حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

حق و صبر

تاملی در بنیان تاریخ ایران

اسلام و شمشیر، 55

 

Anchor

در منظر ناقد و کاونده تاریخ، اسناد غیرهمزمان، مستندی در امور دور محسوب نمی شوند، که این جا مسائل صدر اسلام است. زیرا کهن ترین اشارات در میراث مکتوب کنونی، در موضوع طلوع اسلام، لااقل سه قرن با زمان وقوع آن فاصله دارد. در این بازمانده های غالبا مجعول، پیامبر اسلام را وابسته و برخاسته از قوم بی نشان عرب می دانند که پیوسته مشغول شمشیر کشیدن به راست و چپ اند، سوسمار می خورند، تفاوت طلا و نقره را نمی دانند و پیشینه و هویت قابل پی گیری ندارند. گرفتاری مولفین و شارحان آن دوران پیوسته حل این تناقض بوده است، که آن عرب بی اثر، که تفاوت ها را نمی شناخت، برای چپاول چه چیز به سراغ کاروان ها می رفت و کالای غارتی را به کدام بازار و با چه براندی می برد؟ مولفین تواریخ و حواشی مسائل صدر اسلام  حمله به این کاروان ها را زمینه ای برای نمایش میراث و عادت غارت و هجوم نزد اعراب می دانند تا برای ادعای رسوخ دین اسلام از مجرای تیغه شمشیر مقدماتی فراهم شده باشد. بدین قرار هیچ یک از مکتوبات تدارکاتی و منتسب به سده های اولیه اسلامی، نزد مورخ اعتبار و ارزش و استحکام کاربرد در ساختمان تحقیق را ندارند و در ویترین گفتار سیاسی با زیر ساخت دشمنی با اسلام چیده می شوند.

با این مقدمه و با تکیه بر مباحث پیشین، قرآن به تنها سند و گزاره همزمان قابل رجوع و وثوق از زمان ظهور پیامبر و طلوع اسلام تبدیل می شود و روز شمار حوادث عمده ای است که در زمان بعثت و حیات پیامبر رخ می داده است.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُب بَّیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإن کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَکْتُبُوْهُ صَغِیرًا أَو کَبِیرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ای مومنان اگر وامی به یکدیگر می دهید که مهلت معینی دارد، پس محرری دادگر از میان خودتان بنویسد، و هیچ کاتبی به شکرانه توان تحریر و آموزش الهی نباید از این کار سرباز زند. باید که وام دار املا کند و او با پروای از خداوند بنویسد و چیزی را فرو نگذارد، اگر کسی که وام بر عهده اوست کم خرد یا ناتوان باشد، یا املا کردن نتواند، باید سرپرست او عادلانه املا کند، و دو شاهد از مردان خودتان را بر آن گواه بگیرید، و اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن از گواهانی که می پسندید، که اگر یکی از آن ها فراموش کرد، آن دیگری به یادش آورد، و گواهان چون خوانده شوند، طفره نروند و ملول نشوید از این که وام را چه خرد باشد چه بزرگ، طبق  موعدش بنویسید، این کار نزد خداوند درست تر و گواهی استوارتر و متقن تر است، مگر آن که داد و ستد نقدی باشد که گناهی بر شما نیست اگر دستادست کنید و مکتوب نکنید. و بر داد و ستد خود گواه بگیرید و نویسنده و شاهد را نرنجانید و اگر چنین کنید نافرمانی است ازخداوندی که به شما آموزش می دهد، و خدا به هر چیز داناست». (بقره، ۲۸۲)

این سند حقوقی که پشتوانه صحت داد و ستد در مناسبات اقتصادی  عهد پیامبر است، توصیه به  شمشیر را بر خود ندارد و راه کار پیش گیری از بروز اختلاف میان داین و مدیون و خریدار و فروشنده را به نحوی ارائه می دهد که هنوز هم در مراودات اقتصادی خرد و کلان و در سطح جهان منظور می شود و معتبر است.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِی لِلصَّلَاةِ مِن یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ. فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْکُرُوا اللَّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَکُوکَ قَائِمًا قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ. ای مومنان چون بانگ دعوت به نماز جمعه در داده می شود به یاد کرد خداوند بشتابید و خرید و فروش را رها کنید، که اگر بدانید برایتان به تر است. سپس چون نماز گزارده شد، پراکنده شوید و بخشش الهی طلب کنید و خداوند را بسیار بستایید باشد که رستگار شوید و گروهی چون داد و ستد یا بساط سرگرمی ببینند، پراکنده می شوند، تو را ایستاده رها می کنند و رو به تفریح و معاملات می آورند. بگو آن چه نزد خداوند است از سرگرمی و از داد و ستد به تر است، و برترین روزی دهنده خداوند است». (جمعه، آیات ۹ -۱۱)

این تابلوی دعوت و خطابی به مومنین برای گردهمایی عبادی در روزهای جمعه است که از بی اعتنایی آنان به نماز و تمایل رجوع به مراکز تفریح و کسب و کار و دور شدن از محیط عبادت گلایه می کند. اگر حتی مومنین مکه چنین بی میلی آشکاری نسبت به تجمع جمعه از خود نشان می داده اند و به دایر کردن بساط خرید و فروش و یا پیوستن به مراکز سرگرمی کشیده می شدند، پس مکه عهد پیامبر را حتی در روز جمعه نمی توان مرکز وسوسه کننده دایری برای خرید و فروش و گذران اوقات فراغت ندانست.

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاء وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَاللّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

مردم به شهواتی از جمله زنان و فرزندان و سیم و زر فراوان و خیل اسبان نشان خورده و چارپایان و زمین های زیر کشت و این گونه بهره وری ها از زندگانی دل خوش اند و سرانجام نیک نزد خداوند است». (آل عمران، ۱۴)

این آیه تصویری از طبقات اجتماعی در عهد طلوع اسلام است، از اغنیا و مترفون می گوید و سخن در باب  فزونی گوسفندی بر رمه  این و آن نیست. از اسب های نشان خورده، خانه های آراسته، لوازم زندگی گزیده و از جنس طلا و نقره می گوید و همچشی درفراهم آوردن ثروت و فرزندان بیش تر را تصویر می کند. در این صورت آیا می توان از مکه و مدینه ای در اندازه یک روستای زیر افتاب تفتیده گفت و جایگاهی فاقد امکانات و تجمعی از چند سیاه چادر فصلی شناخت و بالاخره آیات قرآن به جزئیات و قوانین و توصیه هایی در چنان روابط اجتماعی وارد می شود که زیربنای اقتصادی مستحکم بدان نیازمند است، از صدقات و انفاق و از مساکین و مترفون، از وثیقه و سرقت و استقراض می گوید، کم فروشی را نهی و مواظبت از اموال یتیمان و زنان و سفیهان و حتی کفار را توصیه می کند و سرانجام از ابزار ویرانگر در دست یهود با نام ربا می گوید که از همان زمان نابود کننده هستی خانواده ها و اقوام است. 

به راستی که در قرآن محیط زندگی آن عربی را نمی توان یافت که در توصیفات امثال طبری و یعقوبی و یا زرین کوب های زمان ما توضیح می دهند و تبلیغ می کنند. (ادامه دارد)

نظرات 49 + ارسال نظر
جهود پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 12:55 ق.ظ

پول!
بزرگترین آیه قرآن هم درمورد پوله!

جهود جان. زمانی که برنامه اجرای کودتای 28 مرداد را می ریختند، دنبال ماده قانونی نبودند. این تعدی و ندیده انگاری حقوق بین الملل را خود آن ها به ما یاد داده اند.

*** پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 02:12 ق.ظ

مثل همیشه مستدل و زیبا. خسته نباشید

شاهین پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 03:07 ق.ظ

عالی بود ، ممنون ;)

رهگذر قدیمی پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:30 ق.ظ

با تشکر از این متن مستدل

یوم جمعه از زمان صلاه صبح آغاز می شود و ندا دهنده اولین بار در "یوم الجمعه" برای نماز صبح ندا میدهد پس "فاسعوا الی ذکرالله" و "ذروالبیع" از زمان صبح روز جمعه شروع می شود نه از زمان اذان ظهر.این آیه در واقع اعلام روز تعطیل هفتگی مسلمین است و الا شکل خاصی از نماز خواندن(نمازجمعه) را بیان نمی کند و حتی اگر چنین بردداشتی دارید آن نماز باید صبح خوانده شود.
حال سوالی وجود دارد و آن اینکه مسلمانانی که در حال کار در مراکز شیفتی دولتی مانند بیمارستان و اداره پلیس و شهرداری و...یا خصوصی مانند پمپ بنزین وسوپر مارکت و...چگونه باید به این آیه عمل کنند؟

آقای رهگذر قدیمی. اشاره به ناشرین و کتاب فروشان و نیز کارمندان وزارت ارشاد آن زمان و دلقکان سیرک را فراموش کرده اید.

ساده دل پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 12:49 ب.ظ

سلام بر استاد بزرگوار و دوستان بنیان اندیش

گویا این پست را در وبلاگ قبلی نیز نصب کرده بودید

آقای ساده دل. وبلاگ قبلی برای کنترل در اختیارم نبود و با رجوع به سایت هم پیدا نکردم. حالا شما ندیده بگیرید هرچند ندیده گرفتنی نیست.

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 02:24 ب.ظ

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AC%D9%88%D8%A7%D8%AF_%D9%84%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 03:41 ب.ظ

سلام
شبه انگلیسی های دوران حضرت محمد هم قطعا برنامه های آموزشی بسیاری داشتند!ولی گویا نه خداوند و نه حضرت محمد اعتنایی به آنها نداشتند و پیغمبر اسلام و مسلمانان آن دوران دستوری مبنی بر آتش زدن و ریختن به سفارت هایشان را دریافت نکردند!در زمان ما کی به کیه هر چی دل تنگ مکتبت میخواد انجام بده!سیمرغ خان سفارت بعدی داداش شاید این وسط چند تا دستگاه یهود ساخته که واقعا زندگی ما به آنها بستگی داره گیرمون آمد.

آلپر تبریزلی پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 06:12 ب.ظ http://www.facebook.com/groups/bonyanandish

سلام استاد خسته نباشید , ممنون از بابت مطلب جدید
استاد آیا روز جمعه همان روز جمعه ایست که در تقویم ها درج شده ؟؟ یا معنی روز تجمع و گرد هم آمدن را می دهد ؟
آیا آن دوران هفته ای وجود داشت ؟و روزهایش را اینگونه نامگذاری کرده بودند ؟

آقای تبریزلی. لغت جمعه د معنای گرد همایی و تجمع را در بطن خود دارد. اگر حالا هر دو معنا یعنی تعطیل و ادای نماز به جماعت را منعکس می کند، نوعی سهل گیری ناگزیر است وگرنه تمام روزها را باید جمغه خواند زیرا هر روز و تقریبا در مزاکز مهم اسلامی به دفعات نماز را به جماعت می خوانند بی این که نام روز را جمعه بگذارند و مجری ترتیبات مربوطه دیگر باشند.

شاریا پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 06:19 ب.ظ http://www.alah11.blogfa.com

سلام خدمت استاد بزرگوار .
با بحث جدید زن از منظر قرآن آپ شدم خواهشمند است بنده حقیر را از نقد گوهربارتان محروم نفرمایید .
لینک مطلب :
http://www.alah11.blogfa.com/post-5.aspx

آقای شاریا. این نه مقاله و یادداشت، که کتاب بود. احکام قرآن در باب زنان بسیار روشن و فصیح و عمیق و بی تعارف است و بر طبق آیات مربوطه مشکل می توان زنان را از این یا آن حقوق محروم شده شناخت. شاید زمانی نه چندان دور حایگاه زن در جامعه را بر اساس استذلالات قرآنی بررسی کنیم. مشکل اصلی این است که رفتارهای سرکردگان سیاسی تقریبا در تمام جهان بی رجوع و یا حتی با رجوع به قرآن بر مداری است که حقوق مردان بسیار کم تر از زنان رعایت می شود. آن چه اینک لایه ضخیمی از زنان را به دنبال خود می کشذ فمینیسم بدتر از فاشیسم است.

عادل پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 07:49 ب.ظ

http://www.4shared.com/photo/nMV0D4T4/sheikh20lotf.html

آقای عادل. با فیلتر شکن هم باز نشد.

عادل پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 10:15 ب.ظ

http://s2.picofile.com/file/7207169137/sheikh_lotf.jpg

آقای عادل. عکس را دیدم ولی منظور شما از ارسال آن را نفهمیدم.

علیرضاـ۱ پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 10:49 ب.ظ

زنگ تفریح

ایافکر نمیکنید هواپیمای بدون سرنشین جاسوسی
امریکا که توسط نیروهای وطنی با افتخارسالم گرفته شده فقط طرحی بوده تا طعمه ای ناچیز از درون تشکیلات نظامی ایران برگهایی را رو کند ومحک بزند؟
ایا پیام این قظیه را درک میکنید ؟
و هم اکنون همان هایی که از دیوار سفارات بالا میروتد و به دهن استکبار مشت میکوبند از غرور ملی در پوست خود نمی گنجند !

اینجاست که تاکیید میکنم که بعضی ها با فکر کار میکنند ولی بعضی ها هیجان زده شده و از دیوار ۲ متری بالا میروند.

شمعون پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:37 ب.ظ

1
نه استاد عزیز! آن گونه که فرمودید، نمی باشد!
آیا اگر سیاستمداران امروزین ایران، ایران پرست بودند (ایران پرست یعنی مدافع حقوق و خادم مردم ایران، برداشت باستان پرستانه نفرمایید!)؛
اگر آنها نماینده مردم ایران بودند (نفرمایید انتخابات آزاد و غیره!)؛
اگر آنها اصول دموکراسی و بین الملل می دانستند و طبق آن قوانین عمل می کردند ( شاید هم می دانند! )؛
اگر آنها که در برابر مردم، ژست مبارزه با شرق و غرب عالم را می گیرند، برای خود و فرزندانشان، خانه و ویلایی در آن ور آب و تابعیت های چند گانه نمی گرفتند برای روز "مبادایشان" ( که اصلا چرا باید برای خود، روز مبادایی تصور کنند و بدتر از آن، اینکه چرا برای روز مبادا به آنجاها فرار کنند که الان علمدار مبارزه با آن هستند؟! ) ؛
اگر ژنرالهای پرستاره و نمایندگان از نظارت شورای نگهبان گذشته و تایید صلاحیت شده و وزرای سابقه دار در دفاع از انقلاب ( نه در زمانی دور، بلکه مثلا در 4 سال گذشته!)، یک یک در استودیوهای B.B.C. مصاحبه می شوند و می گویند آنچه می گویند که یاد آور شکر خوردن است از گذشته ای نه چندان دور (به سختی می توان پذیرفت که اینها، نفوذی های همین حکومتند، بلکه بیشتر شبیه ماشینهایی هستند که در بنگاه، دست به دست می شوند) ؛
اگر آنها مانند امروز، دره ای به عمق 3 دهه و به پهنای 3 میلیارد دلار اختلاس و نظایر آن نمی ساختند؛
اگر مرگ بر هرکس آنها، شامل "خفه شو ای مزدور و ای نماینده او" هم می شد و مذاکرات پنهانی در کار نبود کذا و کذا؛
اگر نبود سفرهای پنهان آقازاده ها و آنان که زن حامله خود را به آمریکا بردند جهت زایمان تا فرزندشان تابعیت آمریکایی داشته باشد( قانون خاک)، فرزند همان مدعی مبارزه با آمریکا (نفرمایید حساب پسر از پدر جداست! بارها پسران، چوب گذشته دور پدرانشان را خورده اند، چنانچه افتد و دانی!)؛
و اگر های بسیار دیگر؛
مثلا اگر در عمل هم مسلمان بودند و تابع قرآن؛
آیا اصلا هرگز کار ایران و انگلیس به اینجا می کشید تا کسی سفارت انگلیس را اشغال کند؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:38 ب.ظ



2
اگر جواب شما مثبت باشد، پس ما یک اختلاف داریم که استدعا دارم علت آن را برای ما روشن نمایید و اگر منفی است، پس به ما حق بدهید که این اقدام را دستوری ارسال شده از همان لندن تلقی کنیم و نه خشم فروخورده چند دانشجوی مسلمان حق طلب و غازی و مجاهد فی سبیل الله و نماینده مردم از رفتارهای شیطانی کنیسه و کلیسا.
تا زمانی که خانه از پای بست ویران است، خواجگان را بند نقش ایوان دیدن، دیدنی نیست؟!
آیا می دانستید که جمع گیلان و مازندران، از لحاظ اقلیمی و جمعیتی، مانند سوئیس است؟ پس چرا این همه تفاوت؟! ریشه ها بسی عمیق ترند.
جدا کسی یافت می شود که اشغال سفارتخانه های آمریکا و انگلیس را با هم مقایسه کند؟!! قیاسی مع الفارق؟!
سفارت آمریکا اشغال شد و سی سال است که اشغال شده، دولت استعفا داد، دیپلماتها گروگان گرفته شدند، سفارت برای همیشه تعطیل شد و هنوز هم در دست سپاه پاسداران است، مدتها تظاهرات در برابر آن برگزار می شد و از این اقدام حمایت می شد، خود دولت با بدبختی با دانشجویان چانه می زد،... ، آری، این چوب مصدق بود و سرنگونی حکومت دموکرات. مصداق مداخله در امور داخلی دیگران. مصدق کسی بود که اعلی حضرت همایونی شاهنشاه آریا مهر شیر و خورشید نشان را با تمام جاه و جبروت و جاوید باد و غیره، ذلیلانه و به سان ترس از مقابل شیر، به فرار از کشور واداشت و سرانجام این دخالت مستقیم بیگانگان بود که او را به قدرت بازگرداند. بله، آمریکا دنبال ماده قانونی نبود و ما هم نه طبق مواد قانونی، از دیوار سفارت بالا رفتیم. آمریکا این چوب را سالها بعد و در زمانی خورد که نمایندگانش در ایران، دیگر توان سرکوب مردم را نداشتند و انقلابی شده بود که دست آنها را کوتاه کرده بود و مردم انتقام گرفتند. شاید بتوان اشغال سفارت را، مکمل انقلاب هم خواند.


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:38 ب.ظ



3

حالا کسی بگوید سه ساعت سفارت انگلیس اشغال شد، مجلس تایید کرد و تشکر کرد، دیپلماتها دوباره برگشتند سفارت، گزارش خرابکاری و طلبکاری یک میلیون پوندی نوشتند و بعد هم بازگشتند لندن؛ این در برابر چه بود؟!! هیچ تظاهراتی هم در تایید آن صورت نگرفت. بارها تحریم مالی و نفتی و تدارکاتی شده ایم، تحریم ها را دور زده ایم اما ظاهرا این بار به علت تحریم بانک مرکزی این کار صورت گرفته است (نکند رئیس بانک مرکزی هم می خواست با چند میلیارد دلار از کشور بگریزد و حالا ناراحت است؟!) و نه در اعتراض به ارسال پرونده اتمی ایران به شورای امنیت و غیره!
نه استاد عزیز! ما مثل شما نیستیم و بین خود و سیاستمدارانمان، هیچ گونه سنخیت و هماهنگی نمی بینیم و آنها را از خود نمی دانیم خلاف دوران شما و مصدق. از نظر ما، لااقل بخش مهمی از آنها، در پشت پرده، همان ماموران CIA و MI6 و نظایر آن هستند که تسبیح و چفیه و ریش دارند و بلند بلند صلوات می فرستند به جای کت و شلوار و کراوات و کلاه و صورتهای سه تیغه و شعار جاوید شاه!
از ما نخواهید که آنها را نمایندگان خود بدانیم و جانفشانی برای آنها کنیم یا اقدامات آنها را تایید کنیم. آیا جدا فکر می کنید با سیاستهای اتخاذ شده، ایران فعلی، در صف مبارزه با استعمارگران جهانی است؟! ما فریب به اسارت گرفتن چند سرباز انگلیسی را نمی خوریم، و نه فریب سخنرانی های دهان پرکن یا نامه نوشتن ها و مجسمه سرباز هخامنشی و غیره. باقی را که خودتان بهتر می دانید.
کسی پیشنهاد داده بود که نام خیابانی که سفارت خانه های کشورهای عربی متمرکز است، بگذاریم خلیج فارس و هر مرسوله پستی را که در آدرس گیرنده نام خلیج فارس نگذاشته یا نام قدیم نوشته، برگردانیم بگوییم آدرس صحیح نیست. در پاسخ نوشتید که این اقدام به صورت متقابل هم از طرف تمام کشورهای عربی در برابر سفارت خانه های ایران میسر است! فکر نمی کنید اگر بنا به حمله به سفارت باشد، ما هم در آن کشورهای استعماری، سفارت خانه داریم و نیازمند امنیت جانی و مکانی افراد مقیم آن؟ یا سفارتخانه ها را تعطیل کنیم؟
آیا مبارزه با انگلیس، راه های بهتر از این ندارد؟ انگار که عراق به ایران حمله کند و ایرانیان به جای رفتن به جبهه ها، سفارت عراق درتهران را هدف بگیرند و موشک باران کنند!


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:39 ب.ظ


4
مثلا سخنرانی! بله؛ اما نه هر سخنرانی! آیا خود شما نمی گویید که افشای پوریم، ضرباتی مهلک تر از حمله نظامی به اسراییل دارد؟ و البته راههایی دیگر که برای مثال می توانید ببینید در این آدرس، چه امکاناتی موجود است و چگونه و از کدام آنها می توان استفاده کرد :
http://en.wikipedia.org/wiki/International_rankings_of_Iran
خود خداوند هم برای عالمیان، سخنرانی کرده و تحت عنوان قرآن، نازل کرده است. قول معروف و مغفرة، خیر من صدقة یتبعها اذی! به راستی آیا جز با توسعه کشور و استفاده از تمام امکانات آن، می توان کشوری قدرتمند شد و دست به مبارزه زد و آیا با این جدول، نمی بینید که این کشور، چه امکاناتی دارد؟
چرا باید کار را به جایی کشاند که مبارزه، تنها به صورت مسلحانه و کشتار و خونریزی باشد؟ آیا نمیتوان چنان دست و پای دشمن را بست که توان هیچ اقدام مزورانه و مزدورانه را از دست بدهد؟ اخیرا مهندسین ایرانی توانسته اند یک پرنده بدون سرنشین (UAV) جاسوسی آمریکا را که رادار گریز هم بوده است، به کمک رادارهایشان شناسایی و حتی کنترل الکترونیک آن را به دست آورده و سالم داخل خاک ایران فرود آورند. از دست پاچگی آمریکا و پنتاگون در دسترسی ایرانیان به چنین تکنولوژی راداری و به دست آوردن کنترل پرنده و امکان دسترسی به مهندسی آن وسیله و مهندسی معکوس و دستیابی به اطلاعات و غیره، به نظر می رسد که شاهکاری صورت گرفته است؛ مصداقی از افزایش توان کشور. آیا این مبارزه برتر است یا شوخی اشغال سفارت روباه؟!!


[ بدون نام ] پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:40 ب.ظ


5
آیا شوخی اتمی ایران که این همه حرف و حدیث دارد، تمام نمی شود؟ آیا مهمترین موضوع دیپلماسی ایران، دست یابی به سوخت هسته ایست؟ برخی مراکز استانها هستند که هنوز لوله کشی گاز ندارند! آب آشامیدنی موجود نیست! اینها مهمترند یا یک نیروگاه اتمی در کشوری که برق صادر می کند؟! بی خیال گرانی ها و تورم همواره تک رقمی و بیکاری جوانانی که برخی مدیرانشان 10 شغله اند!
آیا رابطه ایران و انگلیس که برخی روسا دارای فرزند آن ور آب، دنبال آن هستند، باید به این صورت تمام می شد؟! راه بهتری نبود؟
اصلا اگراینها نماینده مردم بودند، پس چرا دولت معذرت خواهی می کند از رفتار مردمش؟! مگر منتخب ملت نیست؟ چرا در باب آمریکا این کار صورت نمی گیرد؟!
سوال اصلی مانده و آن این که اگر ما زمانی که فرصت یافتیم، سفارت آمریکا را گرفتیم، اما سی سال زمان داشتیم سفارت انگلیس را بگیریم که نگرفتیم، حالا دفعتا واحدتا چه شد که چند نفر ریختند و سفارت را گرفتند؟! و چرا بعدش رفتند دنبال کارشان؟! همانجا می ماندند! خوب که چه؟ هدف چه بود؟ رسیدند؟ یک بولدوزر می آوردند!
ادفع بالتی هی احسن السیئة!

روده درازی مرا ببخشید که سرتان را به درد آوردم اما مجبور شدم به جای متلک کوتاه، بلند بنویسم. روضه خوانی و پراکنده گویی و غیر سیاسی حرف زدن و غیره. اینها را اگر نسبت می دهید، اعتراضی ندارم! اما احتمالا این را هم می دانید جدیدا دارم مقالات قدیمی شما را هم مرور می کنم! مخصوصا در بخش سیاسی! به دستورخاخام!
موفق باشید.

اقای شمعون. نه قانون و نه مقاوله نامه و نه حقوق بین الملل و از این قبیل، زبان گفت و گو با کسانی نیست که 400 سال است با کشتی های مسلح شان که حالا به ناوهای جنگی اتمی و دارای میدان فرود انواع هواپیماها و سکوهای پرتاب موشک های کروز تبدیل شده خود را در تنبیه بدون اجازه آلنده و مصدق و لومومبا و غیره و در مواردی چون عراق و افغانستان و فلسطین، تغییر مسلحانه مدیریت های محلی را مجاز می دانند. مضحک ترین نکته نشان می دهد که مثلا مبارزه ادعایی آن ها با تروریسم به تجدید حیات گروه های دزد دریایی منجر شده که بیش از قرنی پیش منتفی شده بودند. در قریب 40 سال پیش فیلمی را در موضوع رفتار انگلیسی ها با مردم آفریقا دیدم با نام «بسوزان» بد نیست به جای موعظه های تلویزیونی بی سر و ته، این فیلم با ساختار مستند را تماشا کنی. در نهایت توجه می دهم که تروریسم یک سبک دفاع ناگزیر است نه یک مکتب آموزشی تاریخ. کمی دیگر احتمالا به اثبات تروریست بودن ملت ویتنام هم مقاله خواهد نوشت، چنان که سازمان های مقاومت فلسطین را تجمعی از تروریست ها می شناسند! این را هم اضافه کنم که حوا ساخته تورات های نو نوشته است، در قرآن کسی به نام حوا شناسانده نمی شود.

علیرضاـ1 پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:51 ب.ظ

اقای منصور
با تشکر از کامنت شما در باب تخت جمشید .
یکی دو مورد از فرضیات شما برای من هم سوال بود.


اگر واقیت های که در ذهن ماست به تصویر در آید .فرضیات ما تدریجا به راه حل تبدیل میشوند.

SHERLOK HOLMES

سعید پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:51 ب.ظ

آقای سیمرغ با این نوشته تان نشان دادید که اتفاقا تنها شاگرد شایسته و بنیان اندیش استاد همان کسانی هستند که کمتر کامنت می دهند و بیشتر می خوانند و در عمل و با کامنتشان نشان می دهند که در مباحثه منطقی و خشمگین کردن مخالفان متعصب چه توانایی دارند!
همانطور که می بینیم بحث کردن با دوستان مدعی که مثل مخالفان استاد شعار می دهند شما اهل مطالعه و فسفر سوزاندن مغز و تحقیق نیستید و فقط فحاشی بلدید و ردیه نوشتن و از این حرفها، تا اینجا آشکارا ثابت کرده که بی فایده است، چون این حضرات و نیز خانمها که تازه شما با احترام آنها را خوش فکر و متعصب خوانده اید، درست مثل مخالفان استاد اول فحاشی و تمسخر می کنند، و سپس بعد از شنیدن تذکرات ضروری مبنی بر رعایت ادب و حرمت و تحمل عقاید مخالف، کمی محترمانه تر می گویند شما اهل مطالعه نیستید و هیچ نخواندید و نمی دانید و فقط ما می فهمیم و ما کتاب خواندیم و از این حرفها، و نهایتا هم حاصل سخن این اصحاب مطالعه و دانش این میشود که که انگیسیها شما رو اجیر کردند تا اسنادشون را بسوزانید و سپس شما را مسلمان متجاوز و تروریست نام بدهند و از شر اسنادشون هم خلاص شوند!! این دیگه خداوکیلی آخر کتابخوانی است که انگلیسیهای باهوش و مکار برای خلاص شدن از شر اسنادشون چنین راهکاری را انتخاب کنند!!! حالا آن قسمت اولش کمی معقول تر به نظر میرسد ولی این دومی واقعا گویای علم و کتابخوانی و هوش گوینده آن است!

آن خانم حقوقدان هم به تعبیر شما ظاهرا بیننده پروپا قرص صدای آمریکا و بی بی سی است، چون اظهار تاسف دیپلماتیک وزارت خارجه را عذرخواهی شنیده و باور کرده، و حمله جوانان مصر را به دلیل فقدان حکومت موجه می داند و ولی حمله جوانان ایرانی را نه!! ظاهرا ایشان فراموش کردند که در جریان انقلاب مصر فقط شخص رئیس دولت یا حکومت برکنار شده و هنوز خود حکومت دست نخورده سرجاش باقی است و لذا اتفاقا حکومت وجود داشته و همه تلاش خودش را هم برای حفاظت از سفارت انجام داده، ولی مثل نیروهای انتظامی ایران خیلی در مقابل زور جوانان خشمگین کاری از پیش نبرده! و ظاهرا اصحاب مطالعه کشف فرمودند که در آنجا هم مثل ایران توطئه ای بوده تا جوانان مسلمان مصری تروریست معرفی بشوند و اسرائیلی ها هم از شر اسنادشون خلاص شوند !!!!!!
از همان اول و بر مبنای تجربه بحث درباره بیداری اسلامی در منطقه با این بنیان اندیشان نوظهور و یگانه، گفته بودم که بحث کردن با این علمای متعصب که فقط ناسزاگویی و حمله به مخالفان را به عنوان نماد قرآن خوانی و بنیان اندیشی یاد گرفتند، چندان حاصلی ندارد. خوب است سرکار خانم توجه کنند که مسلمین در سراسر جهان مترصد فرصت اند تا به صورتی به سفارتخانه های اسرائیل و آمریکا و انگلیس حمله کنند: مثلا سفیر اسرائیل در اردن از ترس حمله مسلمین مثل سگ فراری شد، در پاکستان و در همین روزهای اخیر سفیر و کارکنان سفارتخانه های آمریکا و اسرائیل و انگلستان از ترس حمله مردم مسلمان خشمگین پاکستان روزی ده بار شلوارشان را خیس کردند و پلیس تا دندان مسلح پاکستان به صورت شبانه روزی از چند کیلومتری این سفارتخانه مشغول حفاظت است، حمله های مسلحانه و بمب گذاری در اطراف سفارتخانه های این کشورها در سراسر جهان و به خصوص در کشورهای اسلامی که دیگر شهره آفاق است، برچیدن لانه جاسوسی آمریکا در همین ایران خودمان هم که جای خود دارد و ظاهرا در تمام این موارد توطئه ای در کار بوده تا مسلمین تروریست معرفی بشوند و اسناد این کشورها سوزانده شوند، و البته به برکت این کتابخوانان و حقوقدانان فرزانه امروز فهمیدیم که تسخیر سفارت آمریکا در ایران به دلیل فقدان حکومت مجاز یا طبیعی بوده ؟؟!! ولی فقط نمیدانیم چرا در آن مورد این خود آمریکاییان بودند که اسنادشان را سوزاندند و خرد کردند ؟؟؟!!!!

اینرا هم بد نیست برای شما و دیگر بنیان اندیشان بی ادعا بنویسم که چندی پیش و در بحبوبه شلوغیهای یونان در آتن بودم ، کشوری غیراسلامی و مردمی مسیحی و غربی و شهری که سفارتخانه آمریکا در مرکز آن مانند شیری نشسته در بیشه، بر تمام نظام اقتصادی و سیاسی این کشور سلطنت می کند و در آن چند روز شخصا بارها از زبان جوانان و دانشجویان خشمگین یونانی شنیدم که اگر دستشان برسد و بتوانند سفارت آمریکا را به عنوان نماد سلطه بی رحمانه آمریکا بر سیاست و اقتصاد این کشور با خاک یکسان می کنند! ولی حالا و به واسطه راهنمایی آقایون کتابخوان و خانمهای حقوقدان به این سخن جوانان یونانی مشتکوک شدم و فکر کنم آنجا هم توطئه ای هست تا با اجیر کردن گروهی جهود مثل حضرت عالی، یونانیها تروریست معرفی بشوند و اسناد محرمانه آمریکاییان سوزانده شود!!

خوب است این علمای کم نظیر به جای صدای آمریکا و بی بی سی کمی هم دیگر شبکه های خبری را ببینند تا خبردار شوند که ضدیت با اسرائیل و صهیونیزم و تلاش برای برچیدن سفارت این کشور در آمریکا یکی از ویژگیها و آروزیهای بخشی از جوانان جنبش وال استریت است و وقتی آروزی جوانان مسیحی آمریکایی چنین است، تکلیف جوانان مسلمان خاورمیانه دیگر روشن است!!

آقای سیمرغ این همه گفتیم و نوشتیم، ولی مثل استاد پورپیرار فقط باید صبر کنیم تا ببینیم این مدعیان بنیان اندیشی کی می توانند از بنیان مطالب حتی بسیار ساده سر در بیاورند؟؟!!

سعید پنج‌شنبه 17 آذر 1390 ساعت 11:52 ب.ظ

آقای سیمرغ با این نوشته تان نشان دادید که اتفاقا تنها شاگرد شایسته و بنیان اندیش استاد همان کسانی هستند که کمتر کامنت می دهند و بیشتر می خوانند و در عمل و با کامنتشان نشان می دهند که در مباحثه منطقی و خشمگین کردن مخالفان متعصب چه توانایی دارند!
همانطور که می بینیم بحث کردن با دوستان مدعی که مثل مخالفان استاد شعار می دهند شما اهل مطالعه و فسفر سوزاندن مغز و تحقیق نیستید و فقط فحاشی بلدید و ردیه نوشتن و از این حرفها، تا اینجا آشکارا ثابت کرده که بی فایده است، چون این حضرات و نیز خانمها که تازه شما با احترام آنها را خوش فکر و متعصب خوانده اید، درست مثل مخالفان استاد اول فحاشی و تمسخر می کنند، و سپس بعد از شنیدن تذکرات ضروری مبنی بر رعایت ادب و حرمت و تحمل عقاید مخالف، کمی محترمانه تر می گویند شما اهل مطالعه نیستید و هیچ نخواندید و نمی دانید و فقط ما می فهمیم و ما کتاب خواندیم و از این حرفها، و نهایتا هم حاصل سخن این اصحاب مطالعه و دانش این میشود که که انگیسیها شما رو اجیر کردند تا اسنادشون را بسوزانید و سپس شما را مسلمان متجاوز و تروریست نام بدهند و از شر اسنادشون هم خلاص شوند!! این دیگه خداوکیلی آخر کتابخوانی است که انگلیسیهای باهوش و مکار برای خلاص شدن از شر اسنادشون چنین راهکاری را انتخاب کنند!!! حالا آن قسمت اولش کمی معقول تر به نظر میرسد ولی این دومی واقعا گویای علم و کتابخوانی و هوش گوینده آن است!

آن خانم حقوقدان هم به تعبیر شما ظاهرا بیننده پروپا قرص صدای آمریکا و بی بی سی است، چون اظهار تاسف دیپلماتیک وزارت خارجه را عذرخواهی شنیده و باور کرده، و حمله جوانان مصر را به دلیل فقدان حکومت موجه می داند و ولی حمله جوانان ایرانی را نه!! ظاهرا ایشان فراموش کردند که در جریان انقلاب مصر فقط شخص رئیس دولت یا حکومت برکنار شده و هنوز خود حکومت دست نخورده سرجاش باقی است و لذا اتفاقا حکومت وجود داشته و همه تلاش خودش را هم برای حفاظت از سفارت انجام داده، ولی مثل نیروهای انتظامی ایران خیلی در مقابل زور جوانان خشمگین کاری از پیش نبرده! و ظاهرا اصحاب مطالعه کشف فرمودند که در آنجا هم مثل ایران توطئه ای بوده تا جوانان مسلمان مصری تروریست معرفی بشوند و اسرائیلی ها هم از شر اسنادشون خلاص شوند !!!!!!
از همان اول و بر مبنای تجربه بحث درباره بیداری اسلامی در منطقه با این بنیان اندیشان نوظهور و یگانه، گفته بودم که بحث کردن با این علمای متعصب که فقط ناسزاگویی و حمله به مخالفان را به عنوان نماد قرآن خوانی و بنیان اندیشی یاد گرفتند، چندان حاصلی ندارد. خوب است سرکار خانم توجه کنند که مسلمین در سراسر جهان مترصد فرصت اند تا به صورتی به سفارتخانه های اسرائیل و آمریکا و انگلیس حمله کنند: مثلا سفیر اسرائیل در اردن از ترس حمله مسلمین مثل سگ فراری شد، در پاکستان و در همین روزهای اخیر سفیر و کارکنان سفارتخانه های آمریکا و اسرائیل و انگلستان از ترس حمله مردم مسلمان خشمگین پاکستان روزی ده بار شلوارشان را خیس کردند و پلیس تا دندان مسلح پاکستان به صورت شبانه روزی از چند کیلومتری این سفارتخانه مشغول حفاظت است، حمله های مسلحانه و بمب گذاری در اطراف سفارتخانه های این کشورها در سراسر جهان و به خصوص در کشورهای اسلامی که دیگر شهره آفاق است، برچیدن لانه جاسوسی آمریکا در همین ایران خودمان هم که جای خود دارد و ظاهرا در تمام این موارد توطئه ای در کار بوده تا مسلمین تروریست معرفی بشوند و اسناد این کشورها سوزانده شوند، و البته به برکت این کتابخوانان و حقوقدانان فرزانه امروز فهمیدیم که تسخیر سفارت آمریکا در ایران به دلیل فقدان حکومت مجاز یا طبیعی بوده ؟؟!! ولی فقط نمیدانیم چرا در آن مورد این خود آمریکاییان بودند که اسنادشان را سوزاندند و خرد کردند ؟؟؟!!!!

اینرا هم بد نیست برای شما و دیگر بنیان اندیشان بی ادعا بنویسم که چندی پیش و در بحبوبه شلوغیهای یونان در آتن بودم ، کشوری غیراسلامی و مردمی مسیحی و غربی و شهری که سفارتخانه آمریکا در مرکز آن مانند شیری نشسته در بیشه، بر تمام نظام اقتصادی و سیاسی این کشور سلطنت می کند و در آن چند روز شخصا بارها از زبان جوانان و دانشجویان خشمگین یونانی شنیدم که اگر دستشان برسد و بتوانند سفارت آمریکا را به عنوان نماد سلطه بی رحمانه آمریکا بر سیاست و اقتصاد این کشور با خاک یکسان می کنند! ولی حالا و به واسطه راهنمایی آقایون کتابخوان و خانمهای حقوقدان به این سخن جوانان یونانی مشتکوک شدم و فکر کنم آنجا هم توطئه ای هست تا با اجیر کردن گروهی جهود مثل حضرت عالی، یونانیها تروریست معرفی بشوند و اسناد محرمانه آمریکاییان سوزانده شود!!

خوب است این علمای کم نظیر به جای صدای آمریکا و بی بی سی کمی هم دیگر شبکه های خبری را ببینند تا خبردار شوند که ضدیت با اسرائیل و صهیونیزم و تلاش برای برچیدن سفارت این کشور در آمریکا یکی از ویژگیها و آروزیهای بخشی از جوانان جنبش وال استریت است و وقتی آروزی جوانان مسیحی آمریکایی چنین است، تکلیف جوانان مسلمان خاورمیانه دیگر روشن است!!

آقای سیمرغ این همه گفتیم و نوشتیم، ولی مثل استاد پورپیرار فقط باید صبر کنیم تا ببینیم این مدعیان بنیان اندیشی کی می توانند از بنیان مطالب حتی بسیار ساده سر در بیاورند؟؟!!

aydin جمعه 18 آذر 1390 ساعت 02:56 ق.ظ http://biryol-az.blogsky.com

با سلام

مثل همیشه عالی بود .
آیا قضیه این هواپیمای جاسوسی می تواند نمونه امروزی "اسب تروی" باشد ؟ یا دوباره یک جنجال خبری پوچ می باشد و طراحی از طرف هر دو ؟

مطلب جدیدی را آماده کرده بودیم خواستم شما را نیز در جریان بگذارم . البته شاید ارامنه از این موضوع زیاد خوششان نیاید .

http://s1.picofile.com/file/7207380749/Inja_Kilisa_Ast_.pdf.html

آقای aydin. هرچند با روایات گوناگون و حتی متناقض رو به روییم اما در مجموع و با در نظر گرفتن نبود آمادگی برای توضیح رسانه ای واحد، مطلب را بیش تر حادثی معرفی می کند.

رامین-ص جمعه 18 آذر 1390 ساعت 10:27 ق.ظ

سلام:
"...قرآن را باید منحصرا به صورت اصلی به طبع رساند.ترجمه آن ممنوع است.زیرا ترجمه کردن این کتاب مقدس غیر ممکن به نظر می آید.با وجود این همه نسخه ای از قرآن منتشر شد که بین سطور آن ترجمه فارسی به چشم می خورد.به هر حال این چاپ قرآن بسیار نایاب است..."(سفرنامه پولاک ص 194)
استاد گرامی آیا مطلب بالا می توند صحیح باشد؟با توجه به اینکه ادعا می شود قرآنهایی با ترجمه فارسی مربوط به قرنهای4و5 در موزه های ایران وجود دارد؟ایا کار ترجمه قرآن واقعا در زمان قاجار صورت گرفته است؟باتشکر.

آقای رامین. در گنجینه مدفن امام هشتم، 150 نمونه از اوراق و دست نگاشت های قرآنی ترجمه دار و مانده از قرن چهارم تا هشتم وجود دارد که مشخصات عجیبی دارند. یعنی متن ایات قران ها غالبا بدون علائم و نقطه گذاری است ولی در ترجمه فارسی آن ها نقطه گذاری کامل رعایت شده و معجزه فن جعل است.

فریبا حاجی زاده جمعه 18 آذر 1390 ساعت 11:19 ق.ظ

آقای شمعون ساده لوحی است که فکر کنیم با بستن سفارت انگلیس در ایران ضربه مهلکی به ایشان زده ایم. سیاستهای انگلیس همچنان و تا زمانی که عواملشان در راس حکومت ایران بر سر کار هستند اجرا خواهد شد.
مهمترین منبع قدرت و تکیه گاه سران قدرت بر تحمیق عمومی مردم دنیاست. از طرفی بخاطر برنامه هایی که سران قدرت در آینده در خاورمیانه دارد علیه ایران و مردم ایران در دنیا تبلیغ می شود به طوری که یک ترس و بدبینی عمومی نسبت به ما و مسلمانان واعراب وجود دارد. اگر چشم باز کنیم و جریانات این چند سال اخیر بویژه از زمان بر سر کار آمدن احمدی نژاد را در کشورمان بررسی کنیم می فهمیم سیاست های پیاده شده دولت وی با تبانی مجلس به گونه ای بوده است که آن تبلیغات در سطح جهان تایید شود. حوادثی را در این سالهای اخیر در سطح کشورمان ترتیب داده اند که نشان دهنده آشفتگی درونی در کشور، بی قانونی و قانون شکنی، تضییع حقوق بشر، خودکامه و دیکتاتور بودن حکومت و معترض و نارضایتی مردم... است. از جریانات و آشوبهای آذربایجان گرفته تا جنوب کشور و بازی دو نفره ای که موسوی و احمدی نژاد به راه انداختند، یکی مردم را با شعارهای ضدحکومت به خیابانها می کشید و دیگری به نام حکومت آنان را قلع و قمع کرد ...در این پروسه هدفمند حتی مسئله زیست محیطی دریاچه ارومیه نیز تبدیل به یک آشوب سیاسی می شود که در آن مردم معترض به خاک و خون کشیده میشوند و البته تمام این حوادث تنها در رسانه های خارجی بازتاب دارد و در داخل پوشش خبری داده نمی شود. و روی دیگر سکه که ایجاد بدبینی و نارضایتی عمومی در داخل کشور از حکومت که مهمترین آن بدلیل تحریمهای عمده بابت فعالیتهای هسته ای است که در حقیقت مصداق آسیاب بادی در مزرعه حیوانات جورج اورول است، سهمیه بندی گاز و بنزین و گرانی سرسام اور و تورم شتابدار و کوبیدن مردم بابت پوشش و جمع کردن ماهواره ها و اختلاسهای آنچنانی و...
و پرونده مشکوک هسته ای ایران که کشور ما را بعنوان یک کشور خطرآفرین و مسئله دار معرفی میکند و...
از مهمترین اهداف این بازیها زمینه سازی برای ورود نیروهای نظامی سازمان ملل متحد یا ناتو به سرگردگی امریکا و انگلیس به ایران است و البته ما خوشحالیم که سفارت خانه این دو کشور را تعطیل کرده ایم.
ورود آنان زمانی خواهد بود که افکار عمومی در جهان ضرورت ورود امریکا و انگلیس به ایران را پذیرفته باشد و نارضایتی مردم ایران نیز به اوج رسیده باشد.
در هر صورت مردم بازنده اند.

احسان جمعه 18 آذر 1390 ساعت 01:52 ب.ظ

با سلام خدمت استاد در لینکهای زیر مطالب قابل تاملی درباره ی دروغ بودن تاریخ طبری - جنگهای اعراب با بیزانس - عدم وجود خوارج و اباضیه دستکم در ۲ قرن اول هجری - سنگنوشته های عبدالملک و معاویه ... آمده است :

http://www.chubin.net/?p=2147
http://www.chubin.net/?p=2088
http://www.chubin.net/?p=5276
http://www.chubin.net/?p=8097
http://www.chubin.net/?p=6763
http://www.chubin.net/?p=5362
http://www.chubin.net/?p=6247

احسان جمعه 18 آذر 1390 ساعت 01:56 ب.ظ

http://www.chubin.net/?p=2093
و لینک بالا که نشان میدهد اعراب پیش از اسلام برخلاف باور رایج مورخان پیرو مسیحیت و یکتاپرست بوده اند.

آقای احسان. اشارات فراوان قرآن به حضور یهود و نصارا در حوزه تبلیغ و ابلاغ آیات، دلیل دیگری بر فعال بودن امور اجتماعی و تولیدی در حوزه و مهد خیزش اسلام بوده است. زیرا مسلم است که یهود و نصارا هوس نوشیدن شیر بز و شتر را نداشته اند.

شمعون جمعه 18 آذر 1390 ساعت 02:56 ب.ظ

نمی دونم چرا الکی گیر دادید که به سفارت ها حمله بشه؟!
سوال اصلی اینه که اصلا چرا ما باید سفارت اینها رو داشته باشیم؟ تمام کارها لااقل امروزه با مکانیسمهایی در داخل خود وزارت خارجه امکان پذیره.
اینها که عمری چاپیده و قاپیده اند رو چه به سفارت؟!
کسی نمی خواد روی این موضوع فکرکنه؟
وانگهی مرد باید رویحرفش بایسته. خداوند میگه بعد از میثاق، اون رو نقض نکنید. حالا که ما اجازه سفارت خونه می دیم، باید امنیتش رو هم تامین کنیم.
فامساک بمعروف، او تسریح باحسان. درسته در مورد طلاقه ولی یک قانون کلی هم محسوب میشه. یا درست نگه دار، یا مثل آدم ولش کن بره!

72 انفال می گه اگر برادران دینی از شما کمک خواستند، باید کمک کنید مگر در برابر کسانی که بین شما و آنها عهدی برقرار است.
ضمن اینکه در توبه اشاره شده که هیچ گونه عهدی نمی تونه دراین بین باشه بنابراین ما از اول نباید با متجاوزین به خاکمون (آن هم تجاوزی بدون دلیل و با نیت استعماری) عهدی ببندیم و بعد هم که بستیم، باید وفا دار باشیم. (باز طولانی شد!)
هیچ چیزی بیشتر از این ندارم بگم. همه حرفهام در مورد سفارت و سفارتخونه تموم شد! هر کس خواست جوابی بده، حالات خاص رو پیش نکشه لطفا!
در مورد حوا و زلیخا هم من که چیزی ننوشته بودم!!

اقای شمعون. مرا مجبور می کنی که شب شنبه ای بنویسم. جواب خاخام را خودت میدی؟ خلاصه این که هر عهد و عقد و میثاقی را می توان در شرایط معینی برهم زد. از زناشویی که مهم تر نیست. حالا دوستان لندنی شما هم اجازه باز کردن سفارت برای امر معینی داشته اند نه موش دوانی و دشمن تراشی برای صاحب خانه.

khalil جمعه 18 آذر 1390 ساعت 05:28 ب.ظ

سلام استاد عزیز

استاد آیا روز جمعه روز تعطیلی و استراحت نمی باشد؟
چون طبق آیات قرآنی معلوم می شود که :
ای مومنان چون بانگ دعوت به نماز جمعه در داده می شود به یاد کرد خداوند بشتابید و خرید و فروش را رها کنید...

آقای khali. خلاف تورات که تعطیل شنبه و بی تحرکی در آن را اجباری و جزو فصول فسخ ناشدنی دین یهود می داند
در قران برای هیچ روزی چنین اجباری نیست. شاید دنبال کردن همین مدخل برخی پیچیدگی های کنونی در فهم و برداشت درست از آیات قرآن را بگشاید.

[ بدون نام ] جمعه 18 آذر 1390 ساعت 05:42 ب.ظ

http://poorpirar.blogsky.com
این وبلاگ مال کیه ؟

شاید دوستان اهل مطایبه قصد ابراز نکو کاری داشته اند.

[ بدون نام ] جمعه 18 آذر 1390 ساعت 05:58 ب.ظ

حتما به این کامنت جواب بدید!

http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=365

چرا این مقاله تو سایته؟ این رو فکرکنم اون حامد جهود نوشته که! عکس هم که فیلتره!
اگر نخواستید، کامنت رو حذف کنید و ایمیل بزنید. ممنون.

http://wwww.naria.ir/view/1.aspx?id=303
این یادداشت چی شد آخرش؟ عکس داره یا نداره یا پریده؟

اصلا این کامنت رو ایمیل می کنم محسن عابدی!

فریبا حاجی زاده جمعه 18 آذر 1390 ساعت 06:10 ب.ظ http://monhaniezehn.blogfa.com

جناب سعید
اگر در مصر تنها رئیس دولت برکنار شد پس لطفا از آن حرکت بعنوان انقلاب یاد نکنید چرا که در این صورت آن حرکت تنها کودتا بوده و صحبت از انقلاب مصر و بیداری اسلامی و غیره بی معنا خواهد بود.
ضمنا در تمام این سالها انگلیسی ها بصورت غیرقانونی و تجاوزکارانه در کشور ما حضور نداشتند که اینک با روشهای غیرقانونی و با خشونت بیرونشان کنیم. چنین سیاستهای دور از منطقی تنها باعث منزوی شدن خودمان در جهان و بیشتر شدن فشار بر شانه های رنجور ملت خودمان خواهد شد. اگر شما از گرانی ناشی از تحریمها لذت می برید اگر از جنگ و برباد رفتن مملکتتان هراس ندارید اگر قلبتان از دیدن کشته شدن یا معلول شدن عزیزانتان به درد نمی آید بسم الله بفرمایید به سفارت فرانسه و روسیه بریزید و آتش بزنید.
خاطرم هست دوره دبیرستان در ایامی خاص ما را به زور به راهپیمایی می بردند و مجبور میکردند شعار مرگ بر انگلیس بدهیم! همواره به ما میگفتند اسرائیل و امریکا و انگلیس هم تراز و هم دست و ظالم و شیطان و منفور هستند! از خودمان بپرسیم چرا در حالی که مجبورمان میکردند بگوییم مرگ بر انگلیس باز با همین کشور روابط دیپلماتیک فعال داشتیم!؟؟؟
پس لطفا فریب این بازیهای سیاسی را نخورید که سیاست ابزاری است در دست صاحبان قدرت تا به این نحو انرژی و قوای فکری و جسمی مخالفانشان تحلیل رود.
همانطور که اتکای صاحبان قدرت در دنیا بر تحمیق توده های مردم دنیاست تنها راه مبارزه با آنان نیز آگاه کردن انسانهاست و نه ترور و خشونت و انقلاب هایی که به سرعت منحرف شده و به دست خود آنان افتاده و هدایت می شود.

فریبا حاجی زاده جمعه 18 آذر 1390 ساعت 06:15 ب.ظ http://monhaniezehn.blogfa.com

استاد عزیز پس از نظر شما ما به تلافی کودتای 28 مرداد و بعد از این همه سال به سفارت انگلیس ریختیم تا انتقام بستانیم!!؟؟ البته اسرائیل نیز مدعی هست در پی یک سری اقدامات تلافی جویانه و بخاطر مظالمی که در حقشان شده وارد فلسطین شده اند.
بدین ترتیب هر کسی میتواند مسئله ای تاریخ گذشته را بهانه تجاوز قرار دهد تا ببینیم چه بر سر دنیا می آید.

خانم حاجی زاده فیلم نیمه مستند بسوزان را پیدا کنید و ببینید تا متوجه شوید آنان در ۴۰۰ سال اخیر چه بر سر دنیای معصوم قبایل آفریقا آورده اند بعدا برای آتش زده شدن ماشین ها در پاریس مویه کنید.

لینک های خبری درباره تسخیر سفارت ان جمعه 18 آذر 1390 ساعت 07:19 ب.ظ


متجاوزین به حریم دیپلماتیک بریتانیا،‌ سالهاست به حریم شهروندی مردم ایران تجاوز می‌کنند
http://fa.azadnegar.com/kourosh/news/21313.html

بیانیه مهم دانشجویان حزب الله: در ورود به سفارت احساسات بر عقلمان غلبه کرد و آلت دست شدیم
http://fa.azadnegar.com/shobeir/news/21138.html

ایران: دیگر به سفارت انگلیس حمله نمی شود
http://fa.azadnegar.com/mohamad90/news/21307.html

صالحی:ما شاگرد ممتاز آژانس هستیم
http://www.afkarnews.ir/vdcezx8p.jh8fvi9bbj.html

جینگول جمعه 18 آذر 1390 ساعت 07:25 ب.ظ

خانم حاجیزاده اتفاقا ما منتظریم تشریف بیاورند! صد بار گفتیم دم در بده! بفرمایید تو! ولی می بینید که این بوزینگان جراتشو ندارند! با همه خنگیشون می دونند با کوچکترین تحرک نابجایی جارو خواهند شد! اگه شک دارین، پس با هم صبر میکنیم و بعد تماشا!
ما دیگه اون آدمای سابق نیستیم. اینبار ما شروع کردیم برای ترکوندن جامعه آمریکا از درون تا ببینین این غول بی شاخ و دم چقدر احمق و مردنیه!

[ بدون نام ] جمعه 18 آذر 1390 ساعت 07:28 ب.ظ

زیباکلام: از این قشنگ تر نمی شد به منافع ملی آسیب زد
http://fa.azadnegar.com/kourosh/news/21016.html

*** جمعه 18 آذر 1390 ساعت 07:30 ب.ظ

خانم حاجی زاده
با سلام
تحلیل شما در خصوص حوادث این چند سال از نطر من کاملا اشتباه است. حجم هجمه های صورت گرفته بر علیه دولت احمدی نژاد چه از داخل و چه از خارج در تمام این ۳۲ سال نظیر نداشته.دولتی که در دوره اول بنزین را آزاد کرد و در دوره دوم و بعد از انتخابات ودر کوران حوادث بعد از آن هدفمندی یارانه ها را اجرا کرد. هر آدم اقتصاد دان و هر آدم سیاسی ای میفهمه که چه کار بزرگی انجام شد و میفهمه که انجام این دو کار در این شرایطی که عرض کردم خدمتتان یک خودکشی سیاسی است. نتیجه اینکه احمدی نژاد برخلاف تمام این ۳۲ سال بر خلاف آب شنا میکنه. جریان آب را هم میدونید که کی برقرار میکنه؟!!

khalil جمعه 18 آذر 1390 ساعت 09:48 ب.ظ

افراد غیوری که در تصورات خویش مهره های انگلیس را در سفارت به لرزه انداخته بودند بهتر بود که یک چاره ای هم به بالا رفتن از دیوار مرکز رباخواری کشور جمهوری اسلامی ایران می کردند!! (خدا می داند شاید هم برای وام شارژ شده بودند) ؟؟!!

[ بدون نام ] شنبه 19 آذر 1390 ساعت 12:24 ق.ظ

khalil

جمعه 18 آذر 1390 ساعت 5:28 PM
سلام استاد عزیز

استاد آیا روز جمعه روز تعطیلی و استراحت نمی باشد؟
چون طبق آیات قرآنی معلوم می شود که :
ای مومنان چون بانگ دعوت به نماز جمعه در داده می شود به یاد کرد خداوند بشتابید و خرید و فروش را رها کنید...

پاسخ:
آقای khali. خلاف تورات که تعطیل شنبه و بی تحرکی در آن را اجباری و جزو فصول فسخ ناشدنی دین یهود می داند
در قران برای هیچ روزی چنین اجباری نیست. شاید دنبال کردن همین مدخل برخی پیچیدگی های کنونی در فهم و برداشت درست از آیات قرآن را بگشاید.
---------------------
مثلا چی ؟ به قول ترکها، تیرش رو می اندازین ولی کمانش رو مخفی می کنین ؟!!

سری به خاخام بزن برات میگه منظور چیه.

وجیه زاده شنبه 19 آذر 1390 ساعت 01:24 ق.ظ

khalil گرامی قند عسل.
تو مشکلت مثل خیلی های دیگه که میخوان کلام خدا را بفهمند اینه که تا ته آیات مربوطه را نمیخونین:

.... و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما مفیدتر است اگر بدانید .

این یعنی اینکه خدای متعال تنها" توصیه" میکند و از نفع آن میگوید و نه اینکه آنرا "اجبار" کرده باشد عزیز دلم .

حالا گرفتید ؟! یا باید حتما" مثل بنی اسراییل آقای پورپیرار من و سلوی برایت از آسمان و از خدای متعال درخواست نماید تا ایمان بیاوری ؟!

علی شنبه 19 آذر 1390 ساعت 02:01 ق.ظ

استاد می خواستم نظرتان را درباره کتاب تولدی دیگر اثر شجاع الدین شفا و سایر کتاب ها و آثار ایشان به طور مفصل تاکید می کنم به طور مفصل جویا شوم
گویا ایشان در کتاب تولدی دیگر کتب آسمانی مذاهب توحیدی و هرآنچه را که به مذاقشان خوش نیامده است را به قول خودشان به محکمه دانش می برند الا تاریخ ابن خلدون و تاریخ طبری و ...
وجالب اینجاست که در جوابیه هایشان بر نقدهای کتاب به اسم دفاع از مذاهب آریایی ژست ضد یهود ضد اسرائیلی و ضد توراتی هم می گیرند
استاد می خواستم در وبلاگتان مدخلی برای نقد مفصل کتاب تولدی دیگر و جوابیه های نویسنده بر نقدها ایجاد نمایید

آقای علی. مختصرا کتاب او را نقد کرده ام که شاید بتوانید با جست و جو پیدا کنید. به شرط استمهال اجل و بقای بر عمر باز هم سعی خواهم کرد.

علی شنبه 19 آذر 1390 ساعت 02:08 ق.ظ

استاد همچنین می خواستم نظرتان را درباره الواح حمورابی جویا شوم گویا دشمنان اسلام و قرآن بسیار به این الواح می بالند و کتب آسمانی و به خصوص قرآن را کپی برداری شده از این الواح می دانند!!!!!!!!!!!!!!!!!!

علی شنبه 19 آذر 1390 ساعت 02:16 ق.ظ

رده:افراد دارای اجداد یهودیاز ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادپرش به: ناوبری, جستجو
مقاله‌های ردهٔ «افراد دارای اجداد یهودی»این ۴ صفحه در این رده قرار دارند؛ این رده در کل حاوی ۴ صفحه است.

ححاج ابراهیم کلانتر
ذذبیح‌الله منصوری
ررشیدالدین فضل‌الله همدانی
ععبدالله طالع همدانی
برگرفته از «http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%D8%B1%D8%AF%D9%87:%D8%A7%D9%81%D8%B1%D8%A7%D8%AF_%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%AC%D8%AF%D8%A7%D8%AF_%DB%8C%D9%87%D9%88%D8%AF%DB%8C&oldid=5397124»
رده‌های صفحه: یهودیان اهل ایران

آقای علی. عمدتا و شاید هم کاملا تا سه قرن پیش در ایران اثری از حضور مردم در هیچ حدی نمی یابیم. جمعیت کنونی ایران نیز برآیند تکثیر طبیعی مهاجران با رشد ۵/۲ درصد است. ایرانیان کنونی مهاجرند و اجداد بومی مقدم بر ۳۰۰ سال پیش ندارند، زیرا جریان زندگانی در قتل عام پوریم متوقف ماند.

علیرضاـ۱ شنبه 19 آذر 1390 ساعت 06:17 ق.ظ

اقای ***
یک نظری در مورد این عکس بدهیدتا ما هم جریانات را بفهمیم و هم خلاف جریان را بفهمیم.
http://www.iranjewish.com/Pic/pic_Hkham_Hamedani_Kohan.htm
http://www.iranjewish.com/Pic/pic_Polic.htm
http://www.iranjewish.com/Pic/pic_Hakham_Oniyel.htm
http://www.iranjewish.com/Pic/pic_Mohamad_Khatami.htm

آقای علیرضاـ۱. این تصاویر پیشرفت های سریع سیاسی کسانی را علت یابی می کند. می توانید زیر لب زمزمه کنید: ان شاء الله گربه است.

سعید شنبه 19 آذر 1390 ساعت 08:03 ق.ظ

خانم حاجی زاده. اگر قرار باشد که خواننده کوچکی چون من بخواهد برگردد به کلاس اول دبستان و برای بنیان اندیشان خوش فکر و مدعی چون شما و نظایر شما، معنای انقلاب و بیداری جهانی را بازگو کند و تفاوت آنرا با کودتا متذکر شود، و تلاش و آروزی واضح افراد غیور برای برچیدن بساط رباخواری از این سرزمین اسلامی را برای کسی چون آقای خلیل روشن کند، باید بگویم که نه من دیگر حوصله بیان مطالب بدیهی و در سطح اول دبستان را دارم، و نه جایگاه و شان این وبلاگ و خوانندگانش چنین ضرورتی را ایجاب می کند. ظاهرا اشتباه از ما بوده و هست که فکر می کنیم خوانندگان و دنبال کنندگان مطالب استاد پورپیرار، واقعا از سطح لازم و قابل قبولی برخوردارند و می توانند در هنگام تماشای برنامه های بی بی سی و صدای آمریکا هم بنیان اندیش باشند!

ساسان شنبه 19 آذر 1390 ساعت 10:50 ق.ظ http://nejadarya.blogfa.com

بنده حقیر نیز به نمایندگی از تمام آریاییان و پارسیهای نیکو نزاد و نیکو تبار و نیکو رفتار و نیکو کردار و نیکو عمل تهاجم نانیکوی تازیها به سفارت کشور نیکو و متمدن انگلستان کبیر را محکوم می نمایم. این تازی ها از همان هزار و پانصد سال گذشته همش کارشان تهاجم به کشورهای نیکو و سرزمین های نیکو و نزادهای نیکو ببوده می باشد. این تازیهایی هم که به سفارت نیکوی انگلیسیها حمله نمودن ، از نسل همان تازیهای نانیکوی هزار سال پیشینه میباشند و اینها چون خودشان از نزاد نیکو نمی باشند، به مردمهای نیکو نزاد همش تهاجم می گردانند. از این سی مرغ نانیکو گفتار و نانیکو نزاد هم درخواست میگردانم بجای اسم نیکوی آریایی ما مثل سعید و بقیه تازیها از یک اسم تازی و عربی و تورکی و مقولی استفاده بگرداند ، چونکه وی از نزاد نیکوی ما نمیباشد و فقط همین تازیها مثل پورپیران و سعیدی و سیمرق و اینها هستن که از تهاجم به کشورهای متمدن و نزادهای متمدن و مردم متمدن و تمدنهای متمدن و فرهنگهای متمدن حمایت میگردانن . نفرین اهورامضدا بر تمام تهاجمهای نانیکو به نزادهای نیکو

رهگذر قدیمی شنبه 19 آذر 1390 ساعت 12:12 ب.ظ

چینی ها که تمدن بسیار قدیمی دارند هنوز هم مار و قورباغه می خورند.هندوها نسبت به مردمی که گوشت میخورند به دیده تعجب نگاه می کنند.مردم سرزمینهای بیابانی ناچارند از شیر و گوشت بزو شتر که حیوانات اهلی بومی آن مناطقند استفاده کنند.قوت غالب اسکیموها هر حیوانی است که بتوانند از اقلیم خود شکار کنند(که در آنجا خبری از پرورش گاو گوسفند و بز و شتر نیست)همه این موارد بعلت شرایط اقلیمی است.حال چرا کسانی در نوشته های خود خوردن شیر شتر را دلیل عقب ماندگی تمدن معرفی می کنند.بر اساس کدام سندی خوردن شیر گاو یا گوسفند نشان تمدن است یا خوردن گوشت بوفالو نمایانگر وحشی بودن؟
--------------------------
بعد از خواندن هزارها صفحه از تاریخ ایران هنوز بین شما اختلاف است که آیا دعوا بر سر لحاف ملانصرالدین هست یانه؟!! به نظر من موضوع خیلی ساده است. سی و دو سال قبل فرصتی دست انگلیس افتاد نتیجه برنامه ریزی خود را( تلافی کودتای رقابتی امریکایی 1332) ببیند.در طول این مدت بسیاری را که مخالف منویاتش بودند یا تاریخ مصرفشان تمام شده بود برکنار کردند و غالب بدست همدیگرونه با دخالت مستقیم.
در حال حاضر هم در تداوم برنامه های معین خاخام بزرگ دارند مقدمات خاور میانه جدید را آماده می کنندو بدیهی است که باز هم تا مرحله نهایی از خود مایه نمی گذارند و با مهره های حریف بازی خواهند کرد. دوستان بیهوده بهم نپرند.هیچکدامتان مزدور مستقیم انگلیس یا امریکا نیستید اما ببینید حرکت شما آب در کدام آسیاب می ریزد؟
صدام را ده سال به عنوان عامل قطعی امریکا معرفی کردیم و میلیاردها دلار و حدود یک میلیون انسان را قربانی این تفکر و دست اخر امریکا اورا کشت و سرزمینش را به آتش کشید و مردمش را بجان هم انداخت (که همگی مسلمانند و خود را تنها پیرو راستین قران می دانند اما با انفجار های کور بجای دشمنان قران مردمی بیخبر را می کشند) و دور نیست که اینکار را با ایران و ترکیه و سوریه هم بکنند. چنانچه با لیبی کردند و مصر هم در آن راه سریعا پیش میرود.
با تبلیغات بر روی عملکردهای از قبل تعیین شده در ایران یا مانور برروی اشتباهات ما افکار عمومی را آماده کشتار ما می کنند و سپس مارا بجان هم خواهند انداخت تا هم همدیگر را بکشیم و هم همدیگر را متهم به شروع کشتار نمائیم.
بیاد بیاورید که راه قدس از کربلا می گذشت و جنگ چیز خوبی بودودشمن اصلی امریکا بود. اینک که حکومت موافق با امریکا در عراق هست دیگر راه قدس را گم کرده ایم و جنگ را تقبیح می کنیم وفراموش کرده ایم که دشمن اصلی کجاست؟ یعنی آقایانی که زمانی حرف حق زنندگان را می کشتند یا حکم به قتلشان میدادند اینک در قلب کشورهای بیگانه بدون توبه و عذر خواهی از کشتار بی رحمانه مخالفین فکری خود مشغول صدور احکامی دیگرند و باعث ایجاد تشت های جدید در داخل کشور. دوستان روده درازیم را ببخشید و با هم نزاع نکنید بلکه بدانید آینده تلخی را برایمان رقم زده اند و ما خود مهره های این بازی تلخ هستیم.

ساده دل شنبه 19 آذر 1390 ساعت 12:22 ب.ظ

سلام خدمت استاد و دوستان بنیان اندیش


نوشته ای در تمجید و ستایش رشیدالدین فضل الله همدانی (یهودی) در وبلاگ یکی از باستان پرستان مشهور که نشخوارهایی با عنوان مقاله نقد دوازده قرن سکوت استاد نگاشته است:


http://sarzaminejavidan.persianblog.ir/post/26



شباهت تفکر و همراستایی با منافع یهودی، عمق بازیچه بودن امثال اینها را میرساند

آقای ساده دل. این ها گمان می کنند که تکرار، دروغ را به حرف راست تبدیل می کند.

khalil شنبه 19 آذر 1390 ساعت 12:40 ب.ظ

آقای یا خانم وجیه زاده
به نظرم به اشتباه افتاده اید !! آن کامنتی که بعد از کامنت بنده به نام و کامنت من اشاره کرده برای شخص بی نام دیگری می باشد نه من.
----------------------------------------------------
شنبه 19 آذر 1390 ساعت 00:24 AM
khalil

جمعه 18 آذر 1390 ساعت 5:28 PM
سلام استاد عزیز

استاد آیا روز جمعه روز تعطیلی و استراحت نمی باشد؟
چون
.
.
.
مثلا چی ؟ به قول ترکها، تیرش رو می اندازین ولی کمانش رو مخفی می کنین ؟!!
پاسخ:
سری به خاخام بزن برات میگه منظور چیه.

[ بدون نام ] شنبه 19 آذر 1390 ساعت 04:01 ب.ظ

هه هه ! پس این سورنا گیلانی این بود؟! من فکر کردم چه یلی باشه!
راستی ساسان خان این وبلاگت از فیلتر در اومده. شاید هم من دیر فهمیدم! البته بقیه فیلتر نبودند.


نه در مورد کتاب 23 سال اون توضیحاتی که می خواستم رو دادید، و نه در مورد شجاع الدین شفا یادم میاد چیزی به عنوان نقد کتاب خونده باشم. در این ده سال نوشته اید یا قبل از مجموعه تاملی بر بنیان تاریخ ایران؟

اسماعیل شنبه 3 دی 1390 ساعت 12:24 ق.ظ http://da-tarikh.vcp.ir

سلام امیدوارم که خوب باشید
مطلبتونو البته تا آخرش نه خوندم جالب بود
یه سوال درباره کسروی داشتم شما با نظراتش چقدر موافقید . با شیوه نگارش تاریخش میگم انتقاد و رد برخی حدودها
آیا هنوز مکتب کسروی وجود داره من شنیدم در هرمزگان هنوز طرفدارانی داره .
من دارم مطلبی درباره اون می نویسم
لطفا جوابیه را برای من به آدرسه وبلاگ
http://anjomantarikh.blogsky.com/
بفرستید

آقای اسماعیل. کسروی یک اصلاحگر و منتقد اجتماعی بود و نه مورخ. مثلا او حوادث رخ داده در اطراف خود و یا در طول زمانی معین را آنالیز می کرد ولی به بیان تاریخی وارد نمی شد. نگاه انتقادی او به شیعه و سنت های مربوطه، تمایل اصلاح طلبانه او را آشکار می کند. در نهایت نوشته های باستان ستایانه او هنوز خواهان و خریدارانی دارد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد