حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه ۱۴


کتاب چهارم، برآمدن مردم، مقدمه 14

آن فرصت مغتنم از کف کاسب کاران تاریخ تراش بیرون شد که با بهانه انهدام و غارت منابع پایه، به دست اسکندر و عرب و چنگیز و تیمور و هلاکو، به میل خویش تاریخ صفوی و زند و نادر بی قراری نوشته اند که از بغداد تا دهلی را، ضمن ساخت کله منارهایی در مسیر، در می نوردیده است و اگر برای این گونه گزافه نویسی ها مصدقی مطالبه شود، فریادشان بر این تظلم بالا می رود که اسناد افتخارات ما را دشمنان و مهاجمان سوزانده و یا به بغما برده اند.

حالا به دوران معاصر رسیده ایم که لااقل در 150 سال اخیر، روزنامه و دوربین عکاسی و مجالس قانون گذاری و اداره آمار و وزارت کشور و سوراخ و سنبه های فراوانی مسئول ضبط و ثبت وقایع داشته و داریم که با اندک تجسسی، بیش و کم احکام و اسناد لازم را عرضه می کنند. مثلا مورخ در این مرحله هنگامی که با ادعای به توپ بسته شدن مجلس شورا به دست محمد علی شاه، در ۱۰۵ سال پیش، مواجه می شود، برای استحکام مدخل، تصویر مجلس توپ خورده و منهدم شده و لااقل انعکاس خبر حادثه در مطبوعات داخلی و بیرونی مطمئن را طلب می کند.


و چون تصویر بالا را، که مورد قبول هیچ صاحب عقل و اندیشه نیست، سند مجلس به توپ بسته قرار داده اند، آن گاه که انعکاس حادثه در مطبوعات جهان و همسایگان اطراف هم ثبت نیست، مورخ لاجرم ادعای مطروحه در این باب را تا زمان کشف سند، فاقد وجاهت و مجعول می داند و سر در پی جاعلین مطلب می گذارد تا شاید با پس زدن پرده های استتار، سرانجام کسانی بپذیرند که از بنای تخت جمشید هخامنشی تا عمارت قانون گذاری قجری ناقلان و جاعلین یهود در تمام زوایا و سطور به کار بوده اند.


باری، مدت ها از آن زمان می گذرد که به اجبار کار، هر هفته یکی دو بار عازم شیراز می شدم. در آن زمان یعنی سال های ابتدایی دهه پنجاه، شیراز شهری سوت و کور، با تپش نامنظم و بیمار گونه تجمع و تمدن بود و مهار تحرک آن به تقلای کسبه ای بی حس و حال می گذشت که بیش تر چشم به راه جهان گردانی به دنبال گلیم و گبه بودند و اگر بازیگرانی از آن سوی جهان برای اجرای نمایشی کثیف در ملاء عام سر می رسیدند کسی خم به ابرو نمی داد و احساس بیگانگی با این گونه ماجراها و مجریان نمی کرد. اهالی شهر در هر رده ای به شراب های گوارا، عرق بید مشک و انواع دیگری پز می دادند که شهرتی به هم زده بود. آن چه هر کنجکاو جست وجوگری را شگفت زده می کرد، آن تفاوت ماهوی میان منطق و ملاحظات دیداری از شیراز گردآلود با توصیفاتی بود که در تالیفات وارداتی سیاحان، متکی به چند باغ و خانه اشرافی و قجری عرضه می کردند که نه فقط در سبک و نما، بل در آرایش دیوار و تاقچه با کارت پستال دخترکان اسلاو، که لا به لای آینه کاری های افراطی نشانده اند، در واقع کپی شده ای از معماری ولایات جنوبی روسیه تزاری ارزیابی شده است. هنوز هم ظهور اندک نمایه ای از مدارک و ملزومات تاریخ به شیراز نمی توان یافت که مقدم بر ناصر الدین شاه، با نمونه دیداری، حضور اجتماعی مردم به شیراز را نمایش دهد.    

«در این که این شهر در روزگاران پیش بس بزرگ و آبادان بوده، جای گفت و گو نیست و من نکته ای چند بر این مدعا گواه می آورم. الغ بیگ نواده امیر تیمور که جغرافی دان فاضلی بود، در عهد خویش وسعت این شهر را پانزده میل نوشت. بعد از او کنتارینوس آن را به همین بزرگی و دارای هشتاد هزارخانه یافت. هشتاد سال پیش بارباروس عرصه ی این شهر را بیست میل گزارش کرده، و همچنین بود نظر کلووریوس. پس از او تیشرا دورادور آن را سی و شش میل گفت. ویلیام اسکیکارد در کتاب «تاریخ» نیز آن را به همین اندازه گزارش کرد؛ که محیطی است بزرگ اما همانند دیگر شهرهای آسیا. راز این همه عظمت را باید در وجود باغ های متعدد پهناور دانست نه خانه های بسیار. ژان ایرانی در زمان خود، مردم این شهر را هشتاد هزار تن گفت، و ابن علی سیصد هزار تن. مرا یارای آن نیست که گفته هاشان را انکار نمایم، زیرا در حال حاضر هیچ گونه بررسی قادر به رد کامل آن ها نمی باشد. پس چه به تر که به اوصاف این شهر، بر آن گونه که من اکنون با چشم های خود می بینم دل خوش گردانیم.
شیراز در حال حاضر دومین شهر پراهمیت کشور پادشاهی ایران است. آب مشروب آن از بند امیر تامین می شود، و آن رودخانه ای است که از کوه های تاپاری و یا آن چنان که گروهی می گویند از کوه های پارچو آتری، سرچشمه گرفته، بعد از دویست میل تاب خوردن در مسیری پیچاپیچ با رودهای اولی و کوآسپس، تاب کنونی، درمی آمیزد تا در نزدیکی ولداک، شوشان کنونی، خود را در دامن خلیج رها کرده، از آن جا در آغوش اقیانوس هند فرورود. در این شهر دیواری به چشم می خورد که به وسیله اوزون حسن، آن امیر معروف ارمنستان که مقارن سال 1470 میلادی یا 875 هجری می زیست، برآورده شده، و می نماید که بسیار عظیم بوده. زیرا از جنوب شرقی به شمال غربی به درازای تقریبا سه میل کشیده شده و از آن سو دیگر، درازایش از این مقدار کم تر نیست. وسعت کنونی شهر هفت میل یا در همین حدود است. شیراز در نقطه ای دلپذیر، در انتهای شمال غربی دشتی پهناور، به طول بیست و عرض شش میل، بر دامن یکی از چند کوه بلندی که گرداگردش را فراگرفته، واقع شده. دور از گزند بدخواهان به لطف موقعیت طبیعی، سرشار از برکت و رونق بازار سوداگری، و دوست داشتنی به پاس جلوه های گوناگون هنر با تاکستان ها و باغ و بستان ها و درختان سرو و حمام ها و بقعه های خویش مشام را مست و دیده را فریفته می گرداند، چنان که هر گوشه اش را سیمایی دل انگیز و جلوه ای نشاط آفرین است. در این جا بود که هنر جادوگری زاده شد، این جا بود که نمرود چند صباحی رخت فروافکند. این جا بود که کورش کبیر، آن درخشان ترین چهره ی فرمانروایان عهد باستان، پا بر عرصه ی هستی نهاد و نیز همین جا بود که جز سرش، که به پیشگاه پیسیگارد فرستاده شد، دیگر اعضایش به خاک رفت. در این جا بود که آن مقدونی کبیر عطش آزمندی و می پرستی خویشتن را سیراب گردانید و هم این جا بود که نخستین پیش گو، ترانه ی هبوط مسیح را برخواند. از این دیار بود که می گویند آن سه مرد مجوس آهنگ بیت اللحم کردند، و سرانجام در همین شهر بود که 200 شهریار، عصای پادشاهی را به گردش درانداختند». (آربری، شیراز مهد شعر و عرفان، ص 15)

با زمزمه خطاب هایی ناشایست در زیر لب و این پرسش که سرانجام اهل نظر از میان انواع این آسمان و ریسمان ها باید چه گونه با مساله مغول برخورد کنند که ظاهرا هم آمار بیش ترین کشتار و هم برترین نمایه های تولید و هنر را مدیون آنان نوشته اند، چنان که این جا هم سراغ شیراز را باید از نواده تیمور جغرافی دان بگیریم، به کنتاریوس رجوع کنیم که شیرازش هشتاد هزار خانه دارد، بارباریوس را بشناسیم که صاحب شیراز 20 مایل مربعی است و بکوشیم از میان جنگل این مجموعه اباطیل راه عبور و خروجی در باب شیرازی بگشاییم که با اغماض لازم، امروز هم مساحتی کم از 2 میل مربع دارد.

باری، آربری زاده و جهش کرده قرن بیستم است با شرح حالی بس آشفته و بی سامان، که بیش ترین اعتقاد و همت او صرف بالا نشاندن مولانا و حافظ و وانمود شیراز به بهشت زمین بوده است. تالیفات او، شایسته ترین شاهد برای شناخت و اندازه گیری قدرت ترویج و تزریق مبهماتی از همه نوع به ذهن خواننده عادی و عامی است، هرچند که خود در آغاز چنین توجه می دهد.

«من، در این چند گفتار، میان بر این بسته داشته ام که پرده از عواملی که این شهر را ابدیت بخشیده به یک سو کشیده، همه را یکایک باز نمایم. و چنین اندیشیده ام که این همه هستی را سرمایه ای جز جمال پرستی و دل بستن بر هر آن چه که زیباست، نبوده است. تصور زیبایی به عنوان پدیده ای الهام بخش و معنوی، که معنایش زندگی و در هنگام فتنه انگیزی ها و مصائب تسلی ده قلب آدمی است. همت ام بر آن بوده است تا این جنبه های معنوی را در شرح حیات و آثار اولیا و سخن سرایانی، که فرزندان راستین این دیار و سرمایه فخر جاودانی آنند و آوازه ی بلندشان بس رساتر و برتر از جلال بارور شاهان و امیرانی است که بر آن فرمان رانده اند، تصویر نمایم. این مردان، در عصر هولناک ترین زشتی ها و پلیدی ها، آفریننده ی زیبایی شدند و ما را این نکته آموختند که چه سان می توان حیات این جهانی را، درست در آن روزگارانی که به ظاهر هیچ مفهومی بر آن متصور نیست معنایی بزرگ بخشید. بیش تر داستان من ناآشناست. چون قلم در باب نکاتی به گردش انداخته ام که بیرون از دایره یاد تاریخ گزاران است و تا آن جا که می دانم این خود نخستین کوششی است که بیرون از حدود کشور ایران، در نگارش تاریخ شیراز به کار آمده و نیز نخستین گامی است که در راه تعبیر و بازنمایی سرگذشت این شهر بداشته می شود، از این رو از نقایص داستانی که آورده ایم نیک آگاهم». (آربری، شیراز مهد شعر و عرفان، ص 2)


برای تنبیه پرت اندیشان و مقابله با ادعاهای  بی پایه آربری نتوانستم از ارائه دوباره این عکس هوایی منصرف شوم که محصول نقشه برداری نیروی هوایی ایران در سال 1335 هجری شمسی است و نشان می دهد شیراز 55 سال پیش هم جز کرت هایی کنار هم برای کشت خیار و چغندر نبوده است. وجود پیچیدگی در بررسی های مربوط به شیراز، که بر اساس ارزیابی مانده های تاریخی آن، عمری نهایتا دو صد ساله می گیرد، مطلبی است که کاسبان تاریخ ساز هم ناچار بدان معترف بوده اند.

«خان زند پس از ورود به شیراز در جست و جوی خانه ای مناسب جمعیت و شان دستگاه سلطنت افتاد و چون نه چنین بنایی وجود داشت و نه خاطر مشکل پسند وی راضی می شد که در خانه و سرای پرداخته ی گذاشتگان و گذشتگان منزل کند به فکر ساختن قلعه ای مشتمل بر عمارت رفیعه و بناهای بدیعه افتاد که قابلیت حرمسرا را داشته باشد. بنابراین زمینی وسیع انتخاب نمود و جهت ساختمان و تزیین آن هنرمندان ولایات مختلف را از معماران و بنایان و نجاران و نقاشان و سنگ تراشان و مغنیان به شیراز فراخواند». (عبدالحسین نوایی، کریم خان زند، ص 288)

این هم شیراز دو قرن پیش که جای مناسبی برای اسکان کریم خان ندارد. بی گمان باید کسانی را به محاکمه فرهنگی فرا خوانیم که هر رطب و یابسی را بی توجه به حداقل تطابق منقولات، یا امکان انجام و ابزار این و آن تحول، تنها به قصد فرود در این خانه عنکبوت که تاریخ ایران نامیده اند، بی مهابا به قلب حقیقت تاخته و می تازند. بدین ترتیب باید به آن نیازی بپردازم که تولید شیرازی را توضیح دهد که نیم قرن قبل هم، چنان که آن عکس هوایی از مرکز شهر گواهی می داد، عمدتا سطحی برای کاشت سبزی بوده است.

«خاورشناس نامی آلمانی کارل برکلمان در کتاب تاریخ ادبیات عرب می نویسد: «معین (نجم) الدین ابوالقاسم محمود بن محمد جنید العمری الشیرازی متوفی در 791=1389: شدالازار فی حط الاوزار تراجم احوال سادات و علمای شیراز نسخه ی خطی موزه ی بریطانیا ضمیمه ی 677 و پسرش عیسی آن را به نام ملتمس الاحباء به فارسی ترجمه کرده که به نام هزار مزار معروف است». (جنید شیرازی، هزار مزار، ص ۱۴)

این نقل کلید گشایش آن راز سر به مهر و علتی است که شیراز را از زمین سبز کرده اند تا کمبودهای تاریخ نوشته های کنیسه و کلیسا، یعنی آرامگاه این همه شیخ و شاه را رفع و رجوع کنند که در صفحات مجموعه مجعولات نوشتاری، با نام میراث مکتوب، جای داده اند. بر این اساس است که ناگهان از گوشه ای در بریتانیا کتابی کشف می شود به زبان عرب که با تقسیم شیراز به هفت منطقه و خاکستان، دفن شماری از اهالی فرهنگ و سیاست در گورستان هر بخش را ممکن می کند تا جاعلان حاشیه نویس این همه نعش تولیدی خود را زمین بگذارند و چیزی نمی گذرد که فرزند جنید هم کتاب پدر را به فارسی برمی گرداند، برآن نام هزار مزار می گذارد و منتظر می ماند تا بر اساس معجزات معمول، در اروپا کشف شود. به زبان دیگر اگر این گونه مطالب را شایسته عنایت بدانیم، پس مناسب ترین عنوان برای شیراز، گورستان تاریخ است. به راستی که سرویس نعش کشی میان شیراز و دیگر ایالات بازار گرمی داشته و ظاهرا اشتیاق تدفین به شیراز چنان وجاهتی یافته بود که گویا صاحب نظری در کرمان و اصفهان و یزد و تبریز به گور نرفته و وسوسه خفتن تا روز حشر به شیراز، چشم داشت و انتظار نام آوران ایام بوده است.

«برای مزید اطلاع یادآور می شود که امروز تقریبا کلیه این خاکستان ها جز خاکستان درب سلم از بین رفته و از هر کدام جز چند مزاری باقی نیست. به طور قطع آن چند مزار نیز، در اثر کم اعتنایی و عدم توجه به زودی بی نشان می گردد چنان که امروز از خاکستان شیرویه اثری نیست و نگارنده هر قدر جست و جو کرد که محل آن را یبابد موفق نگردید و چند نفر از معمرین هم که نشانه هایی دادند چون گفتارشان با هم مطابقت نداشت همچنان محل قبرستان در پرده اختفا باقی ماند. از قبرستان خفیف تنها مزاری که باقی مانده همان مزار شیخ کبیر ابوعبدالله خفیف است که به سعی انجمن آثار ملی بقعه و فضایی مناسب برای وی ایجاد شده است». (جنید شیرازی، هزار مزار، ص ۱۴)
این جا هم همانند دیگر مکتوبات کهنه، در باب تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران، گرچه در آغاز اعلام می شود که دست نویسنده از همه کس و همه جا کوتاه بوده، اما در عین حال نمی دانیم به مدد کدام علم جفر، جنید کتابی نوشته است که از جمله پس از گذشت شش قرن، محل گور آن رویگر زاده سیستانی با نام یعقوب لیث را به شیراز معین کرده است!

«اما بعد بدانک بعضی از برادران دینی مرا آگاه گردانیدند به یاد کردن اهل گور و رسیدن به سر رباط ها و زیارت گاه های شیراز. خدای او را به محبت صالحان برخوردار گرداناد پس از این آگاهی مرا گفت نام ایشان به حرمت می برند و صیت و آوازه ایشان به عزت می زنند که شیراز برج اولیاست و مکان شهداست و جای پرهیزگاران است و محل و مقام عزیزان و پیران است و شهری است که در مسلمانی بنا کرده اند و هرگز به سبب بت پرستی پلید نشده است و مقصد عالمان و عبادت گاه پاکان گشته است و مسکن بزرگان و برگزیدگان است. بدان که شیراز را بر دیگر شهرها فضلی است و علماء شیراز و عباد آن بر بیش ترین علماء و فضلای دیگر افضلی است. مترجم کتاب می گوید ای جوینده نکات تحقیق و تصدیق و بیننده درجات توفیق اگر در آن حدیث که حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم در شأن سلمان فارسی، رضی الله عنه فرموده است تفکر و تأمل نمایی بر آن روایت که مشارالیه از قراء  به کشیراز بوده تعظیم اهل شیراز بدانی و توقیر نیک زنان به نیک مردی به جای آری». (جنید شیرازی، هزار مزار، ص 30)

نقل بالا نیک به کار مشتاقان استقرار بر کرسی نمایندگان مجاز از شهر شیراز می خورد که هر کلامی را برای نزدیک تر شدن بدین مسند با دقت تمام رصد می کنند و در حیات می توانند به حرمت ان توصیف هزار مزار از مردم شیراز، خود را یکی از آنان بشمارند.

«و نام کتاب اصل که عربی است شدالازار فی حط الاوزار نهاده تا موافق اسم کتاب باشد و مترجم این کتاب ملتمس الاحباء خالصا من الریاء نام کتاب فارسی کرد و از جهت رفیقی شفیق که در زیارت چهل مقام شیراز می رفت و التماس کرد که مزارات که پدر تو و شیخ ما نوشته است، از مطالعه آن عاجزیم اگر تو فارسی کنی تا ما و دیگران از آن بهره مند شویم شاید که منظور نظر اهل سعادت گردد و عندالله موجب رحمت و غفران و کرامت و امتنان شود و المأمور معذور لابدست کتاب هارا از مقدمه که اساس کلام و استنجاح مرام از وی محصل گردد انشاءالله تعالی و الله الموفق المعین». (جنید شیرازی، هزار مزار، ص 34)

و این آخرین فصل یادداشت پیش رو، که از زبان جنید می شنویم که تا قرن هفتم هجری هم اهل کتاب شیراز و صاحبان آن توصیفات و مقامات مفصل و مجلل، پس از ۶۰۰ سال هنوز خواندن به زبان عرب را نمی دانسته اند! (ادامه دارد)

نظرات 47 + ارسال نظر
ساده دل یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 06:37 ق.ظ

سلام

بالاخه انتظارها بسر رسید و واراد مباحث دوره جدید شدیم

استاد بسیار بسیار متشکرم

[ بدون نام ] یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 08:21 ق.ظ

سلام
خیلی حال میده این مقاله رو بکوبی تو دهن کسایی که اینقد شیراز شیراز میکنن!

[ بدون نام ] یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 08:24 ق.ظ

استاد به نظر میرسه سفر به کره ماه هم یه دروغ بزرگ باشه!شما اطلاعی از این قضیه دارید؟میگن 40 سال پیثش تونستن برن اونجا ولی بعد از اون این کار تکرار نشده!!!

با سلام
کشف انجیل 1500 ساله در ترکیه که بر روی چرم نوشته شده+تصویر کتاب

آقای قشقایی. حالا این تحفه که خیلی به مومیایی دختر کورش شبیه است، کجا پیدا شده و به خط چه مردمی است؟1

آیدین قشقایی یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 01:35 ب.ظ

با سلام و عرض پوزش بابت لینک ناقص پیام قبلی.
لینک صحیح
http://www.todayszaman.com/news-272334-1500-year-old-handwritten-bible-kept-in-ankara-ministry-confirms.html

حاجی یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 02:17 ب.ظ

قلابی بودن سفر به کره ماه چند سال پیش از سوی محققان آمریکایی با مستندات بسیار اثبات شد و چنان هیاهویی کرد که مسئولان آمریکایی چاره را در خاموش کردن و ساکت کردن قضیه دیدن و دیگر هیچکس در اینباره حرفی نزد! اگر در اینترنت بسرچید، اطلاعات خوبی در اینباره خواهید یافت. مختصرا اینکه آمریکاییان برای رو کم کنی با روسها طی یک صحنه سازی سفر به ماه را بازسازی کردن البته روی زمین! یک گاف شان هم این بود که یک دوربین عکاسی از سطح کره ماه از نیل آرمسترانگ عکس برداری می کند، در حالی که نیل در حال پایین آمدن از پله های آپولو است!!! آن هم در حالیکه در اخبار زنده فرود بر ماه می گفتند اول نیل بر سطح ماه فرود می آید و بعد از سطح ماه عکس و فیلم می گیرد! و یادشان نبود که نباید از قبل روی سطح ماه دوربینی وجود داشته باشد!!!!!!!!!!!!!!

کمیل آلبوشوکه یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 03:17 ب.ظ


دکتر الدغیم یکی از بزرکترین تاریخ دانان عرب و اهل سوریه در جلسه "دوستداران شاهنامه فردوسی و شاهنامه و اثار آن بر اسلام" در بین 30 تاریخدان معروف غربی در دانشگاه کمبریج بریطانیا که در آن 13 محقق از 30 نفر یهودی بودند و 5 نفر ایرانی با تمام قدرت و صراحت اعلام کرد که طبق تحقیقاتی که اقای پورپیرار انجام داده شاهنامه یک شیادی ساخته شده یهود و کپی برداری از کتاب هندی است و هیج سند معتبری برای معرفی اسلام محسوب نمی شود و تنها قرآن است که یک سند سالم از اسلام میباشد. این گفتار باعث قهر 13و خروج یهودی در جلسه شد و آنها استاد پورپیرار را یک فاشیست ضد یهود معرفی کردند و 5 محقق ایرانی هم آقای پورپیرار را یک عرب لیبیایی مهاجر به ایران طی 100 سال پیش معرفی کردند ولی آقای الدغیم به آنان گفت آیا شما جوابی برای کلام ایشان دارید؟ پس مهم نیست به گذشته ایشان که از چه نقطه ای آمدن نگاه داشته باشید. بدین ترتیب جلسه ناتمام باقی ماند.

توحید یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 06:10 ب.ظ

آقای جهود .
فحش های دیروز شما باعث شد که خون جلوی چشمان علیرضا رو بگیره :

http://makr-naria.blogfa.com/

[ بدون نام ] یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 06:33 ب.ظ

آقای «نتانیاهو»، مراقب اعضای دفترت باش، ایران پیشکش!

http://www.tabnak.ir/fa/news/229254/%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%87%D9%88-%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%82%D8%A8-%D8%A7%D8%B9%D8%B6%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%81%D8%AA%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DA%A9%D8%B4

در اقتصاد ایران، بانک‌ها «تجارت پول» می‌کنند

http://www.tabnak.ir/fa/news/229226/%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AA%D8%AC%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%BE%D9%88%D9%84-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF

جدیدترین یافته های علمی از قدیمی ترین تصویر ارگ بم

http://forum.gigapars.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B9%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%8A-81/%D8%AC%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D9%8A%D8%A7%D9%81%D8%AA%D9%87-%D9%87%D8%A7%D9%8A-%D8%B9%D9%84%D9%85%D9%8A-%D8%A7%D8%B2-%D9%82%D8%AF%D9%8A%D9%85%D9%8A-%D8%AA%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D9%8A%D8%B1-%D8%A7%D8%B1%DA%AF-%D8%A8%D9%85-9526/

رامین.ص یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 09:36 ب.ظ

با سلام:

استاد گرامی با تشکر از مقاله جدیدتان.امیدوارم در مباحث بعدی به توپ بستن مجلس را بیشتر بازکنید. جناب آقای کمیل آلبوشوکه اگر آدرس یا لینک خبری موضوع مطرح شده را دارید بیان کنید تا موضوع بهتر پیگیری شود.(باسند گفته شود.)با تشکر

کمیل آلبوشوکه دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 12:13 ق.ظ

این موضوع در حدود اواسط سال 2011 در دانشگاه کمبریج رخ داده و به هم خوردن جلسه نیز در آن موقع در دانشگاه انعکاس داشته. شخصا قرار است با دکتر الدغیم دیداری داشته باشم که حتما از ایشان بیشتر سئوال خواهم کرد.

abbas دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 07:47 ق.ظ

http://www.asrema.com/a/H-Old_Shiraz/slides/Old_Shiraz-zand%20st%20shiraz%201931.html

هلو دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 10:15 ق.ظ

اقای عباس از بین عکس های موجود در ادرستان در عکس شماره 89 درختی در اطراف قبر حافظ درختی در کار نیست اما در عکس های 87 و 88 اطراف قبر حافظ درخت دیده میشه اگر هم عکس شماره 89 را نزدیک به عکس 86 بگیریم که هر دو تقریبا!!!!!!! از یک زاویه گرفته شده باشند در پشت عکس 86 کوه هس اما در عکس شماره 89 کوهی در پشت قبر حافظ دیده نمیشه
تا نظر استاد چه باشد

با سلام
در لینکی که جناب عباس از عکسهای شیراز قدیم گذاشته اند، عکس شماره 12 در لینک زیر مربوط به بازار وکیل در اواخر دوره قاجار است.
http://www.asrema.com/a/H-Old_Shiraz/slides/Old_Shiraz-155.html
اگر به عکس توجه کنید متوجه می شوید که این بازار کاملاً نوساز به نظر می آید و با توجه به اینکه ادعا می شود این بازار در حدود سالهای 1750-1790 میلادی ساخته شده در زمان گرفتن این عکس این بنا حداقل 130 سال قدمت داشته و قاعدتاً نباید از لحاظ ظاهر ساختمانی به نویی عکس مذکور باشد!!!

رامین۰ص دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 12:06 ب.ظ

سلام:
استاد گرامی پایدار باشید.آیا این ساختمان قدیمی واقعامربوط به مجلس آن زمان است؟با تشکر.

آقای رامین ص. بله عکس مربوط به ساختمان مجلس است، که احتمالا چند توپ پینگ پنگ به آن اصابت کرده است.

مهدی - مهدی دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 12:43 ب.ظ

http://www.asrema.com/a/H-Old_Shiraz/zindex.html

مهدی - مهدی دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 12:45 ب.ظ

http://www.asrema.com/a/H-Old_Shiraz/

aydin دوشنبه 8 اسفند 1390 ساعت 09:17 ب.ظ

با سلام
استاد سرانجام شما به تاریخ معاصر وارد شدید . و پیش بینی بنده در مورد مناره های قلابی مسجد صاحب الامر تبریز درست از آب در آمد . به دلیل وزن زیاد این مناره ها کج شده و در حال فرو ریختن می باشند . شبیه مناره های مسجد جامع اصفهان (اصفهیون) .

سلام بر شما سه‌شنبه 9 اسفند 1390 ساعت 06:27 ب.ظ

با سلام و خسته نباشید
اگر امکان داشته باشد در مورد بنایی موسوم به مقبره الشعرا در تبریز ( که حدودا نزدیک به 60 - 50 سال پیش بر روی یک قبرستان در تبریز بنا شده ) توضیحاتی بدهید .

اگر به توضیح حکومتی و رسمی این بنا دقت فرمائید گفته می شود مدفن بیش از هفتصد عارف و شاعر پارسی گوی است . ( بخشیدن اسامی و قبر شعرای موهوم فارس به منطقه آذربایجان و مصادره آن منطقه )

آزاده سه‌شنبه 9 اسفند 1390 ساعت 11:02 ب.ظ

سلام استاد
استاد عزیز باتوجه به فرمایشات شما مبنی بر اینکه از500 سال قبل به بعد کشتیرانی در جهان بوجود آمد سرخپوستان آمریکا به چه نحوی از آسیا به آمریکا مهاجرت کردند؟
ممنون انشالله که همیشه موفق باشین ( آرزوی قلبی من اینه که یک بار هم که شده شما رو از نزدیک ببینم)

خانم آزاده. کشتی رانی محلی، یعنی از بندری به بندر همسایه، با قایق یا کشتی های کوچک بادبانی یا پارویی، از دیر هنگام برقرار بوده، ولی ورود کشتی ها به آب های آزاد جهان که قدرت و امکانات اولیه سفرهای طولانی در مسیرهای ناشناخته را داشته اند، از 500 سال پیش آغاز می شود که منجر به کشف فیزیک و نقشه جهان و قاره آفریقا و آسیا و به تدریج سراسر آمریکا شد. ضمنا دفتر کار من رو به دوستان و دشمنان هم باز است. کافی است به انتشارات نیل در مقابل دانشگاه رجوع کنید.

ساده دل چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 01:28 ق.ظ

سلام بر استاد عزیز و دوستان عزیز

مریضخانه دارالشفاء (سینا،) اولین بیمارستان ایران
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=2280593
بعد از مراجعت ناصرالدین شاه از سفرهای اروپایی که به شدت تحت تاثیر پیشرفت های صنعتی اروپا قرار گرفته بود، با مشاهده بیمارستان های فرنگی دستور داد تا مریضخانه ای به سبک اروپایی در دل شهر تهران دایر کنند که در واقع آغازی برای گسترش علم طب شناسی شد. مشیرالدوله صدراعظم وقت، علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه و ناظم الاطبا نفیسی (پزشک و مؤلف فرهنگ بزرگ فارسی به فارسی) مامور انجام این کار شدند.
مریضخانه موردنظر در سال ۱۲۵۱ ه.ش با نام «مریضخانه دولتی» با ۴۰۰ تخت با سه ساختمان مجزا در خیابان امام خمینی (سپه سابق) نرسیده به میدان حسن آباد (هشت گنبد) تاسیس شد. به گفته قدیمی ترین پرستار بیمارستان براساس اسناد موجود در یکی از ساختمان های بیمارستان در یک سال اول تاسیس بیش از ۲۵۰۰ بیمار، معالجه شدند.

http://www.darioush-shahbazi.com/index.php?option=com_content&task=view&id=46&Itemid=12



این مختص مباحث پیشین هست:
آشنایی با آرامگاه امامزاده آقاعلی عباس و شاهزاده محمد - اصفهان
کاشیکاری نمای داخل ایوان و سقف و نمای خارجی جنوب غربی این مجموعه یکی ازشاهکارهای برجسته بوده که در سال 1367 شمسی آغاز و در سال 1370 به اتمام رسیده است.
http://hamshahrionline.ir/news-148714.aspx

abbas چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 09:32 ق.ظ

http://www.mashreghnews.ir/fa/news/101021/%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%DA%A9%D9%87-%D8%A8%D9%87%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A3%D8%B3-%D8%A7%D9%85%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF

آقای عباس. از ارسال لینک متشکرم. در عجب ام که مگر چند گروه مامور بی اثر کردن نو نوشته های این وبلاگ اند. نه فقط در یکی دو ماه اخیر رسانه های اصطلاحا ملی حتی در برنامه کودکان به جدال با مطالب بنیان اندیشی مشغول بوده اند، بل حالا همین سایت مشرق عکس مجلس در مقاله 14مقدمه مرا با افزودن تل های خاک دگرگون کرده اند.

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 10:41 ق.ظ

سلام
پطر کبیر پس از مشاهده اروپا دستور داد که اقداماتی در روسیه انجام بشه و شد پدر روسیه مدرن و عنوان کبیر بهش داده شد.
ناصر الدین شاه هم پس از سفر فرنگستان کارهایی برای ایران انجام داد که بیمارستان سینا یکی از اونهاست و خیلی چیزهای دیگه هم بهش نسبت میدن.
حالا این ناصرالدین خان که خودش مامور فرنگ بوده! آیا این داستانهای بعد از سفر های ناصرالدین شاه دروغه؟ یا پطر کبیر؟ یا هردو؟!

حوصله کنید.

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 11:26 ق.ظ

با توجه به گفته جناب ساده دل این سئوال مطرح میشود که چرا با وجود پیشرفت تئوریک مثلا در طب چرا بیمارستان به فکر کسی نرسیده است که در این کشور برپا کند؟!!جالب اینجاست ما افتخارات بس بزرگ که در ثریا هم قدم میزدند داشته ایم ولی همش چیزهای پایه و زیربنایی را از غربی ها یاد گرفته ایم!

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 11:34 ق.ظ

میشه خواهش کنم کامنتی که تایید شده جواب ندید؟ من که نمی تونم تمام کامنت ها رو چک کنم که بهش جواب دادید یا نه؟ کسی هم بهم نمی گه. مثلا همون انجیل 1500 ساله. آرشیو هم نامنظم و به هم ریخته میشه. بترسید از نفرین خاخام! عصبانی میشه!

بی نام چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 12:49 ب.ظ

]قای م.ستاره عزیز آیا به یاد داری؟

پنج سال پیش بود که خبری چون بمب در ایران منفجر شد وصدای آن به اقصی نقطه جهان رسید. خلاصه خبر این بود "داروی ایدز توسط ایرانیان کشف وبا نام تجاری "ایمود" روانه بازار خواهد شد".آن روز آقای باقر لنکرانی وزیر بهداشت بود وچنین احساس وامید بیماران وخانواده آنها را به بازی گرفت وامروز این مرد سخنگوی جبهه پایداری است خدا عالم است که با این روحیه وتفکر چه سیاست مدار بزرگی خواهد شد این مرد اگر مردم عملکرد گذشته را نصب العین قرار ندهند.
آن روز فقط یک مرد با ریشخند به این ادعا خندید جناب "م.ستاره"عزیز ومطلبی نه چندان مفصل اما واقع گرایانه نوشت که خلاصه آن این بود"دروغ است".

[ بدون نام ] چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 07:30 ب.ظ


عارف جان

این رو یادت رفت:
با خدا کشتی بگیرید...

یک یهودی دچار عقب افتاده ذهنی حاد
چطور خاخام نظارتی رو این نداشته؟نکنه آقازاده ای (خاخام زاده) از نسل لاوی(سید!) است؟


۱ چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 08:33 ب.ظ

سلام
نمی دانم کتابهای رحیم رضازاده ملک را خوانده اید یا نه؟ یکی از باستان پرستان است که به خاطر نوشتن یک کتاب بایکوت شده، کتابی به نام زیج ملک. در این کتاب پته ی تمام تقویم سازان و تقویم نویسان رضاخانی را بر آب ریخته. کتاب را که می خوانی تازه می فهمی تقویم 900 ساله جلالی ساخته و پرداخته ی اوایل قرن اخیر و برداشتی بسیار ساده از تقویم میلادی است. بیسوادی بسیاری از اساتید چون بیرشک و ملکپور و . . . ثابت می شود. این کتاب با تیراژ 1000 یا شاید 500 جلد توسط خود مؤلف چاپ شده و نایاب است اکثریت قشر تحصیلکرده و آگاه نیز از وجود آن بی اطلاعند. اگر نظری یا تکمله ای بر آن بنویسید به قول جوانترها چه شود! فکر می کنم به درد مباحث اخیر بخورد.

طالب حقیقت چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 08:41 ب.ظ

با سلام به استاد و دوستان.

نظرتان درباره ی این ویدئو چیست؟ نقشه ی جدیدی در کار است؟

http://www.aparat.com/v/46bf4580f4046a9ed6a77e6725948bb290962

آزاده چهارشنبه 10 اسفند 1390 ساعت 10:26 ب.ظ

ممنون استاد عزیز
من از دوستان و طرفداران پرو پا قرص شما هستم دو دفعه اومدم ولی تشریف نداشتین ، همیشه از خداوند میخام که از عمر من کم کنه و به عمر انسان بزرگی مثل شما اضافه کنه
سلامت باشین ضمنا مراقب خودتون باشین

خانم یا آقای آزاده. لطفا از قبل روز و ساعت قرار را با تلفن تعیین کنید.
تلفن 66492049

سیروس جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 12:31 ق.ظ

برادر یک. این کتاب نایاب رنج ملک را چطوری میشه تهیه کرد؟ اگر شما نسخه ای دارید بی زحمت یک کپی به استاد بدهید تا بتوانیم از ایشان بگیریم و تکثیر کنیم و این بایکوت را هم بشکنیم.

عارف محب. به تو گوساله فقط باید گفت بیا همان بخار معده ما و البته استاد را تناول کن. میدونی که بخار معده چیه؟؟؟!

abbas جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 09:36 ق.ظ

http://www.bultannews.com/fa/pages/?cid=35608

آقای abbas. این عکس هزار بار قلابی تر از آن است که در یادداشت بعد نصب خواهم کرد. اگر ممکن است محل برداشت آن را بنویسید. ممنونم

مهدی - مهدی جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 01:03 ب.ظ

برای مقایسه با عکس شیخ لطف الله:

http://dabirinezhad.persiangig.com/Aa122_03811_00.jpg

http://www.asriran.com/files/fa/news/1386/10/2/85110_873.jpg

مهدی - مهدی جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 01:05 ب.ظ

http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/ca/Noori_Sheikh_Fazlollah.jpg

مهدی - مهدی جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 01:13 ب.ظ

به سمت قرارگیری شیر و خورشیدها و محل شاخه درخت در دو عکس توجه کنید.

مهدی - مهدی جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 03:46 ب.ظ

شیخ فضل الله*

حذف جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 07:38 ب.ظ

http://s2.picofile.com/file/7318029458/karkasDamavand.jpg

سلام
به نظر تون این عکس واقعیه؟ دیدن دماوند از فراز کوه کرکس اصفهان؟ ۳۰۰ کیلومتر فاصله است آخه!


ضمنا من تو عکسهای مهدی-مهدی که چیزی ندیدم. منظورش چیه؟

آقای حذف. تمام اطلاعات در لینک ساعت 20 و 45 دقیقه ارسالی شما به وجه مضحکی اشتباه و نادرست است.
منظور آقای مهدی - مهدی هم توجه به جزییات صحنه دار زدن شیخ فضل الله است.

غصه دار جمعه 12 اسفند 1390 ساعت 11:46 ب.ظ

با سلام
به عرض دوستان برسونم که بنده هر وقت که قرآن می خونم یه چیز تازه می فهمم. امروز داشتم سوره آل عمران می خوندم که رسیدم به آیه ۴۲.

وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاکِ وَطَهَّرَکِ وَاصْطَفَاکِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِینَ.
و هنگامى که فرشتگان گفتند اى مریم خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.

من تا الان فکر می کردم که سرور زنان جهان کس دیگه اس! اصلا تو مخ ما کردند که علت اصلی خلقت کائنات به واسطه وجود نازنین یه خانم دیگه بوده!!
حالا می فهمم که من و بقیه هم کیشانم چقدر از قرآن فاصله داریم؟؟
البته خدمت اساتید حاضر جسارت نباشه ها... خودمو گفتم که تازه کارم.

محمد اوجال شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 02:15 ق.ظ

سلام به استاد کبیر و دوستان

آقای غصه دار، حدود 5 سال پیش بود که آن موضوع (آیه 42 آل عمران) توجه بنده را هم جلب کرد (زمانی که هنوز کتاب بی بدیل اسلام و شمشیر منتشر نشده بود) و وقتی که موضوع را با برادر بزرگترم که در این مسائل صاحب اطلاعات بود پرسیدم، جواب داد که در آن آیه منظور بازه زمانی ای است که حضرت مریم در آن زندگی می کرده؛ یعنی حضرت مریم در دوران زندگانی خود سرور زنان عالم بوده است!! در پاسخ پرسیدم: اگر اینطور باشد، پس تکلیف "العالمین" در انتهای آیه اول سوره فاتحه چه می شود؟ "الحمد لله رب العالمین" یعنی حمد و ستایش تنها در دوره و زمان خاصی مخصوص خداوند است و نه همه زمان ها؟!!!... که جواب منطقی ای نشنیدم!

abbas شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 02:43 ق.ظ

http://www.bultannews.com/fa/pages/?cid=35608

abbas شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 06:24 ق.ظ

http://tanehnazan.blogspot.com/2008_06_01_archive.html

آقای abbas
متاسفانه باز نشد.

abbas شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 10:28 ق.ظ

Tanehnazan. tanehnazan.com

آقای abbas. باز هم باز نشد. محتوای به درد خوری داره؟

رهگذر قدیمی شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 11:17 ق.ظ

جناب غصه دار
از 61 موردی که من کلمه "العالمین" را در قران دیدم هیچ کدام ظاهرا بر زمان مشخصی اشاره نمی کنند اما مترجمان در مواردی آن کلمه را برای زمان معینی ترجمه می کنند مثلا آنجا که در آیه 16 سوره جاثیه در مورد بنی اسرائیل می فرماید

[ بدون نام ] شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 12:59 ب.ظ

جناب آقای پور پیرار
با سلام فراوان آیا نظر شما در مورد عدم رویش نخل خرما در منطقه فارس اشتباه بوده یا نه؟
جعلی بودن آن مهر مجزاست. بنده فقط با رویش نخل مسئله دارم مخصوصا که امکان بررسی آن در حال حاضر برای بنده میسر نیست. باتشکر

فارس به داشتن خرما مشهور نیست.

احسان حاجی زاده شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 03:40 ب.ظ

سلام
با عرض پوزش از محضر استاد و دوستان
عارف خیلی دور برداشتی این تخیلات مسخره تو دیگه جمعش کن بچه جون وگرنه هر وقت تو خیابون دیدمت همون جا دک و پوزت رو پیاده میکنم
شیرفهم شدی جوجه؟؟؟

علیرضاـ۱ شنبه 13 اسفند 1390 ساعت 10:19 ب.ظ

یک محقق انگلیسی موفق شد بخش گم شده دیوار چین را در منطقه‌ای خارج از این کشور پهناور، در منطقه‌ای واقع در جنوب مغولستان کشف کند.

به گفته «لیدنسی» با وجود نامگذاری این دیوار به نام «چنگیزخان»، وی نقشی در احداث بخش مغولی دیوار چین نداشته است. همچنین ساختار دیوار چنگیزخان کاملا مشابه ساختار بخش هم مرز دیوار چین است

به همراه تصاویر

http://www.parsine.com/fa/news/58866/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%DA%AF%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D8%B1-%DA%86%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B5%D9%88%DB%8C%D8%B1

بفرما این هم دیوار نیم متری بدون ملات (مسخره کردن)

جواد حاجی زاده چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 04:26 ب.ظ http://truemountain.blogfa.com

سلام استاد
تو این چند سال با صحنه هایی از تمدن بسیار بزرگ در زیر خاک مدفون شده نقده روبرو میشوم که تاسف بسیاری میخورم
همه جا اسکلت های سوخته
همه در خانه هایشان مدفون
خانه هایی که پس از کشته شدنشان به اتیش کشیده شده اند
شاید ده ها هزار کشته از دوران باستان در نقده داشته باشیم که همه در یک زمان واحد کشته شده اند
این را از شباهت ضروف سفالی و بافت خانه ها و ... میتوان فهمید
اما از ان دوران تا ۲۰۰ سال قبل یعنی دوران قاجار هیچ اثری از متمدن ترین شهر ایران نداریم
چند روز پیش با صحنه ای روبرو شدیم که ...
اسکلت سوخته کودک داخل تنور بود گویا خانواده اش برای نجات او کودک را داخل تنور پنهان کرده بودند ... اما...
مطمئن هستیم که یهودیان دست داشته اند
چون شاهد هستم و میشنوم که هر عتیقه ای از منطقه پیدا میشود انها با گرانترین نرخ ان را از قاچاقچیان خریداری میکنند...تا ...
مرکز شهر نفده محدوده بسیار بزرگ باستانیست که هکمتانه پیش ان هیچ ندارد اما حالا با چنگال لودر ها نابود میشود و این تپه باستانی با راز هایش که بسیاری از سوالها را میتواند جواب بدهد برای همیشه به سکوت ابدی برده میشود
خواهش میکنم اگر نفوذی دارید اجازه ندهید نابودش کنند مثل تمام اثار باستانی دیگر
............
بعضی از جاها هم علامات صلیب پیدا میشود که معماری و خانه هایشان سنگی است مثل قلعه باستانی و پر راز ماریا که هنوز هیچ عملیات باستان شناسی غیر از قاچاقچیان عتیقه انجام نداده اند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد