کتاب بسیار زیباست و فاقد فرمولهای ریاضی پیچیده است. تنها و تنها بر خروجی بصری برنامه های ساده ی کامپیوتری تکیه دارد که از قضا خیلی هم زیبا، بدیع و چشم نواز هستند.

abbas پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 11:47 ق.ظ

http://s-mahdavi49.blogfa.com/post-52.aspx

آقای عباس. عالی بود به خصوص ب توجه به تاری آن.

علی قدیمی پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 03:32 ب.ظ

سلام . اینکه علوم جدید مثل یک گاو افسار بندی شده تا سوجویان از آن به عنوان ابزار جدید برده داری استفاده کنند شکی نیست و ولی زیر سوال بردن خود علم کار درستی نیست چون اگر این علوم درست نبودند نه ماشین بود نه هعوا÷یما نه بیمارستان و نه ساختمان های سر به فلک کشیده چونکه هیچ کار فنی را با دروغ نمیشود سرهم بندی کرد باید بنیه صحیح و قابل اثباتی داشته باشد . ماهواره ها الان با همین دانش در فضا هستند و با فشار دکمه من شما در هر جای دنیا میتوانید نوشته هایم را بخوانید

آقای علی قدیمی. نباید به بحثی وارد شد که اصل آن را نفهمیده ایم.

از خوانندگان قدیم پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 04:27 ب.ظ

با سلام خدمت استاد و دوستان
در یکی از وبلاگ های خرید اینترنتی اطلاعیه جالبی دیدم آدرسش هم:
http://www.inkharid.ir/product/144/مجموعه-کامل-کتابهای-علوم-غریبه.html
لوگوی روی جلد کتاب جالب توجه است،. قابل توجه کسانی که هنوز باور ندارن جهود چه کارایی تو این مملکت میکنن.
ممنون

naina pagwan پنج‌شنبه 26 مرداد 1391 ساعت 10:02 ب.ظ

استاد این مستند از کورش تا احمدی نژاد رو که دوستی لینکشو گذاشته و نتونستید باز کنید رو من دارم.CD آماده است.اگه دیدنش لازمه بهتون بدم. در ضمن بی بی سی چند روز پیش یه مستند پخش کرد درباره کودکان اسرائیل و فلسطین و طرز فکرشان درباره مسائل مختلف دنیا .به وضوح میشه تفاوت تربیت اسلامی را با تربیت توراتی در این مستند مشاهده کرد. و میشه دید که یهودیها بچه هاشون رو از همان کودکی دیوانه و عقده ای بار میارن.
چه موجودات فلک زده ای هستند این جهودا که هم تو این دنیا و هم در آخرت از دایره آدمیزاد خارجن.

آقای naina pagwan
لطف می کنید اگر نسخه ای هم برای من بفرستید.

مستند ایران و اسرائیل ، از کوروش تا احمدی نژاد
ممکن است فیلتر باشد.اما برای من باز شد.

http://www.youtube.com/watch?v=EdPxbsA4Uq0&feature=related

بشارت جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 05:03 ق.ظ

جناب استاد
سلام
مصاحبه نواده میزای شیرازی درباره حادثه تحریم تنباکو: تقریبا هیچ اطلاعات متقنی در این مصاحبه نیست و اطلاعات نواده میرزا از میرزای شیرازی هم ناچیز است

http://www.tarikhirani.ir/fa/news/16/bodyView/769/%D9%86%D9%88%D9%87.%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C.%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C:.%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7.%D8%A8%D8%A7.%D8%AA%DA%A9%D9%81%DB%8C%D8%B1.%D9%86%D8%A7%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8C%D9%86.%D8%B4%D8%A7%D9%87.%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA.%DA%A9%D8%B1%D8%AF.html

آقای بشارت. ظهور این نوه میرزا هم مانند پسر میرزا تقی خان امیر کبیر قابل مطالعه است.

طالب حقیقت جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 08:30 ق.ظ

با سلام به استاد و دوستان.

اصطلاحا مستند، یا به عبارت دیگر مجموعه ای از حرافی های معمول درباره ی خیام.
فکر می کنم دیدنش خالی از فایده نباشد.

http://www.youtube.com/watch?v=0xj62LkDYE8&feature=related

آقای طالب حقیقت. اگر از یاد نبرده باشم نشرچشمه نسخه ای از رباعیات خیام را منتشر کرده که مقدمه آن با موخره اش همدیگر را مسخره می کنند.

[ بدون نام ] جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 04:25 ب.ظ

http://www.asriran.com/fa/news/227974/%D9%85%D8%B1%D8%AC%D8%B9-%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%82%D8%B5%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%AA
مرجع تقلیدی که به زیارت مسجد الاقصی رفت

[ بدون نام ] جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 05:41 ب.ظ http://www.fnoor.com/fn1126.htm

مراسم راه رفتن بر آتش برای ابراز محبت به آل‌محمد در بحرین، 11 محرم 1433، که کاملاً شبیه مراسم هندوهاست.

ا

سلام‌علیکم

***********

یکشنبه آینده قطعاً روز اول عید فطر می‌باشد

سیستم ریاضیات بر مبنای اعشار و مهم‌ترین مفهوم آن یعنی "صفر" توسط مسلمین ابداع شد که نقش بسزایی در توسعه علم نجوم توسط مسلمین داشت.

در 4-5 سال اخیر در کشورهایی مانند ایران، عراق، سوریه، لبنان و ... شاهد آغاز عید فطر در 2 و حتی 3 روز مختلف بوده‌ایم.

حتی با فرض تناقضات موجود در پذیرش محاسبات علمی برای تعیین اوقات شرعی یومیه و از سوی دیگر عدم پذیرش این محاسبات در تعیین ماه جدید قمری، ملاک قرار دادن رؤیت هلال در هر افق و کشور و منطقه به صوت مجزا برای احراز حلول ماه جدید، از هیچ جنبه منطقی، عقلی و به ویژه علمی قابل پذیرش نیست و از اصرار بیش از حد بر آن متأسفانه اهداف دیگری دنبال می‌شود.

ا

تک تیرانداز جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 06:27 ب.ظ

از مقدمه کتاب شبکه ای در دسیسه برای علم اثر P. SCHUTTE :

"آنهایی که من بعنوان خیانتکاران از آنان اسم میبرم به هر امر ممکنی متوسل میشوند تا دروغهایی را به ما آموزش دهند که هرگز نمیتواند صحت داشته باشد در حالیکه ما را به باور به آنها با تمام وجودمان فریفته میکنند و حتی آینده مان را هم در راستای آنها میبینیم.
آنان از والدین فرزندان پول میگیرند تا آنان را شتشوی مغزی بدهند در حالیکه همین والدین به این دروغگویان اعتماد کرده اند."

لینک مطالعه کتاب :
http://www.free-ebooks.net/ebook/A-Science-Conspiracy-Network/html/1#read

ویلان جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 06:58 ب.ظ

جناب آقای پورپیرار با سلام و آرزوی قبولی طاعات شما در درگاه احدیت. چندی پیش در مورد نبودن برده داری در دوران ظهور اسلام در عربستان فرموده بودید لطفا بفرمائید اگر اعراب با برده داری آشنا نبودند از آیه 75 سوره نحل عبارت "عبدا مملوکالا یقدر علی شی" را غیر از بنده خریداری شده به چه تعبیر می نمائید؟
ضمنا عبارت ماملکت ایمانهم در آیه 71 همین سوره جای تامل دارد که چرا خداوند میخواهد کسانیکه مال و منالی دارند آنرا با شریک جنسی خود تفسیم نمایند؟ در حالیکه حتی چنین دستوری برای تقسیم اموال با همسر دائمی هم داده نشده است!

هر نوع ورودی به آیات قرآن با مقصد تسهیل در تفهیم آن که در مجموع تفسیر خوانده می شود نوعی بی احترامی به کتاب خداست. ظاهرا کسانی از سر دل سوزی می خواهند آیات غیر قابل فهم قرآن را ویراستاری مفهومی کنند.

یه نفر دیگه جمعه 27 مرداد 1391 ساعت 07:14 ب.ظ

جناب س.فلاح گرامی
ترکهای گرفتار دده قورقود کم نیستند و متاسفانه بیماری افتخار به گذشته موهوم در بین همه قومهای منطقه وبا تزریق داروی آن از سوی جهود رونق فراوان دارد. اما سال 88 ارتباطی با ترکها ندارد انتخاباتی بود که احمدی فارس و موسوی ترک هرکدام پیروز می شدند نتیجه اش فخر و اعتلای زبان پارس و خلیج پارس و پژو پارس و بانک پارس و مردانی ازپارس و ...بود که وسیله سرکوب اقوام منطقه و تحمیل تاریخ یهودساخت به مردم است. ترکهایی که همیشه نوادگان چنگیز قلابی معرفی می شوند که زبان اصیل ایرانی(تاتی) را نابود کرده اند !!و افراسیابشان همیشه موی دماغ رستم ایران دوست و ایران پرور بوده!!و اغلبشان وابسته حکومت های ترکیه یا آذربایجانند!! و در حقیقت هرگز از سوی سردمداران ایران به رسمیت عضوی از ایران نبوده و با آنها(والبته با عرب و کرد و بلوچ و لرهم) معامله مردمی می شود که سرزمینشان فتح شده است ، با نتایج انتخابات چکار داشتند؟!!

در سرزمینی خالی از انسان و عوارض آن، این یا آن زبان جز مهاجرت چه گونه پدید می آمده؟

aydin شنبه 28 مرداد 1391 ساعت 12:15 ق.ظ http://biryol-az.blogsky.com

استاد ای کاش بگویید چرا برخی از کامنتها را تایید نمی کنید ولی برخی دیگر را با وجود مطالب جنجالی و بی نتیجه مورد تایید قرار می دهید . با برخی از دوستان بنیان اندیش که در این باره صحبت می کردم این موضوع را مطرح کردن بنده باور نکردم چون برای خودم پیش نیامده بود تا اینکه کامنت اخیر بنده را تایید نکردید . به نظر شما این سانسور کار خوبی است ؟

مسعود شنبه 28 مرداد 1391 ساعت 12:16 ق.ظ

کتاب خلسه معروف به خوابنامه، نوشته محمدهادی علوی‌شیرازی؛ به کوشش محمد گلبن

http://book.behtarin.com/1391/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AE%D9%84%D8%B3%D9%87-%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%88%D9%81-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%A8%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87.html


کتاب روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه نوشته فرخ سرآمد

http://ketabnak.com/comment.php?dlid=30754

[ بدون نام ] شنبه 28 مرداد 1391 ساعت 12:50 ق.ظ

سلام استاد نظرتون راجبه سوریه چیه؟قیام مردمی که دیگر دولتها از اون بهره برداری میکنن یا توطئه بین المللی که مردم و نظام سوریه رو به جون هم انداخته؟

اپوزیسیون ها ابتدا باید خود را معرفی کنند، برنامه های شان را در روزنامه وابسته اعلام کنند، در مجلس نماینده بفرستند، متینگ راه بیاندازند و ...
بالاخره در صورتی که حاکمیت اهمیتی به درخواست های آنان نداد، وارد فاز نظامی شوند. در سوریه ظاهرا این روند تغییراتی کرده یعنی اپوزیسیون از روز نخست با تانک و خمپاره انداز و مسلسل های سنگین که معلوم نیست از کجا رسیده به خیابان آمده و رهگذران را به گلوله می بندد. گرچه این شگرد کشتار بی مقدمه از شیوه های شناخته شده یهودیان است، اما پیدا کنید پرتقال فروش را.

اوحدی شنبه 28 مرداد 1391 ساعت 02:22 ق.ظ

ایا کسی فهمید که این اشفته فکر و هذیان گوی" یه نفر دیگه" چی می خواست بگه.؟
با تشکر از راهنمایی تان

بشارت شنبه 28 مرداد 1391 ساعت 04:16 ق.ظ

جناب استاد
سلام

مصاحبه کسی که خود را نواده میرزا شیرازی اعلام میکند درباره عکس منسوب به میرزا ، ایشان کلا بی خبر است و دلایل بامزه ایی عنوان م یکند:

حوزه : آیا عکسی هم از مرحوم میرزا مانده است ؟

استاد: سوال خوبی است . میرزا یک عکس بیشتر ندارد. آن هم در حال اقامه نماز جماعت . همین عکس را به صورت جداگانه هم چاپ کرده اند. هر دو پیش ما هست .این عکس داستانی دارد که دراین جا نقل می کنم :
همان طور که عرض کردم مرحوم میرز یک عکس بیشتر ندارد و آن را هم بیت آیه الله سید اسماعیل صدر مدعی است که از آقا سید اسماعیل صدراست .
تریدی نیست که این عکس از مرحوم میرزاست . بنده شواهدی براین مدعی دارم از جمله : دراین عکس پشت سر میرزا کسی نماز می خواند که مردد است بین آقا سید محمدکاظم یزدی و آقا سیدعبدالحسین لاری . چندی پیش یکی ازاولاد مرحوم لاری این جا آمد عکس را دید گفت :این شخص آقا سیدعبدالحسین لاری است نه آقا سیدمحمدکاظم یزدی .
در هر صورت هر کدام که باشند بعیداست امام جماعت آقا سیداسماعیل صدر باشد. زیرا مرحوم صدر بعداز میرزا ریاست داشت و در آن موقع آقا سیدعبدالحسین لاری در عراق نبوده است .ایشان در زمان مرحوم میرزا به لار آمده بود.
اگر مرحوم سیدمحمدکاظم یزدی باشدایشان هم بعیداست از نجف به کاظمین آمده باشد و در نماز آقای صدر شرکت کرده باشد. در آن زمان مرحوم صدر در کاظمین بوده و سیدمحمدکاظم یزدی در نجف و همردیف آقای صدر بود.
شاهد دیگراین که :ازاخوی زاده میرزا مرحوم حاج میرزا علی طبیب شیرازی سوال کردم :این عکس کیست ؟ایشان گفت:[ عکس میرزاست].
گفتم به چه دلیل ؟
گفت:[ از تحت الحنگی که انداخته است زیرا مرحوم میرزا تحت الحنکش را بر خلاف دیگران به صورت دسته ای می انداخت].
سومین شاهد خوابی است که مادرم دیده اند. مطمئن هستم از رویای صادقه است . خلاصه آن چنین است :
خانه م قبلااین جا نبود. دهه فاطمیه روضه داشتیم . هیئت فرش فروشها یک روزاز دهه را می آمدند منزل و در مراسم عزاداری شرکت می کردند. در یکی ازاین دهه ه شب جمعه ای بود که قرار بود فردای آن هیئت فرش فروشها به منزل بیایند. در آن شب حضرت آیه الله آقاشیخ محی الدین مامقانی فرزند آیه الله مامقانی میهمان ما بود.ایشان وقتی آمد کتابخانه من و عکس مرحوم میرزا را دید فرمود:
[چه خوب است در مراسم فرداین عکس را در مجلس نصب کنید تا یادی باشداز مرحوم میرزا].
من پذیرفتم . فرد صبح زودافراد آمدند برای تهیه مقدمات مجلس از جمله بنا شداین عکس را هم به دیوار نصب کنند.
تا خواستند عکس را نصب کنند تلفن مرا خواست . پشت تلفن مادرم بود. گفت :
[آقا رضی ! دیشب مرحوم پدرت را خواب دیدم . خیلی خوشحال بود. سرش را پرسیدم . گفت : فردا میرزا می رود خانه آقا رضی ! قرآنی هم به من داد گفت : بده آقا رضی تا همراهش باشد و پولی هم داد تا به تو بدهم که صدقه بدهی].
این خواب را در حالی مادرم برای من نقل کرد که ازاین جریان یعنی نصب عکس در مجلس برای یادبود مرحوم میرز تنها من خبر داشتم و آقای مامقانی .

الحمد لله هر گروهی یک مشت از این قبیل قصه ها ذخیره دارد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد