حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه 20

کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه 20
 
اندک اندک فرصت فراهم می شود تا از راز و راه ورود به سرداب تاریخ معاصر آگاه شویم، که از جمله ی تصاویر بی اندازه درشت نمایی و به صحنه کشیده شده آن، ماجرای واگذاری حق انحصار خرید و فروش محصول توتون و تنباکوی ایران به شرکت تالبوت انگلستان در قراردادی به نام رژی و مبارزه ملی به رهبری روحانیت برای فسخ آن قرارداد است. قراردادی که با هیچ تمهیدی نمی توان از متن و محتوای اصلی آن سراغی گرفت. مورخ علاقمندان به زیرساخت تاریخ معاصر را به جست و جوی متن قابل دفاع و بی خدشه معاهدات گلستان و ترکمان چای و پاریس و آخال و رژی می فرستد تا با زیر و رو کردن زیرزمین های تمام مراکز مرتبط و مسئول، از جمله بایگانی های وزارت خارجه، دست خالی برگردند زیرا در اسناد معاصر توشیح این گونه لوایح را به زمانی وصل می کنند که ناصرالدین شاه حتی اتاق خواب مناسب زنان اش نداشته است، تهران جز چهار دیواری خشت و گلی توخالی و تهی از نمایه های تجمع نیست و  ردی از دیگر شهرهای بزرگ ایران جز طراحی اولیه ان ها بر کاغذ نقشه برداران ارتش تزار نیست. در عین حال این ماجرای تنباکو را می توان از زاویه دیگری مکاشفه کرد و از مغاره ابهام بیرون کشید.
در تاریخچه کشف و استعمال توتون و تنباکو، چنین ضبط است که کشت و مصرف تنباکو تا ۴۰۰ سال پیش در سراسر جهان ناشناخته بود و آشنایی عمومی و جهانی نسبت به آن، از ماجراهای منضم به کشف آمریکا و مشاهده چپق کشی های سران بومی اتازونی بوده است. در مدارک موجود کشت و استعمال تنباکو پس از قرنی به اسپانیا رسیده و قرن دیگری را هم برای انتقال تخم گیاه توتون و تنباکو به شرق قائل شده اند. چنین توجهاتی می تواند به برداشت هایی منجر شود که در مستندات زیر شاهد آنیم.


 http://dbagri.maj.ir/zrt/ostanrep.asp?p=136&y=89

وزارت جهاد کشاورزی
بانک اطلاعات زراعت
                                     نام محصول : توتون و تنباکو                                            سال زراعی :  89- 88
  نام استان
سطح زیر کشت (هکتار )
 تولید (تن )
عملکرد (کیلوگرم)
 آبی  دیم  جمع  آبی دیم جمع آبی دیم
آذربایجان‌غربی 354 0 354 492.01 0 492.01 1389.85 0
اصفهان 317 0 317 726.4 0 726.4 2291.5 0
بوشهر 1813 0 1813 2607.13 0 2607.13 1438.02 0
جنوب استان کرمان 185 0 185 269.32 0 269.32 1455.78 0
خراسان جنوبی 2 0 2 1.32 0 1.32 658 0
خراسان رضوی 281 0 281 791.36 0 791.36 2816.24 0
سیستان وبلوچستان 369 0 369 369.77 0 369.77 1002.09 0
فارس 87 0 87 134.69 0 134.69 1548.14 0
کردستان 602 0 602 1064.97 0 1064.97 1769.06 0
گلستان 2228 0 2228 3065.31 0 3065.31 1375.81 0
گیلان 0 641 641 0 664.4 664.4 0 1036.51
لرستان 56 0 56 140.63 0 140.63 2511.16 0
مازندران 1153 64 1217 1172.03 61.69 1233.72 1016.5 963.92
هرمزگان 1427 0 1427 2552.71 0 2552.71 1788.86 0
یزد 7 0 7 31.42 0 31.42 4488.57 0
کل کشور 8881 705 9586 13419.06 726.1 14145.16 1510.99 1029.92

این آخرین آمار منتشر شده از وضعیت کاشت توتون و تنباکو در جغرافیای متفرق ایران است، که رخسار بی رونق این کشت و داشت را، حتی در زمان ما روشن می کند. برای آشنایی بیش تر با زیر و بم و سرنوشت این دو گیاه، کافی است به سایت مربوطه رجوع کنید. نتیجه این که در سال زراعی 88 - 89 از 9500 هکتار مزرعه توتون و تنباکوی ایران نزدیک به 15 هزار تن برگ سبز تنباکو برداشت شده است. بی شک این آمار در میانه سال های حاکمیت ناصرالدین شاه با رعایت های لازم، از جمله قلت جمعیت، ناچیزتر از آن بوده است که یک کمپانی بین المللی را وادارد که با ناصرالدین شاه مشغول گشت اروپا، که مملو از انواع ابهامات است، برای تصرف اندک برداشت احتمالی از مزارع تنباکوی ایران ساخت و پاخت کند؟ مورخ با انتقال دیدگاه اعتماد السلطنه در باب این قرارداد، قصد دارد که خواهان آن را به تماشای افت و خیز تنظیم و فسخ آن قرارداد به روایت اعتماد السلطنه برد.

«دوشنبه 3 جمادی الاولی سال 1303 قمری - به فرمایش شاه در انحصار تنباکو به دولت که الحال در تمام دنیا معمول است و کرورها مداخل می کند برای شاه کتابچه ای نوشتم. به دست امین السلطان خواهد افتاد که پیش نخواهد برد.جمعه 3 جمادی الاولی سال 1304 قمری - صبح منزل پسر حاجی محمد کریم خان رفتم. تا ساعت سه تمام رساله ای که در معاش و معاد نوشته بود خواند. بسیارخوب نوشته بود. از آن جا خدمت شاه رسیدم. بعد خانه آمدم. انحصار تنباکو که جناب وزیر دربار متکفل شده بود و زحمت چهار ماه ما را باطل کرده بود و به شاه عرض کرده کتابچی به تر از فلان کس نوشته است نتیجه اش این شد از تمام بلاد مامورین امین السلطان را سنگ باران کرد و به ریش او فلان کردند. شاه هم از ترس موقوف کرد. به علاوه محض ترضیه ی امین السلطان تمر را هم موقوف کردند. امروز در پست خانه آشتی کنان میان امین الدوله و امین السلطان و مخبر الدوله بود. چهارشنبه 8 جمادی الاولی سال 1304 قمری - شنیدم ایل سمنان در شورش مسئله تمباکو سر ضیاءالدوله حاکم را شکسته بودند. امروز عصر دختر غلامعلی خان امین همایون قهوه چی باشی را به آقا محمد حسن برادر امین السلطان عقد بستند. جمعه 14 جمادی الاولی سال 1303 قمری - این قانون انحصار تنباکو که ایجادش یعنی وضع ایجادش به من رجوع شده چند روز است مرا زیاد مشغول می دارد. یک شنبه 14 جمادی الثانی سال 1303 قمری - بعد دربخانه آمدم. کتابچه انحصار توتون و تنباکو را که چندیست با زحمت زیاد نوشتم و هفت کرور به مالیات علاوه نمودم به شاه تقدیم کردم و عرض کردم اول سال هفت کرور خدمت خانه زاد است پیش کش به دولت. سه شنبه 23 جمادی الثانی سال 1303 قمری - امروز به شاه عرض کردم حاصل کتابچه انحصار تنباکو چه شد؟ فرمودند همه تمجید کردند. عرض کردم پس چرا مجرا نمی دارند؟ بفرمایید ظل السلطان مجرا دارد. سه شنبه 20 محرم سال 1304 قمری - خدمت شاه رسیدم. اطاق آبدارخانه ناهار صرف فرمودند. در طاقچه کتابچه تنباکو تالیف خودم رادیدم. افسوس خوردم که چهار ماه زحمت کشیدم کتابچه نوشتم و الحال به موجب فرمان بی شرط به امین السلطان داده شد.

تا این تاریخ فقط سخن از برقراری حق انحصاری دولت و دربار بر کشت و کار و مصرف تنباکو و توتون در داخل کشور است. اما چهار سال بعد برای نخستین بار اعتماد السلطنه از قرارداد خارجی و حوادثی می نویسد که با نارضایتی روس ها از انعقاد آن قرارداد همراه است.

دوشنبه سلخ صفر سال 1308 قمری - صبح به رستم آباد منزل مشیرالدوله رفتم نبود. از آن جا بازدید سفیر عثمانی رفتم. او می گفت روس ها ایرادی در امتیاز انحصار تمباکو به انگلیس ها دارند و معاهده با امین السلطان بسته اند که هر چه از طرف آن ها گفته می شود به ایلچی انگلیس گفته شود. در صورتی که هر دو ی این مطلب بی معنی است و صورت نخواهد گرفت. جمعه 10 رجب سال1308 قمری - عصر امین السلطان کاغذی نوشته بودند که کار واجبی دارم با شما. بیایید مرا ببینید. من هم رفتم. معلوم شد در فقره امتیاز تمباکو که به ماژر «طالبت» داده بودند حالا او به جهت اجرای امتیاز خودش آمده بعضی اشکالات از خارجه و داخله میان آمده. مرا به جهت مشاوره خواسته اند. من یک صورت اعلانی که نوشته بودم به ماژر طالبت داده بودم. سه شنبه 14 رجب سال 1308 - با عارف خان مشغول صحبت بودم که سرزده حسینقلی خان برادر زاده نواب سفارت انگلیس ورود کرد. می خواست اعلانی در مسئله تمباکو در روزنامه چاپ کند. جوابی دادم رفت. سه شنبه 20 شعبان سال 1308 قمری - دیشب باغ ایلخانی که حالا به تصرف کمپانی تمباکو است مهمان بودیم. این باغ ایلخانی را امین السلطان با ملحقات اش بیست هزار تومان از شاه خرید. ملحقات اش را علیحده فروخت! خود باغ را به این کمپانی فروخت پنجاه هزار تومان. شنبه غره صفر سال 1309 قمری - باز از این راه شروع کردند. از سه کار یکی را باید بکنید. یا قشون برود به زور اسلحه اهالی تبریز را مطیع کند. یا آذربایجان را از عمل تمباکو مستثنی کنید. یا «مونوپول» را موقوف کنید. «باندرول» ایجاد کنید، والا تبریزی ها اگر دست خارجی نبود کجا عقل شان می رسید سگ را به گردن اش طناب ببندند و کاغذی به گردن سگ آویزان کنند که فرستاده ی شاه امین حضور است. یک شنبه 2 صفر سال 1309 قمری - بعد از ناهار به منزل آمدم. عصر شارژد فرروس آمد. معلوم شد. امپراطور روس سخت ایستاده که عمل تمباکو به هم بخورد. جمعه 2 ربیع الثانی سال 1309 قمری - می گفت که فتوایی از جناب میرزا حسن شیرازی که اعلم و بزرگ مجتهدین است در «سرمن رای» منزل دارد رسیده است در منع استعمال تنباکو و توتون و این فتوا را در مسجد شاه و سایر جاها خواندند. مردم تمام غلیان و چپق ها را شکستند. از این حرف اگرچه باور نکردم، لاکن اگر راست باشد کار مشکل خواهد شد. شنبه 13 ربیع الثانی سال 1309 قمری - همین قدر شنیدم شاه به امین السلطان فرموده بودند این کار تمباکو را تو سبب شدی، اصلاح او هم با تو است. از قراری که از همه کس می شنوم مسئله تمباکو خیلی اهمیت دارد و مردم از زن و مرد، عالم و عامی در این کار سخت ایستاده اند... از آن جا که بیرون آمدم درست ملتفت نبودم که مسئله ی استعمال توتون و تمباکو به این درجه سخت است. بقیه سیگاری که در خانه ی فوریه می کشیدم به لب ام بودکه بیرون آمدم. شخص مجللی با سرداری خز می گذشت. همین که دید من سیگار می کشم بنا کرد به فحش دادن. خلاصه خانه آمدم. شنیدم حاجی ملک التجار را به اتهام این که در این باب تمباکو محرک مردم بود دیشب گرفته زنجیر نموده به قزوین که حالا محبوسین را آن جا می برند بردند. عصر که من مراجعت به دوشان تپه می کردم البته قریب سی هزار نفر مردم تماشای اسب دوانی رفته بودند مراجعت می کردند. احدی را ندیدم سیگار یا چپق بکشند. صورت فتوای جناب میرزا از این قرار است که از ایشان استفسار نموده اند جواب مرقوم فرمودند که به عین هم استفتا و هم جواب را در این جا می نویسم.

این که تهران ۱۵۰ سال پیش اصولا سی هزار جمعیت را در خود جای داده باشد، که همگی را روانه تماشای نمایش اسب دوانی کنند و بسیاری از دیگر اشارات در روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، از قماش نقل زیر، برگه دیگری در رد صحت و یا ورود ملحقات جاعلانه به بخش هایی از خاطرات او را محرز می کند.

«بعد از این که قدری از پوست کلیجه او تعریف کرد و دو سه بوسه بر لب و لوچه و صورت چون گه پخته او داد او هم نازید و نوازید، چشمی خمار کرد، لبانی غنچه نمود، وزیر اعظم چند ایه به آواز حزین و لحن نمکین تلاوت فرمود، حکیم الملک قران را از دست وزیر اعظم ربود. به آهنگ راک آن ناپاک قدری تغنی فرمود». (روزنامه خاطرات، ص۲۹۴)

ملاخظه فرمودید: تغنی و ترقص به آهنگ راک در دربار ناصرالدین شاه؟! معلوم است که در میان این همه آشفتگی گفتار در باب حوادث آن زمان، وارد کردن این رقص و لحن به دربار ناصرالدین شاه، آن هم در قرائت قرآن، محل شگفتی نیست.

استفتا - حجت الاسلاما! ادام الله عمرکم العالی، با این وضعی که در بلاد اسلام در باب تمباکو پیش آمده فعلا کشیدن غلیان چه صورت دارد و تکلیف مسلمانان چه است. مستدعی است آن که تکلیف مسلمانان را مشخص فرمایید.

فتوای جناب میرزا - بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تمباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلوات الله علیه است، حرره اقل محمد حسن الحسینی...

تدارک و تاسیس حوزه علمیه قم با همت آقا شیخ عبدالکریم حائری یزدی به ابتدای سال ۱۳۰۰ هجری شمسی محول است و اطلاق عنوان آیت الله و حجت الاسلام و دیگر خطاب های این چنینی و مصطلح موجود، در روابط درونی و بیرونی روحانیت، در ان زمان رواج نبوده است. علما به ندای میرزا و حاج شیخ و سید و اقا بسنده می کردند و تعارفات و مقامات کنونی در آن زمان بر زبان ها جاری نمی شد.

«آیت الله = با نشانه خداوند، عنوانی عام برای فقها و مراجع طراز اول و دوم شیعه از اوائل سده ۱۴ قمری/۲۰ میلادی، در ادوار پیشین تاریخ اسلامی، برای فقها در کنار القاب و عناوین خاص مانند مفید، صدوق و شیخ الطائفه، یک سلسله القاب مانند شیخ الاسلام، ملا و آخوند به کار رفته است. برخی القاب مانند ثقه الاسلام، حجت الاسلام، محقق، علامه و نیز آیت الله نخست به قصد تعظیم در موارد خاص به کار رفته و بعدها لقبی برای فردی معین شده و سپس بیش و کم به صورت عنوان عام شده است». (دائره المعارف بزرگ اسلامی، جلد دوم، ص ۲۶۰)

چنین عناوین حراج شده امروز، که در مواردی همچون آیت الله، در تغییر موضع گیری سیاسی دارنده آن، لاجرم ابطال می شود، به حکما ضرورت نگاه دوباره به این گونه القاب نوساخته را، گوشزد می کند که مثلا در لغت و لفظ، چنان که دهخدا نیز اشاره دارد: «الف لئینه در ابتدای برخی اسماء و افعال افاده سلب گونه ای در معنای اسم و فعل می کند» و از ان که خوند و خواندگار نیز در لغت متداول خطابی برای خداوند است، پس عنوان آخوند به بی خدا نیز معنا می شود، که نمی دانم ساخت آن سوغات چه کس و از کجا رسیده ای است؟!

اجازه مداخله اتباع خارجی در امور داخله ی مملکت و مخالطه و تردد آن ها با مسلمین و اجرای عمل تمباکو و بانک و راه آهن و غیرها از جهاتی چند منافی صریح قرآن مجید و نوامیس الهیه و موهن استقلال دولت و مخل نظام مملکت و موجب پریشانی رعیت است. جمعه 9 جمادی الاولی سال 1309 قمری - امروز با وجود این که احوالم خوب بود اطبا مانع شدند. نگذاشتند جاجرود بروم. صبح امین الدوله دیدن آمد. می گفت منع تمباکو به قدری است که سه چهار روز قبل به جهت عیال من غلیان می آوردند بنا و عمله که مشغول کار بوند دست از کار کشیدند رفتند. پرسیدم چرا می روید؟ بنا جواب داد خانه ای که بدین وضوح بی دین باشند که غلیان بکشند ما کار نمی کنیم. عصر هم که رئیس تمباکو آمده بود این جا خود او هم مایوس بود. می گفت گمان نمی کنم کار از پیش برود با این وضع. شنبه 24 جمادی الاولی سال 1309 قمری - شنیدم که دیشب بعضی اعلانات به دیوارها چسبانده اند که هر گاه تا روز دوشنبه کار تمباکو موقوف نشود جهاد خواهد شد و تمام فرنگی ها و اتباع آن ها را خواهیم گشت. دربخانه که رفتم دیدم هنگامه ی غریبی است. شنبه غره ی جمادی الثانی سال 1309 قمری - می گفت این کار تمباکو را امین السلطان خبط کرده و این قرار تازه با کمپانی تمباکو که عمل خارجه به دست آن ها باشد و در گمرک صدی بیست گرفته شود این اسباب فتنه و شورش خواهد شد. دوشنبه 3 جمادی الاخر سال 1309 قمری - مسئله معلوم شد که دیروز شاه دست خطی به نایب السلطنه نوشته بود که یا این که فردا میرزا حسن مجتهد آشتیانی می رود روی منبر قلیان می کشد و مردم را بگوید قلیان بکشند یا این که از شهر بیرون برود. نایب السلطنه دست خط می دهد عبدالله خان والی می برد خدمت میرزا حسن. جواب می گوید قلیان که نخواهیم کشد. اما رفتن از شهر را اطاعت می کنم. فردا خواهم رفت. امروز هم شاه به معین نظام حکم می کند برود توی شهر به قهوه خانه ها قلیان بگذارد و به مردم حکم کند قلیان بکشند. هر کس اطاعت نکند شکم آن ها را پاره کند. این هم نتیجه ی شورای صبح بود. از اتفاق امروز که دوشنبه است وفات سیده النساء علیها السلام بود. خانه ی میرزا حسن مجلس روضه خوانی برپا می نماید. تمام علما را خبر می کند. جمعی محض خصوصیت، جمعی به واسطه ی فضولی حاضر می شوند. یک شنبه 23 جمادی الاخر سال 1309 قمری - خلاصه دست خطی که دیروز شاه خطاب به تجار تمباکو فروشان نوشته بودند به من حکم فرمودند که در «اطلاع» بنویسم، سوادش را از امین السلطان خواستم. اصل اش را به من داد که صورت او را عینا در این جا می نویسم. «نایب السلطنه جناب امین السلطان و سایر وزرای محترم دولت این یادداشت ما را ملاحظه کرده برای تجار محترم و غیرتجار معتبر تمباکو فروش قرائت نمایند. حکمی که پادشاه دولت می کند او را خود دولت لازم الاجرا می داند و هر حکمی که می کند چه در خارجه و داخله و اجنبی و غیراجنبی از روی خدعه و اشتباه نخواهد بود. یک وقتی مقتضی شد عمل دخانیات را به کمپانی انگلیسی بدهند دادند. چندی بعد مقتضی شد که آن امتیاز را از کمپانی بگیرند گرفتند. اعلان دولتی هم نوشته و به همه جا انتشار داده شد که این عمل از کمپانی گرفته شده است. سه شنبه 25 جمادی الاخر سال 1309 قمری - امروز صبح شهر آمدم. عیادتی از امین الدوله کردم. بحمدالله به تر است. بعد منزل آمدم. شنیدم جارچی در کوچه و بازار جار می کشد که حکم جناب میرزای شیرازی رسید که حرمت قلیان برداشته شده اجازه ی استعمال دادند. همه مردم قلیان کشیدند. آفرین بر قلم جناب میرزا که بیش تر از سرنیزه دولت اثر دارد. عصر مراجعت به دوشان تپه کردم. پنج شنبه26 رجب سال 1309 قمری - امروز صبح به پارک امین الدوله رفتم. از قراری که امین الدوله می گفت کمپانی رژی مبالغ گزافی مطالبه خسارت می نماید و ایلچی انگلیس ایستادگی دارد. از آن جا دربخانه رفتم. بعد از ناهار مراجعت به منزل نمودم. عصر شارژدفر روس دیدن من آمده بود. دوشبه 14 شعبان سال 1309 قمری - می گفت وجه خسارت تمباکو را به یک کرور لیره که سه کرور و دویست و پنجاه هزار تومان پول حالیه است قرار دادند که از بانک شاهنشاهی قرض کنند. از قرار صدی هشت تنزیل بدهند. پنج شنبه 16 رمضان سال 1309 قمری - گفت دولت روس حاضر است تنخواه خصارت تمباکو را با شروط بسیار سهل به دولت ایران بدهد. صحبت های غریب می کرد. من جمله می گفت حکیم طلوزان که هیجده سال قبل امتیاز همین سد اهواز را گرفته بود در آن وقت انگلیس ها مانع شده بودند. جمعه 17 رمضان سال 1309 قمری - در این چند روز سندی به سفارت انگلیس دادند که از غره ی رمضان الی انقضای چهار ماه دولت ایران به عهده می گیرد که نهصد هزار لیره خسارت تمباکو را بدهد. این سند به صحه و مهر شاه رسید و این از خبط های بزرگ بود که کردند. یک شنبه 26 رمضان سال 1309 قمری - چند دقیقه ای با کمال احتیاط با من خلوت کرد در باب استقراض از روس ها. نمی دانم حرف شاه را قبول کنم که به گردن وزیرش می اندازد یا حرف وزیر را که به گردن شاه می اندازد. جمعه 21 شعبان سال 1310 قمری - شاه دوشان تپه تشریف بردند. من منزل ماندم. عصر دیدن محقق رفتم از قراری که مشهور است کمپانی تمباکو دبه درآورده چهل هزار لیره دیگر هم مطالبه می کند.

این پایان بیانات اعتماد السلطنه از ماجرای تمباکو است که رفیع ترین قله تاریخی آن ماجرا در میان پاسخ استفساریه از میرزای شیرازی نمایان است.


فصل نامه تخصصی تاریخ معاصر ایران در شماره پاییز و زمستان سال ۱۳۷۸ که ویژه بهاییت است، عکس بالا را بی هیچ مجامله، متعلق به آقا سید صادق مجتهد «فقیه پارسا و محبوب تهران در عصر ناصرالدین شاه و پدر سید محمد صادق طباطبایی پیشوای مشروطه» می داند که لااقل و به صورت واضح هر دو دست او ترسیمی و الحاق است. مناسب می دانم در همین ابتدای مدخل یادآوری کنم که صحنه به دار کشیدن شیخ فضل الله نیز الحاقی بود.

چنان که این عکس را در همان منبع به شیخ شامخ میرزای شیرازی متعلق می دانند. سازنده این عکس  هم نمی دانسته است که در حالت تشهد و به خصوص سلام اخر مصطلح نیست که پیش نماز یک دست خود را به زیر عبا برد، چنان که سمت و زاویه توجه میرزا با محل مهر و جا نماز  همسو نیست و جا گذاری نعلین های پیش نماز بی تردید دخالتی جاعلانه در عکس است.



ما در این دو عکس که ظاهرا برداشتی از یک مجلس است حتی لباس خطیب را تعویض شده می بینیم، اما در فورم و حالات شیخ یا گلیم بافته گسترده بر زمین، ذره ای تفاوت نیست، جماعتی ایستاده و گروهی نشسته اند و در چپ و راست پیش نماز، مردم مختلفی مشغول درد دل با یکدیگرند. عکس ترکیبی از قطعات مختلف با نورهای متفاوت است که در مواردی به تمپلات نزدیک شده است. زندگانی و جایگاه و آوازه مجتهد بزرگ شیعه را، همه جا از سامره بلند می کنند و دو عکس بالا نمایشی از برگزاری نماز جماعت در آن خطه به امامت شیخ شیراز است که با یک نما و ضمائم ثابت، در مقام امام جماعت نشانده اند. ایا کسی در حد آن است که این گونه تجمع بی تناسب آدمیان از خرد و کلان، حتی در اطراف سجاده شیخ را، منظری از اقامه نماز جماعت بداند؟! و آیا همه چیز را به طرزی موهن بازسازی و شاهد تراشی نکرده اند که در ماهیت تاریخی خود مکان و منطق وقوع نداشته است؟! (ادامه دارد)

نظرات 85 + ارسال نظر
مسعود سنجری سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 09:52 ق.ظ

برادر بزرگ استاد پورپیرار
سلام علیکم

معمولا روحانیون و خصوصا روحانیون شیعه نمی پذیرند که کسی در حین نماز جماعت از آنها جلوتر بایستد. جاعلین تصویر نماز جماعت انگار این موضوع را نیز فراموش کرده اند.

والسلام علیکم
فی امان الله

آقای سنجری. جاعلین تصاویر عدیده در موضوع تاریخ معاصر و انقلاب مشروطه قصد ایجاد آشوب داشته اند نه رعایت اصول و فروع.

مهران سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 09:54 ق.ظ

سلام استاد

سلامت باشید و نور بیافشانید.
خسته نباشید و ممنون از نصب مطلب جدید.

زین العابدین پنجابی سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 10:31 ق.ظ

آقای پورپیرار

بیداری نزدیک است بی صبرانه منتظرم در سالهای آینده تاثیر بنیان اندیشی را در میان ملتهای منطقه مشاهده کنم
ان الله معنا

مثل همیشه فوق العاده بود

abbas سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 10:54 ق.ظ

http://zohur.net/%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2-%DB%8C%DA%A9-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%B9%D8%AA-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%85.htm

آقای عباس. از لطف شما متشکرم و برای تان سلامتی و طول عمر خواهانم. هدف اصلی نیز همین است که در هر مورد خواننده نیز با اسناد مثبت و منفی و نگاه بنیان اندیشانه وارد مدخل شود.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 11:18 ق.ظ

استاد عزیز

آن کتابی که گفته اید در مورد شما در اروپا و امریکا با نام اصلی «Naser-Pourpirarr» در سایت آمازون قابل دسترسی و خرید است :

http://www.amazon.co.uk/gp/product/images/6135178318/ref=dp_image_0/275-0324315-9867242?ie=UTF8&n=266239&s=books

در ضمن وقتی نام شما را به لاتین در گوگل سرچ کردم نتایج جستجو بسیار بالاست ، بر خلاف دو سه سال پیش ، گویا مباحث شما در بین روشنفکران غربی گوشهای شنوایی یافته ، و روشنفکری ذلیل و کند ذهن ایرانی هنوز به حقایق ارائه شده توسط شما حتی قدرت تفکر ندارد .

البته من زبان انگلیسیم اصلا خوب نیست شاید هم محتوای این سایتهای لاتین به قول شما مغالطه و ملقمه باشد .

به هر حال همین واکنشها را هم باید به فال نیک و نشانه و علایم طلوع حقیقت دانست .

موفق و سلامت باشید .

نشانه های شورش علیه دروغ بافته های یهود در باب تاریخ و هویت و فرهنگ جهان اندک اندک ظهور می کند. تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.

مسعود سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 11:41 ق.ظ

استاد منظورتون این کتاب بود؟
http://www.fishpond.com.au/Books/Nasser-Pourpirar-Lambert-M-Surhone-Mariam-T-Tennoe/9786135178319

بله همین کتاب است و چندان مزخزف و بی معنا که حالا بیست درصد هم تخفیف می دهند.

محمدرضا نیسی سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 11:58 ق.ظ

سلام‌علیکم
جناب آقای abbas

درباره عکس موجود در لینک کامنت " سه شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 10:54 AM " اشکالات ذیل دیده می‌شود :

1- صفوف نماز جماعت در صحن مسجد الحرام به شکل قوسی و دایره‌ای به حول کعبه می‌باشد که در این تصویر چنین چیزی دیده نمی‌شود

2- تا ردیف سوم نمازگذاران در حالت تشهد و نشسته هستند و از ردیف‌های بعدی بسیاری از نمازگذاران در حالت ایستاده هستند

3- در سمت چپ علامه! و بعد بلاندی منبر مانند یک نفر دیگر با قدی غیر متعارف به امامت ایستاده!!

4- و ....

اقای نیسی. درست تشخیص داده اید. آن عکس هم جعلی است اما به مباحث ما مربوط نمی شود مگر در نمایی که از شیخ نشان داده اند.

زین العابدین پنجابی سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 06:53 ب.ظ

"نماز یک امام جماعت شیعه در مسجد الحرام"

تشکر فراوان آقای عباس

آقای پورپیرار امام جماعت تصویر ارسالی آقای عباس همین میرزای نشسته بر نماز شماست با این تفاوت که در هردو عکس محیط اطراف وی به شدت دستکاری شده است یکی میرزا نام در جمع شیعیان سامرا و دیگری عاملی نام در مقام امامت نماز مسجدالحرام

هدف این است که بدانیم عاملین این جعل چه کسان اند و چه اهدافی را دنبال کرده اند.

[ بدون نام ] سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 10:39 ب.ظ

سلام به استاد و دوستان.
جناب استاد خسته نباشید.

خواستم نظرتان را درباره ی این مقاله و کتیبه ی ذکر شده در آن بدانم.
به نظر شما علت ایجاد و حذف این کتیبه چیست و آیا جعلی است یا واقعی؟

http://faraup.com/up/images/4j5swxuxl6hia2ahoc4.pdf

طالب حقیقت سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 10:44 ب.ظ

ببخشید استاد. کامنت قبل از من بود که نوشتن نام را فراموش کردم.

آقای طالب حقیقت. طبق معمول باز نشد. ظاهرا لینک متنی نیست. لطفا اگر زحمتی نیست با ای میل ارسال کنید.

aydin سه‌شنبه 22 فروردین 1391 ساعت 11:15 ب.ظ http://biryol-az .blogsky.com

با سلام

در اکثر روستاهای قره داغ آذربایجان با وجود آب و هوای بسیار مطلوب و رود ها و چشمه های دائمی بیشترین محصولی که کشت می شده و اکنون نیز می شود غلات ضروری برای بقا می باشد . حال ضروری نبوده تنباکو برای قلیان به زیر کشت رفته باشد .

در سال های مورد نظر این جاعلین حقه باز هنوز حتی تهران و تبریز را لز مهاجران پر نکرده بودند که احتمالا در دهات اطراف آن ها چنین تخم وسوسه انگیزی را بکارند.

abbas چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 04:36 ق.ظ

http://www.iec-md.org/monasebatha/digar/tahrim_tanbaakoo_asnaad.html

این نامه ها هم خوانا نیست و نمی توان بدون بررسی سخت گیر، آن ها را وارد تاریخ کرد.

abbas چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 06:22 ق.ظ

http://www.irannaz.com/news_print_11218.html

آقای abbas. آن تصویر از سفر سوم ناصرالدین شاه، به کلی مضحک است. مثلا عکس های شماره 4 و 5 و 6 را ببینید که چنان درهم فرورفته اند که ابروهای نفر اول و دوم و سوم در یک خط قرارگرفته اند. چنین فشردگی صورت ها در جمع بزرگان و ضمن یک مراسم رسمی خنده دار است. با این همه اگر این تک عکس را سند سفر سوم قبول کنیم که امری غریبه است، پس سفر اول و دوم چه می شود؟!

مهدی - مهدی چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 06:55 ق.ظ

منظور اعتماد السلطنه از آهنگ راک گوشه راک در دستگاه ماهور است. چند گوشه و رنگ در دستگاه ماهور به این اسم هست که مناسب تغنی هستند: راک هندی، راک کشمیر، راک عبداله، کرشمه راک و سفیر راک.

ارادتمند
مهدی

[جناب مهدی. این نام گذاری های فنی بر گوشه های موسیقی ایرانی و اصولا پیدایش تروپ های یهودی دست به ساز و دنبک و نی، بر مبنای روایت کتاب فرزندان استر، پس از ظهور عواقب ماجرای مشروطه بروز کرد.

مهدی - مهدی چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 11:47 ق.ظ

نمونه با کیفیت تر عکس که در اصل متعلق به مجله لایف است:

http://kashakeel.elaphblog.com/Blog/kashakeel/album/%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%AC/81535582.jpg

مهدی - مهدی چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 11:53 ق.ظ

نفر سومی هم در سمت راست تصویر - دست چپ میرزا - پیش نماز شده است که نعلین و بخشی از تنه اش معلوم است.

این هم نوعی نماز جماعت ابداعی جاعلین یهود است.

** چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 12:30 ب.ظ

اگر زکریای رازی و ابن سینا قلابی هستند پس با ترجمه آثارشان به زبانهای اروپایی چه کنیم؟
کتاب آبله و سرخک (نوشته رازی) ابتدا به لاتین و سپس به زبانهای دیگر اروپایی ترجمه و از سال 1498 تا1866 یعنی 4 قرن ، چهل بار به زبانهای گوناگون ترجمه و چاپ گردید.
الحاوی الکبیر در سال 1279 میلادی به لاتین ترجمه شد و تنها در سال 1542 پنج بار چاپ گردید و یکی از 9 کتابی بود که کتابخانه دانشکده طب پاریس را در 1394 میلادی تشکیل میداد.
کتابهای بوعلی سینا به مدت شش قرن اصل و مبنای طب شناخته گردید و مخصوصاً در فرانسه و ایتالیا فقط کتابهای او جزء کتب درسی در طب مقرر شده بود و در فرانسه 50 سال بیشتر نیست که از برنامه های درسی خارج شده است.
(تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی ص 185 و 186و189)

قصه های دل خوش کنک به خصوص که در اروپا تا قرون اخیر کسی بدون اجازه کلیسا اجازه ترجمه را نداشته حتی اگر انجیل بوده باشد.

آشنا چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 02:43 ب.ظ

http://alef.ir/vdccioqs12bq0e8.ala2.html?149623

http://alef.ir/vdciw3azyt1a5w2.cbct.html?149557

ساسان چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 03:14 ب.ظ http://nejadarya.blogfa.com

همنزادان آریایی و پارسی جوهر نیکو منش به نیکویی اطلاع میدارند که پورپیران از آیت الله ها و حجت الاسلامها پول دریافت میدارد تا به کوروش بسیار زیاد فراوان کبیر ما توهین نمایی نماید و الان برای رد گم نمودن الکی رواحانیون تازی را به زیر سئوال بردن می برد. هوشیار و بیدار بباشید ای آریاییان راستین.

ضمنا آن نبشته نانیکو از استاد غیاث آبادی مجعولینه می باشد و ایشان که یک فرد دانشگاهی و علمی و آکادمی و تحصل کرده و دارای درجه دانشگاهی و استاد می باشند چنین سخنان نانیکویی بر زبان خویشتن نمی آورند هرگز

عابدی چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 05:29 ب.ظ

سلام استاد گرامی. خسته نباشید.

استاد ارجمندم از این موضوع هم نباید گذشت که در دو تصویر ارائه شده آخر، چیزی به مانند "مهر"، بر سجاده اقامه کنندگان نماز من جمله شیخ پیش نماز ، وجود ندارد.

و در آن تصویر شیخ پیش نماز، ظهور "مهر" بر سجاده اش را می توان جعل اندر جعل حضرات جاعل گفت.

در پناه خداوند باشید.

جناب استاد. در عوض فورم نشستن شیخ بر سجاده نماز در هیچ یک از عکس ها به میزان نیم میلی متر هم تغییر نکرده است، چنان که گویی مجسمه ای را در مکان های مختلف نصب می کنند.

ناصر چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 08:16 ب.ظ

جناب استاد با سلام
ماجرای این عکس و این نماز جماعت بی شباهت نیست به بازیهایی که برای کودکان طراحی میکنند و میخواهند تفاوتهای دو عکس ظاهرا به هم شبیه را پیدا کنند . میخواستم توجه استاد و دوستان محترم را به این نکته جلب نمایم که این ناحضرات حتی قایل به این نبوده اند که مهری که بر سجاده قرار گرفت است اگر استوانه ای شکل است از زاویه ای تقریبا افقی نباید سطح آن دایره ای کامل باشد و بیضی شکل بنظر خواهد رسید.

دیگر اینکه من چیزی مانند یک روح سفید رنگ روی چهار پایه ای که ظاهر منبر است مشاهده مینمایم که تعبیری برای ان نیافتم.

عکس مجله تایم هم که بیشتر قسمتهای نقاشی و سیاه قلم است و اصولا عکس نیست.

استاد بنظرم اشتباهاتی از این دست اگر تنها برای خندیدن به ریش ما طراحی نشده باشد آنقدر احمقانه به نظر میرسد که شک بر انگیز است.

کار از شک و تردید گذشته است و امروز بنیان اندیشان در اثبات این مطلب عمومی موفق اند که در شرق میانه هستی انسانی پس از قتل عام پوریم به مدت ۲۲۰۰ سال و تا زمان استقرار سلطنت ناصرالدین شاه متوقف است و ان اطلاعاتی که در قرون اخیر در بخش سیاسی و فرهنگی تراشیده اند از ابتدا تا انتها از کورش هخامنشی تا امیرکبیر دروغ هایی فراهم آمده از سوی کنیسه و کلیسا به قصد انحراف اندیشه و انکار آثار پوریم است.

حمید چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 10:05 ب.ظ

استاد به سایت این آقای انوش راوید که مدعی جنبش برداشت دروغ ها از تاریخ است بزنید خیلی جالبه همه تحقیقات شما را به گونه ای زیرکانه برای کمک به ترویج جعلیات ایران باستان به سخره گرفته
http://ravid.ir/

مسعود چهارشنبه 23 فروردین 1391 ساعت 11:39 ب.ظ

سلام استاد. خسته نباشید.
سؤالی دارم که شاید بی ربط به موضوعاتی باشد که در جریان است.
می خواستم نظرتان درباره فراماسونری را جویا شوم. به خصوص که سابقه فراماسونری در ایران را به دوران ناصرالدین شاه قاجار برمی گردانند.

رامین.ص پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 09:58 ق.ظ

سلام:
در مقاله های انوش راوید به آدرس:
http://ravid.blogfa.com/page/3 آمده است که: مجسمه هرکول در طاق بستان مربوط به پیکره مقدس میترایی ایرانی است وبه دروغ آن را به هلنیست نسبت می دهند.و در پشت مجسمه کتیبه آشوری موجود است .به نظر می رسد این آقا از اون بر پشت بام افتاده باشد.و همه چیز را ایرانی می داند.
با تشکر.

رامین.ص پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 12:06 ب.ظ

سلام:
استاد گرامی آیا در مورد اسکندر میتوانید نظری کوتاه بیان کنید که تا چه منطقه ای از آسیا وارد شده است؟آیا کلونی های یونانی ایران نشین ارتباطی با اسکندر دارند یا نه؟با تشکر.

اسکندر نه یونانی که مقدونی است و حد اکثر عمق ورود او به بین النهرین تا اورشلیم بوده است به طوری که می توان دلیل حرکت او به قسمت غربی نجد را گوش مالی یهودیان دانست. اگر وقت کافی صرف شود شاید بتوان اثبات کرد که اسکندر اورشلیم را به تلافی پوریم قتل عام و چنان تخریب کرد که یهودیان از زمان اسکندر تا پایان جنگ جهانی دوم فاقد سرزمین و تجمع رسمی بوده اند.

** پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 12:34 ب.ظ

«قصه های دل خوش کنک به خصوص که در اروپا تا قرون اخیر کسی بدون اجازه کلیسا اجازه ترجمه را نداشته حتی اگر انجیل بوده باشد. »

یعنی به نظر شما مسلمانان هیچ نوشته یا دستاورد علمی نداشته اند؟ جعلی بودن کتابهای حدیث و سیره و تصوف به دلیل ضدیت آنها با تعالیم قرآن و وجود اسرائیلیات قابل پذیرش است ولی آثار علمی برای کسی ضرر نداشته به خصوص که خود غربیها هم به این معترفند که از میراث علمی مسلمانان بهره ها برده اند.
آیا صنعت و تکنولژی ناگهان در ۵۰۰سال پیش از زیر بوته درآمده؟!

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 09:32 ب.ظ

سلام استاد لطفا نظرتونو بگید
http://www.parsine.com/fa/news/60305/%D8%B9
%DA%A9%D8%B3-%D9%85%D8%AA%D9%86-%D8%AA%D9%82%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%D9%94-%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D9%BE%D9%87%D9%84%D9%88%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%94-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 24 فروردین 1391 ساعت 11:24 ب.ظ http://bonyanandish.blogsky.com/

نسخه PDF "جلد چهارم" مجموعه کتابهای «تاملی در بنیان تاریخ ایران»

بیر تورک جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 12:35 ق.ظ

جالب است که در میان ترکان ازربایجان قصه ای تحت عنوان "اسکندرین ذوالقدرین بوینوزو وار بوینوزو"-یعنی اسکندر ذوالقرنین شاخ دارد- باقی مانده است و ازربایجانیها اسکندر را از حاقظه خود "ذوالقرنین " میدانند. همچنین جالب است که تا اواسط حاکمیت پهلوی هیچ کس کوروش و داریوشی گویا نمی شناخته که فرزندش را با ان اسامی بنامد در حالی که اسکندر و چنگیز و تیمور زیاد است .حتا هم اکنون نیز هیچ کمتر اسم داریوش و غیره در ازربایجان کاربرد دارد. استاد پورپیرار مطالب قبلی شما را از کجا می توان تهیه کرد(قبل از این وبلاگ)

زین العابدین حسینی جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 01:50 ق.ظ

نتیجه بازدیدی که از سایت اقای انوش راوید داشتم یافتن دم خروس مزدبگیر درجه چندم کنیسه:

پرسش: آیا کتاب استر و ماجرای پوریم واقیعیت دارد؟

پاسخ: این کتاب و داستان پوریم مربوط به یک دین خاص می باشد، و من از اظهار نظر درباره موضوعات دینی معذورم، اما آنچه که از تاریخ و باستان شناسی می دانم می نویسم. در کنار دریای مرده یا همان بحرالمیت، در جوار خرابه های قمران، دیواره های کوهستانی قرار دارد، و در میانه آن غار صعب العبوری واقع است. در سال 1947 یک عرب شبان وارد این غارها شد، و انبوهی از طومار های قدیمی را کشف کرد. خبر به امریکایی ها و یهودیان مستقر در فلسطین رسید. بخشی از طومارها به تصرف یهودیان در آمد، و بخش دیگر به وسیله امریکاییان به نیویورک انتقال یافت. کمی بعد این بخش نیز بوسیله یهودیان، به مبلغ دویست و پنجاه هزار دلار خریداری، و به محل مخصوص در بیت المقدس برده شد.

بررسی های تاریخی و تحقیقی اهمیت فوق العاده این کشف را فاش ساخت، و آشکار نمود که طومار های دریای مرده، نامی که اسناد فوق به آن شهرت یافته اند، بقایای کتابخانه مخفی اسنی ها است. این حادثه یکی از مهمترین اکتشاف باستان شناسی است، طومار های دریای مرده شامل کتب فراوان به زبان های عبری، آرامی، یونانی، لاتین، نبطی و عربی می باشند. در این مجموعه متن کامل عهد عتیق بجز کتاب استر نیز بدست آمده، که قدمت آنها به یک سده پیش از میلاد مسیح میرسد. این مجموعه ثابت میکند که در آن زمان روایت های متعددی از تورات وجود داشته است، و دانشمندان عهد عتیق امروزی صحت و درستی آنها را تأیید کردند. پیش از این کشف، کهن ترین نسخه های عهد عتیق مربوط به سده های نهم و دهم میلاد می باشد.

کتاب عهد عتیق شامل کتب مقدسی است، که توسط پیامبران قبل از مسیح نوشته شده، و با توجه به نسخه‌ های بسیار قدیمی که در منطقه دریای مرده پیدا شده است، معلوم می‌شود که نسخه ‌هائی که فعلاً متداول بوده، از نظر صحت متن و مطابقت با نسخه ‌های اصلی کاملاً معتبر و قابل اعتماد می ‌باشد. در میان این طومار های و نسخه های بسیار قدیمی دریای مرده، قسمت ‌هائی از تمام کتاب های عهد عتیق باستثنای کتاب استر وجود دارد، و حتی بعضی از کتابها کامل می ‌باشند. با استفاده از دانش باستان شناسی، تاریخ این طومارها قرن اول و دوم قبل از میلاد تعیین شده است. با این کشف متوجه شدند که کتاب استر که در آن به ماجرای پوریم اشاره شده است، هیچگونه سندیت تاریخی ندارد و کاملاً مورد ظن و تردید است.

باید خدا را شکر کنیم که کشفیات غار دریای مرده معلوم کرده است که ماجرای پوریم سندیت ندارد و خاخام ها سه روز پیاپی و سیاه مست در خیابان ها می رقصند. لابد اگر پوریم سندیت داشت مانند دخترکان مشغول شادی برهنه هم می شدند.

[ بدون نام ] جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 08:55 ق.ظ

امثال راوید چشمای خودشون به حقایق مختلف تایید کننده پوریم بستن و به چنتا تکه کاغذ که خدا میدونه کار کدوم حرامزاده ای هستش دلخوش کردن!!

حقیقت جمعه 25 فروردین 1391 ساعت 10:36 ب.ظ

سلام

این آقای راوید یک مفنگی است که هنوز سعی می کند با تزریق مخدرات به رگهایش خود را نعشه و متوهم اقتدار ساخت یهود ایران باستان نگه دارد .

به زودی جیره موادش با حقایق بیان شده در مجموعه تاملی بر بنایان تاریخ ایران تمام خواهد شد و دچار خماری خواهد شد .

کاملا واضح است که او یک یهودی لجوج است که برای مقابله با اثرات بنیان اندیشی اقدام به ساخت دکانی دیگر کرده تا با بیان نوین تر و ظاهرا علمی تر تاریخ ایران باستان جوانان کم اطلاع را خام کند . اگر نگاهی به مقالاتش کنید می بینید ملقمه ای درهم و برهم از لفاظیهای بی سر و ته است و جز خودش نمی فهمد چه چیزی می گوید .

همانطور که سونامی بنیان اندیشی آشکارا تا پشت درب دانشگاهها رسیده و اساتید معظم فراوانی را هراسان و عده ای را وادار به اعتراف و تحسین زیر لب استاد نموده اند این یکی هم چون کاهی سرگردان در امواج بنیان اندیشی به سواحل دور متروکه تبعید خواهد شد.

آقای حقیقت. برای رسوا کردن مجموعه دروغ های کم رنگ شده که زمانی نقش اصلی تاریخ ایران و اسلام بود، پخش سی دی های مستند و دعوت دیدار دیگران از آن ها کفایت می کند.

http://www.asriran.com/fa/news/208807/%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%B4%D8%A7%D9%BE%D9%88%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%DA%98%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D9%85

آن صاحب نظر تاریخ که هنوز از هرودوت و نظایر او حرف می زند، در محاسبات تاریخی به ماجرای هول آور پوریم اشاره ندارد، از مزدک دوران ساسانی می گوید، حرف هایی می زند که ده سال پیش بوق اش زده شده و بویی از بنیان اندیشی نبرده مگر مطابق مد روز، ناخنک زدن به نویافته های آن، با نام کشفیات خود، به تر این که به اصطلاح کشک شان را بسایند.

abbas شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 07:28 ق.ظ

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%DB%8C_%D8%B4%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C

آقای abbas. مطالب لینک ارسالی به وضوح موضوع کمک نکرد. به خصوص که از منبع ویکی پدیا برداشت شده که به هیچ وجه ارزش ارجاع ندارد. زیرا مطالب آن بدون ویرایش است. مثلا داده های آن درباره من در بخش عمده ای غلط است و به تذکر هم گوش نمیدهد. همین طور است گوگل و غیره. این ها دکان هایی برای حفاظت از دارایی های مجعول کنیسه و کلیسا است. در مورد میرزای شیرازی هم وجود چند عکس ساختگی موجب بروز تردید در قبول معرفی نامه موجود از او است.

saeed شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 08:03 ق.ظ

سلام استاد. دست مریزاد؛ طبق روال همیشه، یادداشت تون عالی و بی نقص بود.
دیروز داشتم نظرات دوستان رو می خوندم که سؤال آقای مسعود توجه ام رو جلب کرد؛ عاملی که باعث شد کنجکاوی ام در مورد این سؤال تشدید بشه این بود که شما هیچ پاسخی به سؤال ایشون نداده بودید! از اون جایی که دغدغه ایشون (فراماسونری) یکی از دغدغه های اصلی منم هست؛ خواهش می کنم در این مورد اظهارنظر کنید. پیشاپیش از اظهارنظر صریح شما در این خصوص ممنون ام.

آقای saeed. ان شاء الله به وقت خود.

saeed شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 10:57 ق.ظ

قضیه ما هول حلیم و دیگه استاد!

abbas شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 11:58 ق.ظ

استاد سلام وخسته نباشید ۰ یکی از دلایلی که ویکی پدیا را فرستادم فقط بخاطر عکس های قلابی که در آن صفحه بود ممنون

حمید شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 01:05 ب.ظ

استاد با این وضعیت که هخامنشیان کاملا پادر هوا شده اند و واقعا سند یا اثار قابل ارائه یی برای اثبات آن امپراتوری نمی توان یافت در مورد تاریخ ظهور انها که ۲۵۰۰ سال پیش راتعیین کرده اند چه کار باید کرد ؟ صرفنظر از این تاریخ گذاری کنیسه ای چگونه می توان به زمان اجرای پوریم پی برد؟
لطف کنید راهنمایی بفرمایید

آقای حمید.دانستن یا ندانستن تاریخ دقیق حضور هخامنشیان لطمه ای به مدخل پوریم نخواهد زد، زیرا وقوع پوریم در جغرافیای شرق میانه از راه های مختلف اثبات می شود، مسیرهایی که دقت زمان در ماهیت آن ها تاثیری ندارد. به یادداشت شماره 104 ایران شناسی بدون دروغ رجوع کنید.

فریبا حاجی زاده شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 03:45 ب.ظ http://monhaniezehn.blogfa.com

آقای سعید و مسعود
شخصا استاد را از صادق ترین و راسخ ترین ضدفراماسونها در سطح جهان و در دنیای اسلام و متد مبارزه ایشان را روشی اصولی و موثر در میان مبارزاتی که علیه فراماسونری وجود دارد می دانم. اگر مطالعات درست و دقیق در خصوص فراماسونری داشتید شما هم متوجه این مطلب میشدید.

مهدی - مهدی شنبه 26 فروردین 1391 ساعت 04:07 ب.ظ

عکسی از ناصر الدین شاه در اروپا:

http://www.iranologie.com/photo/nassershah.jpg

کتاب روزنامه خاطرات شاه ایران، طی سفرش به اروپا سال 1873 نوشته جیمز ویلیام ردهاوس:
http://archive.org/details/diaryofhmshahofp00nasiuoft

در این کتاب آمده است که در سفر عکاس باشی همراه آنها بوده و از عکس هایی که تهیه شده یاد شده است.

مهدی - مهدی یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 05:51 ق.ظ

فریبا خانم،

فراماسونری هم مثل مشروطه شبهی است که به آن جان بخشیده اند. کسی سراغی از واقعیت آن ندارد.

با احترام
مهدی

[ بدون نام ] یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 08:03 ق.ظ

سلام
استاد آیا ورود ایران به گفتگو های هسته ای با کشورهای غربی نوعی تسلیم شدن در برابر اندیشه های یهودیت نجس نیست؟ممنون میشوم تحلیل خود را از ریشه های این حرکات بگویید

این جا یک وبلاگ تحقیقاتی در موضوع هویت و تاریخ و فرهنگ است و کاری به زیر و بم حوادث روز ندارد.

[ بدون نام ] یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 08:26 ق.ظ

استاد مگر همین حوادث روز نیستند که تاریخ را تشکیل میدهند؟به نظر بنده با تسلطی که به تمام رویدادهای گذشته دارید و روند و حرکت های حال را به خوبی درک میکنید حداقل در مورد اتفاقات مهمی که شاید سرنوشت جهان را رقم بزنند تحلیل ها و نظرات خود را به یادگار بگذارید تا آیندگان از زاویه درست به ماجراها نگاه کنند.

همین پرده برداری از دروغ و جعل از کمال الملک نقاش تا میرزای شیرازی و نیز اثبات دروغ بودن سه سفر ناصرالدین شاه به فرنگ و خراسان جزیی از اتفاقات مهمی است که درک تاریخی ما را زیر و رو و جاعلان یهودی تاریخ ساز را رسوا می کند.

آشنا یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 09:40 ق.ظ

بی شک بیشترین انباشت دروغ در تاریخ مربوط به منطقه ماست.هر گوشه از تاریخ معاصررا بنگریم مملو از جعل ،کتمان،تدلیس،ووارونه نمایی است.قرار دادهایی که هرگز وجود نداشته وقرار دادهایی که که پنهان می شوند،مردانی که به مصلحت قهرمان می شوند و قهرمانانی که به فراموشی سپرده می شوند گویی تاریخ بر وفق مراد خواص ناپیدا نوشته می شود واز این تاراج گاه
حتی خواص معنوی وکتب اللهی هم در امان نیستند.ابراهیم بابلی را عبری می کنند ترسو ودروغگویش می کنند وهمسرش را همخوابه فرعون وشریعه ابراهیمی را به حمورابی می بخشند ودر لوای چند قانون مدنی وسیاسی به نام قانون حمورابی ترویج اش می کنند وبه این هم بسنده نمی کنند اصول اولیه این شریعت را بر لوح خربزه ای شکل به نام کورش جعل می کنند وچنان تصویری از او ارائه می سازند که گویی آورنده پیام حنیف اوست نه ابراهیم حتی نه برداشتی از قوانین حمورابی.ابراهیم را خلع صلاح می کنند کتاب او را به حمورابی می بخشند وشریعت ابراهیمی به شریعت حمورابی تغییر پیدا می کند روح بالنده شریعتش در خربزه کورش تزیق می شود وابراهیم عبری(گذری وگذر کرده از رودخانه) ویهودی می شود تا سر سلسله ای منزه برای بدترین و خبیث ترین مردم اعصار خلق کنند.
وقص علی هذا تا دوران معاصر ودرغهای ساخته شده در همین نزدیکی .ملی شدن صنعت نفت ،واقعه رزی،مشروطیت،فضل اله نوری و..... با دروغ ها زندگی می کنیم ،اعتبارشان می بخشیم وتکیه گاه وسند کنشهایمان می کنیم.تا جایی که سند لازم و اقنایی برای کشتن برادرانمان می شود هم پای قاتلان شادی می کنیم ودر تایید قاتلانمان هورا واحسنت می فرستیم.نمونه تاریخی اش همین آثار بجا مانده از نسل کشی وهلوکاست پوریم ونمونه متاختر آن جنگ های شش روزه اعراب(مسلمانان)واسرائیل(یهود) که سوخت وسلاح را در اصفهان به کشندگان مسلمانان به رغبت تمام به هواپیماهای یهود می دادیم و....
جعل به قصد سوئ استفاده از توان ملتهاست واگر نخبه ارزنده ای چون استاد پور پیرار بر آن اصرار میکند نه برای مچ گیری رخ کشانه درایت وعقلانیت که برای آشکار سازی ورطه های هولناک ستمگران و انسان ستیزان
سلطه طلب وبه یوغ کشندگان ملتها با استفاده از توان خود ملتها با ارائه گرا وآدرس اشتباه.


ضمنا" آخرین پیام آشنا مربوط به بنده نیست.یک تشابه اسمی از دوستی که متوجه نیست این نام قبلا" توسط بنده به کار گرفته شده.






خاخام منوخیم یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 11:59 ق.ظ

فراماسیونری شبه (شبح) نیست واقعیتی در تاریکی نگهداشته شده وبازوی اجرایی ما یهودیان است در اکناف عالم برای اینکه آن بپرورانیم که دلمان می خواهد.
نکنه فکر میکنید که موساد؛هاشومیر؛بیتار؛توتریم؛هاگانا؛اتسل؛شیترن؛لافیه و...
نیز شبح هستند.چرا که اینها نیز در تاریکی نگهداشته شده اند.

به تر بود می نوشتید نگه داشته ایم.

فریبا حاجی زاده یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 02:22 ب.ظ http://monhaniezehn.blogfa.com

آقای مهدی عزیز
فراماسونری، ایلومناتی،کمیته 300، شیطان پرستان و...حقیقت دارند منتهی نامهای کوچکی برای آن سیستم ضدالهی هستند که بر جهان حاکم می باشد، شاید بهترین تعبیر همان تعبیری است که استاد به کار برده اند: *کنیسه و کلیسا* .

آشنا یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 02:25 ب.ظ

با اجازه استاد
ورود با تاخیر ایران به قبول بازی با قواعد مورد قبول جهان اوج عقلانیت ونمایی ازشروع یک جریان عقلانی در عالم سیاست است.خود باوری در توفیق بازی به قواعد متعارف سیاسی جهانی وگرفتن امتیاز بر اساس آن نمایانگر بلوغ سیاسی و تجربه اندوزی و عمل هوشیارانه به تجربیات گذشته است.
پرسشهای از قبیل(استاد آیا ورود ایران به گفتگو های هسته ای با کشورهای غربی نوعی تسلیم شدن در برابر اندیشه های یهودیت نجس نیست؟)متد ریاکارانه ای است برای تظاهر به اعتقاد ماورای آرمانی بدون توجه به حال وروز مردم که حتی اشک کودکان قنداقی را از بابت بی غذایی جاری کرده.

saeed یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 04:22 ب.ظ

از کرامات شیخ ما این است شیره را خورد و گفت شیرین است!
خانم حاجی زاده عزیز!
هر کسی که به اندازه سرسوزنی از عقل سلیم بهره برده و تک برگی از تاریخ سرهم بندی شده ایران خوانده باشد، بایستی نیک بداند که صاحب کتب تأملی در تاریخ ایران، مورخی است که هیچ گاه پای از جاده صداقت برون نگذاشته چرا که اگر غیر از این بود من و شما به جای خواندن مباحث تاریخی ایشان باید همانند هم نسلان خود زیر بیرق یهود سینه می زدیم!
اگر حمل بر خودستایی یا پپسی گشایی برای خود نفرمایید بایستی به عرض تان برسانم که قیاس مطالعات من درباره فراماسونری با خوانده های شما قیاس قطره ای ناچیز و لاقدر با دریا است!
چرا که اگر شما ذره ای با متد استاد و تاریخچه فراماسونری آشنا بودید سوال مزبور به مخیله شما نیز خطور می کرد!
با نهایت احترام!

[ بدون نام ] یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 09:56 ب.ظ

جناب آشنا من با خواندن سلسله یادداشت های اسلام و شمشیر به نتیجه ای دیگر رسیدم که بلوغ سیاسی مورد نظر شما را نوعی حقه بازی نشان میدهد!
در ضمن اشک کودکان قنداقی و حال و روز مردم شاید اولین عامل عمده آن سیاست های نابودگر سران قدرت که هیچ منطقی در اعمالشام مشاهده نمیشود!!

http://www.tabnak.ir/fa/news/238160/%D8%A8%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%8A%D9%8A%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85

طالب حقیقت یکشنبه 27 فروردین 1391 ساعت 10:16 ب.ظ

http://asha.blogsky.com/1390/03/14/post-168

جالب است.

تصویر 5 : ترمیم ِ یک ستون به شیوه ی "آناستیلوز" (ترکیب سنگهایِ اصیل با سنگهای ِ مرمتی ِ نو جهت کامل کردن ِ هیئت و برافراشتن ستون) توسط مرمتگران ِ "ایزمئو" در تختِ جمشید

فرق ترمیم با دستکاری را هم فهمیدیم. عجب!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد